کد خبر: 883996
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۸
محمدمهدي نيك‌ضمير

با فروكش كردن انتقادات فعالان زن در خصوص چرايي عدم توجه دولت به انتخاب وزير زن و بهره‌گيري از آنان در پست‌هاي عالي، فضاي رسانه‌اي- اجتماعي گويا به يكباره از مطالبه‌گري در زمينه تأمين خواست زنان تهي شده است.
فضاي دو، سه ماه گذشته با اندكي تدقيق، بيانگر اين واقعيت بود كه فعالان زن پس از طرح شعارهاي انتخاباتي دولت مستقر در زمينه بيمه زنان خانه‌دار، ايجاد فرصت‌هاي برابر شغلي، ايجاد فرصت‌هاي برابر اجتماعي، خدمات بيمه‌اي، اشتغال زنان، تقويت نهاد خانواده، افزايش رضايتمندي در زندگي خانواده و... تنها بر امر سياسي متمركز شده و پيگيري مطالبات در حوزه‌هاي ديگر به محاق فراموشي سپرده شد.
از ديگر سو عدم استمرار پيگيري همين وعده‌هاي سياسي نيز اين امر را روشن و واضح ساخت كه پيگيري اين موضوع فاقد اصالت از سوي بدنه اجتماعي زنان بوده و چرخه‌اي از كنش سياسي در جهت تأمين پست‌هاي سياسي را دنبال مي‌كرده است.
با توجه به اين موضوع مي‌توان گفت:
1- طبق اعلام رسمي مراكز دولتي و بر اساس پايش‌هاي صورت‌گرفته بيش از 70 درصد مطالبات احصاشده در حوزه زنان مربوط به مباحث اقتصادي، معيشتي و اشتغال آنها است. بي‌ترديد اگر توجه به نيازهاي جامعه و اقشار و لايه‌هاي مختلف آن نقش بي‌بديلي در سياست‌سازي و سياست‌گذاري‌ها و نيز ترسيم اولويت‌بخشي دستگاه اجرايي كشور دارد چرا اين آمار رسمي در دو جهت رخ‌نمايي نداشته است. رخ‌نمايي اول در اين زمينه به هسته‌هاي كنشگر اجتماعي- سياسي زنان بازمي‌گردد. در اين زمينه با تفكيكي مختصر مي‌توان گفت هسته‌هاي معطوف به كنش اجتماعي فعالان زن تنها رويكردي پژوهشي- علمي داشته و بخش‌هاي مربوط به طبقات متوسط و متوسط به بالا را شامل مي‌شده كه نه تنها مبتني بر مطالبه‌اي آوانگارد نبوده كه حتي كمترين همپوشاني را با لايه‌هاي پاييني داشته است. علاوه بر اينكه به دليل فقدان ضريب نفوذ در مراكز سياسي جهت گسترش مطالبات اجتماعي صرفاً زيستي روشنفكري داشته و در چرخه‌اي از عطش‌هاي ذهني محصور مانده است.
اما هسته سياسي فعالان زن ماجراي ديگري دارد. توجه به فعاليت‌هاي اين هسته نشان مي‌دهد مهم‌ترين ضعف آنان نگاه سياسي به مطالبات زنان بوده و عموماً برداشت آنان بر اين امر سرمايه‌گذاري شده كه خواست اصلي زنان و نيز نقش آنان در ساخت آينده خود از مسير توسعه سياسي و مشاركت زنان در ساخت سياسي مي‌باشد. به تعبير ديگر اين هسته در نظام انديشگي خود بر اين باور است كه در كنش متقابل بـين تحـولات اجتمـاعي و گسـترش مطالبـات اجتمـاعي آنچه به عنوان نقش لولا عمل مي‌كند چيزي نيست جز رسيدن به پست سياسي، مستقر شدن در قدرت سياسي و سپس تلاش براي اعمال مطالبات زنان از اين جايگاه.
علاوه بر اين نقد ديگري نيز مي‌توان به اين هسته سياسي فعالان زن داشت كه آنان مي‌كوشند تا در ذيل جريان‌ها و احزاب سياسي مطالبات اجتماعي را تبديل به پروژه‌اي سياسي صرفاً براي تصدي پست براي محفل سياسي زنانه خود كنند كه بي‌شك اگر جز اين بود شاهد انقطاع پيگيري مطالبات حتي در بعد سياسي آن به دليل موانع سياسي يا برخورداري نسبي در كيك قدرت، نبوديم. از جانب ديگر در بعد تقويت قرينه مزبور مي‌توان اشاره داشت كه چگونه در معرفي برخي چهره‌هاي زن، فقط عده‌اي ژنرال در چك‌ليست پيشنهادي جاي داشته و تنها گزينه پست‌ها تغيير مي‌يابند.
2- فاصله‌يابي معنادار برخي تشكل‌هاي فعال زن و حتي دولتي‌ها از مطالبات اصيل توده زنان اما تنها حمل بر عدم تحقق وعده‌ها نيست. اين روش و اين مكانيزم در صورت ادامه وضعيت خود قطعاً نتايج ديگري را حداقل براي هسته‌هاي فعالان به همراه خواهد داشت. لايه‌هاي زيرين جامعه زنان كه مطالباتي عيني، ملموس و متناظر به نيازهاي روزمره دارند، بيش از پيش فاصله هويتي از فعالان زني خواهند داشت كه خواست 70 درصدي آنان در حوزه اقتصادي – معيشتي را وقعي نمي‌نهند و قطعاً در اعطاي حق نمايندگي خود به اين گروه‌ها تجديد نظر خواهند داشت. اما لايه‌هاي ديگر نيز كه گام در توسعه سياسي گذاشته‌اند، رئوس اين هسته‌ها را فاقد نمايندگي تعريف و تفسير كرده و بر اين باور خواهند بود كه اينان ديگر منتظر احكام رئيس نخواهند شد. شايد در اين زمينه بتوان هشدار داد كه عينيت نيافتن حتي مطالبات سياسي زنان و عدم تحقق آنان از سوي هسته‌هاي پيگيري‌كننده اين مطالبات، شرايطي را ايجاد خواهد كرد كه ما در جامعه زنان شاهد تولد يك «خود اكسپرسيونيستي» و يك «خود خودتأكيدگر» باشيم به‌گونه‌اي كه به صورت فزاينده‌اي ببينيم كه اين خود در حال تكثير است كه چشم به دهان يك مرجع تعين‌يافته نمي‌دوزد. خود، دلالتگر و مرجع و راهبر خود هستند. فضاي مجازي نيز اين امكان را در اختيار اين افراد گذاشته تا اين خودارجاعي تكثير شود. هر فرد در قامت يك حزب و انجمن در حال بروز است. چنين حالتي نقش آوانگارد را از روشنفكران زن ستانده است. در اين وضعيت بي‌گمان زنان از خود خواهند پرسيد آيا اين رئوس زنانه به آنچه مي‌انديشيند و فرمان صادر مي‌كنند همان را زيست مي‌كنند و آنچه نمود يافته چه تناسبي با خواست و مطالبات آنان خواهد داشت؟
به تعبير ديگر در شرايط كنوني جامعه زنان به آوانگاردهايي نياز دارد كه ضمن توجه به مطالبات اصيل آنان و ابراز تلاش مسئولانه و همدردانه نسبت به خواست‌هايشان نه يك گام در پس آنان باشند و نه يك گام پيش از آنها، بلكه كاملاً در كنارشان باشند كه اگر جز اين باشد، به زودي پايان عصر نمايندگي اين تشكل‌هاي زنانه نيز اعلام شده و جامعه زنان به يك خودتصميم‌گيري شخصي نيل خواهد كرد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار