نظر به شرايط سخت كنوني در جامعه كه افراد با مشكلات خرد و كلان دست و پنجه نرم ميكنند، به نوعي ميتوان گفت آستانه تحمل افراد تا حدي تنزل پيدا كرده و به قول معروف زود از كوره درميروند، حال آنكه مصاديق اين از كوره دررفتن در افراد تفاوت دارد كه يكي از انواع ساده آن استفاده از الفاظ ركيك است كه مصداق توهين محسوب ميشود اما افراد با اطلاع از حقوق خود در اين باره ميتوانند اعاده حيثيت كنند و فرد توهينكننده را مورد پيگرد قانوني و حقوقي قرار دهند. در گام اول بايد گفت توهين و ناسزاگويي در كشور اسلامي عملي زشت و ناپسند است؛ حتي اگر فرد متهم يا حتي مجرم و محكوم باشد. پيامبر اكرم(ص) در اين رابطه فرمودهاند خداوند بهشت را بر افراد فحاش و بدزبان و كمحيايي كه نسبت به حرف زدن خود بيمبالات هستند حرام كرده است بهخصوص اينكه اغلب نسبتهايي كه در كلمات فحش بر زبان افراد جاري ميشود نسبت دروغ و تهمت است. قرآن كريم نيز در تقبيح بدگويي ميفرمايد: خداوند دوست ندارد كسى با سخنان خود، بديهاي «ديگران» را اظهار كند مگر آنكس كه مورد ستم واقعشده باشد چراكه خداوند نيز ستارالعيوب است و پسنديده نميدارد كه انسانها پردهدرى كنند و عيوب مردم را فاش سازند و آبروى يكديگر را ببرند. بر همين اساس است كه هيچ كس اجازه ندارد به محض اختلاف و ناراحتي با ديگران، به آنان توهين كند.
توهين، فحاشي و مجازات آن
توهين در لغت به معناي خوار كردن، سبك داشتن، خواري و خفت آمده است. جرم توهين داراي اقسامي است: توهين ساده و توهين مشدد (تشديد شده). توهين ساده عبارت است از توهين و اهانتي كه بهرغم دارا بودن وصف مجرمانه هيچ كيفيت مشددهاي ندارد.
توهين مشدد به اعتبار مقام مخاطب نيز به اعتبار مقام و شخصيت طرف اهانت شده برميگردد. همچون توهين به مقام معظم رهبري و بنيانگذار جمهوري اسلامي (ره)، كاركنان و مقامات دولتي، مقامات سياسي خارجي و توهين به صاحبان حرفهها و مشاغل خاص كه براي مرتكب، مجازات بيشتري تعيين ميشود. فحاشي نيز در قوانين ما به دو نوع تقسيم شده و مجازات هركدام متفاوت است. اگر فحاشي به صورت قَذف يعني نسبت دادن زنا يا لواط (همجنسبازي مردان) حتي به مرده باشد، مجازاتش مطابق ماده ۲۵۰ قانون مجازات اسلامي، ۸۰ ضربه شلاق است. البته قَذف شرايطي دارد از جمله اينكه، فردي كه اين امور را نسبت ميدهد بايد به معناي اين الفاظ آگاه بوده و واقعاً قصد نسبت داشته باشد.
همچنين قَذف علاوه بر لفظ با نوشتن، هرچند به شيوه الكترونيكي نيز محقق ميشود. يعني توهين به افراد از قبيل فحاشي و استعمال الفاظ ركيك، چنانچه موجب حد قذف نباشد مجازاتش طبق ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامي (بخش تعزيرات)، شلاق تا ۷۴ ضربه يا 50هزار تا يك ميليون ريال جزاي نقدي ميباشد.
در ادامه گفته ميشود براي تحقق جرائم مرتبط با موضوع بايد سه ركن قانوني، مادي و معنوي به صورت همزمان وجود داشته باشند. مطابق با عنصر قانوني، اين جرم در ماده 608 قانون مجازات اسلامي مصوب سال 1375 پيشبيني شده است كه مقرر ميدارد «توهين به افراد از قبيل فحاشي و استعمال الفاظ ركيك، چنانچه موجب حد قذف نباشد، به مجازات شلاق تا 74 ضربه يا 50هزار تا يك ميليون ريال جزاي نقدي خواهد بود.»
مطابق با عنصر مادي نيز رفتار فيزيكي مرتكب، مجموعه شرايط و اوضاع و احوال لازم براي تحقق جرم و نتيجه حاصله دخيل هستند.
رفتار فيزيكي ميتواند به شكل گفتار، كردار، نوشتار و حتي اشارات مختلف دست و چشم و نظاير اينها باشد. بدين ترتيب هر چند در فحاشي و استعمال الفاظ ركيك، نمونه بارز توهين است چراكه در ماده 608 آمده: لفظ (از قبيل) نشان ميدهد، تنها يكي از مصاديق متعدد آن محسوب ميشود بدين ترتيب، اعمالي مثل آب دهان ريختن به روي ديگري، انداختن، هل دادن تحقيرآميز ديگري و برداشتن خشونتآميز كلاه يا عمامه از روي سر شخص محترمي، اينها عرفاً باعث تخفيف و تحقير شخص است. همچنين مطابق تبصره ماده 87 ق تعزيرات سابق مصوب سال 62 در صورتي كه توهين به صورت ضرب يا منتهي به جرح يا نقص باشد علاوه بر مجازات اين ماده، به مجازات خود آن عمل نيز محكوم خواهد شد.
شرايط و اوضاع و احوال لازم براي تحقق جرم نيز بر سه محور موهن بودن رفتار، وجود مخاطب معين و شخص حقيقي بودن مخاطب استوار است.
موهن بودن رفتار
صرف خشونت گفتار را نميتوان توهين كيفري محسوب كرد. تشخيص موهن بودن رفتار با عرف است، نظر عرف در اين مورد با توجه به عامل زمان و مكان، طبقه اجتماعي و شخصيت مخاطب و نيز موقعيت خاصي كه رفتار مورد نظر در آن ارتكاب يافته است مشخص ميشود كه در ميان عرفي از طبقات مردم، اظهار محبت نسبت به ديگران و تحسين و تمجيد آنان با كلماتي كه براي ديگران وهنآور تلقي ميشود همراه است. يا شخصيت مخاطب در قضاوت عرف، نسبت به موهن محسوب شدن رفتار خاص مؤثر است. براي مثال بيسواد خطاب كردن يك استاد دانشگاه عرفاً توهينآميز است و ليكن اگر به يك كارگر ساده ساختماني بگويند بيسواد از لحاظ عرف وهنآور تلقي نميشود.
وجود مخاطب معين
توهين به خود جرم نيست. مورد ديگر اينكه توهين به گروه كلي بدون تعيين مصاديق نيز جرم محسوب نميشود براي مثال اگر كسي همه كاركنان دولت را به كمكاري يا رشوهخواري متهم كند مرتكب جرم توهين كيفري نميشود. نكته ديگر اينكه معين شدن مخاطب توهين، الزاماً با آوردن نام نيست، شايد با ذكر ويژگيهاي ظاهري يا محل سكونت فرد به وي توهين شود. همچنين با توجه به اينكه در ماده 608، توهين به اشخاص حقوقي مشمول اين ماده نميشود بنابراين كسي را نميتوان به علت ارتكاب توهين عليه دولت يا يك شركت خصوصي و نظاير اين موارد محكوم كرد.