به گزارش خبرنگار ما، ساعت20 شامگاه سهشنبه يكساعت بعد از تحويل سال جديد قاضي مدير روستا، بازپرس ويژه قتل دادسراي امور جنايي تهران با تماس تلفني مأموران كلانتري106 نامجو از قتل زن جواني و زخمي شدن زن سالخوردهاي با خبر و همراه تيمي از كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي راهي محل شد.
تيم جنايي در محل حادثه كه آپارتمان مسكوني در حوالي خيابان سلمان فارسي با جسد زن 39سالهاي به نام سعيده روبهرو شدند كه با ضربات چاقو به گردن و شكم به قتل رسيده بود. نخستين بررسيها نشان داد لحظاتي قبل مرد 44سالهاي به نام ايمان به خانه مادر زنش آمده و در درگيري همسر جوانش را به قتل رسانده و مادر زن سالخوردهاش را با ضربات چاقو به شدت زخمي کرده و از محل گريخته است. همزمان با انتقال جسد به پزشكي قانوني مأموران جستوجو براي قاتل فراري را آغاز كردند تا اينكه دريافتند متهم ساعت 5 صبح روز بعد خودش را به كلانتري معرفي كرده است.
صبح ديروز متهم براي بازجويي به دادسراي امور جنايي تهران منتقل شد. متهم مقابل قاضي مدير روستا به قتل همسر و زخمي كردن مادر زنش اعتراف كرد.
قاتل در توضيح ماجرا گفت: حدود 20سال قبل با همسرم ازدواج كردم. حاصل زندگي مشترك ما دو پسر 19 و ششساله و يك دختر 16 ساله است. من كارگر فصلي بودم و هميشه مدتي بيكار بودم و در آمد زيادي هم نداشتم اما ابتدا زندگي خوبي داشتيم تا اينكه از پنجسال قبل به خاطر بيكاري با همسرم اختلاف پيدا كردم.
او هميشه بهانه ميگرفت كه درآمد من كم است و شغل مناسبي ندارم. هر روز كه ميگذشت اختلافات ما بيشتر ميشد تا اينكه سال قبل اختلافات ما به اوج خود رسيد به طوريكه همسرم به دادگاه شكايت كرد و درخواست طلاق داد. قاضي دادگاه ميانجيگري كرد و ما را آشتي داد و دوباره زندگي ما آرامش گرفت اما اين آرامش زياد دوام نياورد و درگيريهاي ما دوباره شروع شد تا اينكه خردادسال قبل همسرم از خانه قهر كرد و همراه سهفرزندم به خانه مادرش كه دو كوچه بالاتر از خانه ما بود نقل مكان كرد. خيلي تلاش كردم او و بچههايم را به خانه برگردانم اما موفق نشدم و همسرم مهريهاش را به اجرا گذاشت و در دادگاه درخواست نفقه داد. من هر ماه 700هزار تومان به عنوان نفقه او و فرزندانم به كارتش واريز ميكردم تا اينكه مدتي قبل خودروي پيكاني خريدم و با آن شروع به مسافركشي كردم و از همسرم خواستم به خانه برگردد. در نهايت با اصرار من قبول كرد سال جديد به خانه برگردد. وي ادامه داد: قرار شد عيد ابتدا چند روزي به مسافرت برويم و بعد هم به خوبي و خوشي به خانهمان برگرديم. خيلي خوشحال بودم از اينكه همسرم راضي شده بود و به همين دليل چند روز قبل از سال نو براي او و فرزندانم لباس خريدم و خودروام را براي مسافرت آماده كردم. يك ساعت بعد از تحويل سال چمدانهاي مسافرت را آماده كردم و به خانه مادر زنم رفتم و از او خواستم براي صبح روز بعد آماده مسافرت باشد اما همسرم زير قولش زد و گفت با من به مسافرت نميآيد و قصد جدايي دارد.
خيلي عصباني شدم و به خانهام رفتم و چاقويي از آشپزخانه برداشتم و به خانه مادر زنم برگشتم. دوباره از او خواهش كردم، اما قبول نكرد با من آشتي كند و به مسافرت بيايد كه او را گرفتم و به طرف پذيرايي هل دادم و براي اينكه بترسانمش چاقويي به شكمش زدم كه فريادش به آسمان بلند شد و مادر زنم وارد درگيري شد و ناخودآگاه چاقويي هم به او اصابت كرد. قاتل در ادامه گفت: وقتي او را به پذيرايي بردم پسر ششسالهام با گريه از من خواست مادرش را رها كنم، اما من دوباره قصد ترساندش را داشتم و تصميم گرفتم ضربهاي ديگر به پهلويش بزنم كه همسرم به ديوار تكيه داد و نشست و چاقو به گردنش اصابت كرد و او را نقش بر زمين كرد. پس از اين از خانه فرار كردم و چاقو را به خانه مخروبهاي كنار خانه مادر زنم انداختم. تا صبح در خيابانها پرسه زدم و در حالي كه به شدت پشيمان شده بودم صبح روز بعد خودم را به كلانتري معرفي كردم. متهم پس از تحقيقات به دستور قاضي مدير روستا راهي زندان شد.