آنچه مسلم است دشمن كارش دشمني است و انتظاري غيراز خباثت و ضربه زدن در هر فرصتي كه پيدا كند، از او نداريم و اين مسئله يك امر بديهي است كه پرداختن به آن توضيح واضحات است. اما در سوي ديگر اين موضوع، مردم شريف ايران و مسئولان ايران اسلامي در ردههاي مختلف قرار داشتند. اگر به انصاف بخواهيم ابراز نظر كنيم، مردم بهحق و تمام و كمال وظيفه انقلابي خود را به انجام رساندند و با حضور ميليوني به موقع، منطقي نشان دادند كه پايبندي و تعهد آنها به انقلاب و رهبري فراتر از عملكرد مسئولان بوده و هست و مثل تمام گردنههاي سخت با همبستگي مثالزدني و حضور خود در صحنه، مسير حركت انقلاب را هموار و بيمه كردند. ضمن احترام به مطالبات اقتصادي و معيشتي مردم كه مسئولان بايد به آن اهتمام عملي نشان دهند، حركت يكپارچه مردم به وضوح اهميت و ارزش راهبردي كلام حضرت امام(ره) را كه عامل موفقيت در تمامي شرايط را وحدت كلمه و يكپارچگي ملي ميدانستند، روشن و به عينه اثبات كرد و از سوي ديگر مرور جايگاه حركتهاي مردمي در مباني فكري رهبر معظم انقلاب را آشكار ساخت كه ايشان از چه روي بر وحدت ملي و همبستگي اجتماعي و بسيج همگاني ملت ايران اين همه تأكيد دارند.
اما روي دوم قضيه برخورد مسئولان از جناحها و يا طيفهاي فكري مختلف بود. در روزهاي نا آرامي شاهد آن بوديم كه قريب به اتفاق مسئولان در ردههاي مختلف صرف نظر از تحليلهاي خود در حوزه علت شناسي، همگان بر يك نكته تأكيد داشتند كه بايد براي حل مشكلات مردم همت تمام داشت و ضمن محترم شمردن حق اعتراض براي مردم، اجازه فرصتطلبي به دشمنان و تبديل اعتراضات به اغتشاش و خشونت را نداد. به نظر ميرسيد اين اتفاق يك زمينه همگرايي در بين مسئولين به وجود آورده و خدا را شاكر بوديم كه بالاخره ادب سياست آموختيم. اما متأسفانه رصد فضاي رسانهاي بعد از يك هفته نشان ميدهد كه انگار حافظه كوتاه مدت بعضيها از كار افتاده است، چرا كه به سرعت فضا را عوض كرده و دوباره طبل دوگانه سازي و چندگانه سازي جامعه را به جاي درك درست و رفتن به سمت وحدت براي خدمت به مردم، به صدا در آوردند.
اين امر نشان ميدهد كه ما يا نخواستيم و يا اينكه نميخواهيم درسهايي را كه لازم است از حوادث و وقايع بياموزيم؛ بنابراين به بعضي از آنها كه بايد توجه ميكرديم، ميآموختيم و متأسفانه در حال پشت گوش انداختنيم اشاره ميكنيم. ما نياموختيم كه اولين وظيفه مسئولين انجام خدمت صادقانه و درست وظايف از هر طيف و جناحي است و بعد از آن ميتواند سياست ورزي هم بكند و به هيچ عنوان نبايد وظايف قانوني و ملي خود را به تمايلات سياسي ترجيح داده شود. ما نياموختيم قدر ملت شريف و بزرگ ايران را كه هميشه در شرايط سخت حامي ما بودهاند، با عمل صادقانه و خالصانه كه در زندگي آنها تاثير عيني داشته باشد، بدهيم، بلكه تلاش كرديم حمايت آنها را براي اهداف جناحي و سياسي مصادره كنيم.
ما نياموختيم كه همه چيز در سياست خلاصه نميشود و بايد اندكي عينك سياست خود را به نفع منافع ملي و عمومي كنار تر بزنيم.
نياموختيم كه وحدت و يكپارچگي ملي نه تنها ضامن بقاي نظام و پيشرفت آن است، بلكه رمز بقاي همه مسئولان از هر طيف و جناحي وابسته به حضور و وحدت كلمه مردم در حمايت از انقلاب و نظام است و نبايد اتحاد و يكپارچگي كشور را وجه المصالحه منافع حزبي و جناحي قرار داد. باشد كه به مدد الهي و همت درست، درسهايي كه ملت با وحدت هميشگي و حضور در صحنه به ما آموختند به خوبي بياموزيم و وجهه همت خود را براي خدمت به مردم خداجو و ولايتمدار ايران اسلامي وقف كنيم.