فدراسيون فوتبال ايران كه چند سال پيش و در زمان مديريت كفاشيان موفق به كسب عنوان بهترين فدراسیون، شده بود، اينبار توانست عنوان فدراسيون الهامبخش را از AFC بگيرد، عنواني كه ميتواند از لحاظ انگيزشي، ورزش ايران را به سوي آيندهاي به مراتب بهتر و پربارتر سوق دهد به شرط آنكه اين عنوان بهانهاي براي فراموشي و خواب خرگوشي نباشد و پلهاي براي رسيدن به شرايط و موفقيتهاي بيشتر و بهتر باشد. بدون شك ناديده گرفتن موفقيتها حتي اگر كسب عنوان فدراسيون الهامبخش از سوي كنفدراسيون فوتبال آسيا باشد، كجسليقگي و بيانصافي در حق ورزش است و نگاهي مقرضانه، اما آنچه در پس كسب عنوانها، پستها و حتي مدالهاي بينالمللي مهم است نحوه نگريستن به اين موفقيتها و تلاش براي حفظ و تداوم آن است، نه خوابيدن در باد غرور كسب عنواني كه عدم تكرارش ميتواند ضريب شانسي بودن آن را افزايش دهد. در واقع به جاي نگاههاي زاويهدار بايد به درستي و منطقي به مسئله نگاه كرد.
از يكسو امروز و بلافاصله بعد از كسب يك عنوان از سوي AFC نبايد چاقو زير گلوي فدراسيون گذاشت و مشكلات، كمبودها و كاستيها را به صف كرد و پرسيد كه با وجود تمام اين مشكلات، چطور ممكن است كه فدراسيون فوتبال ايران، عنوان فدراسيون الهامبخش در آسيا را از آن خود كند؟! قبل از هر چيز نبايد فراموش كرد كه فدراسيون الهامبخش بودن به معناي بهترين فدراسيون بودن، نيست. از سوي ديگر كنفدراسيون فوتبال آسيا بايد با توجه به آيتمهايي كه براي اين بخش در نظر گرفته بود، اين عنوان را به ايران ميداد، چراكه فدراسيون فوتبال ايران با عملکرد بسيار خوب خود در فوتبال، فوتسال، فوتبال ساحلي و بخش پايه پس از سه سال توانست عنوان فدراسيون الهامبخش قاره را از دستان ژاپن خارج کند كه اين قابل تقدير است. با وجود اين نميتوان به راحتي از كنار اين مسئله گذشت كه وظيفه مسئولان فوتبال ايران در پي كسب هر عنوان و موفقيتي به مراتب سنگينتر ميشود.
عنوان كسب شده حالا مسئوليتهاي آقايان را افزايش ميدهد. براي مثال، ژاپن سه سال اين عنوان را از آن خود كرده بود و حالا فدراسيون ايران بايد در پي حفظ اين عنوان و دستيابي به عنوانهايي به مراتب بهتر و بيشتر، تلاش بيشتري كند كه لازمه آن فراهم كردن شرايط و امكانات بهتر و بيشتر براي هر يك از تيمهاي ملي فوتبال، فوتسال، فوتبال ساحلي و ردههاي پايه است، امكانات و زيرساختهايي كه بدون شك لزوم وجود آن نياز به تأكيد و تكرار بيشتر ندارد! عنوانهاي به دست آمده براي فدراسيون فوتبال طي سالهاي گذشته به لطف موفقيتهاي تيمهايي حاصل شده كه همواره با كمترين امكانات نسبت به رقبا، بهترين نتايج را كسب كردهاند. اين را با نگاهي گذرا به شرايط آمادهسازي تيمهاي آسيايي براي مسابقات جام جهاني به راحتي ميتوان دريافت. تفاوت فاحشي كه در ديگر رشتهها نيز به وضوح قابل مشاهده است و بارها و بارها عنوان شده است، تفاوتهايي كه ميتواند زمينهساز موفقيت يا عدم موفقيتهاي مختلف باشد و امروز بيش از هر زمان ديگري توجه به آن و تلاش براي برطرف كردنش به چشم ميآيد.
كسب موفقيتهاي بينالمللي، شيرين و دلچسب است، به همان اندازه هم مهيا كردن شرايط براي تكرار اين موفقيتها و زمينهسازي براي تداوم بخشيدن به آن ميتواند شيرين و دلچسب باشد، چراكه فدراسيونهاي فوتبال آسيا نيز همانند تيمهاي اين قاره در پي از دست رفتن هر عنوان و مقامي، تلاشهاي خود را براي رسيدن دوباره به آن بيشتر ميكنند كه در اين بين غره شدن به يكي، دو عنوان و دلخوش بودن صرف، باعث ميشود فوتبال ايران در اين ماراتن از ساير رقبا عقب بماند.
فدراسيون فوتبال ايران حالا بايد براي كسب عنوانهايي بهتر و كسب عنوان بهترين فدراسيون فوتبال آسيا خيز بردارد، عنواني كه بيترديد لازمه آن مهيا بودن شرايط و فراهم كردن زيرساختها براي رشتههاي مختلف است، چيزي شبيه به همان زمين تمريني مناسب و استانداردي كه سالهاستكرش براي داشتنش فرياد ميزند. سرمربي تيمي كه در آسيا آقايي ميكند، بدون شك با داشتن شرايط و امكاناتي به مراتب بهتر ميتواند بر قدرت خود بيفزايد و افتخارآفرينيهايش را بيشتر كند. مشكلات و كمبودهايي كه تيمهاي ديگر از جمله تيم ملي فوتسال، فوتبال ساحلي، تيمهاي اميد، جوانان، نوجوانان و بانوان به اشكال مختلف با آن دست و پنجه نرم ميكند و برطرف كردن اين مشكلات قبل از هر چيز به سود فدراسيوني خواهد بود كه مدال افتخارآفريني و موفقيتها بر سينهاش زده میشود. پس چه بهتر كه بعد از كسب عنوان به جاي خوابيدن در باد غرور و غفلت، براي رسيدن به موفقيتهاي بعدي كمر همت ببنديم؛ موفقيتهاي بيشتر و بهتر كه دستيابي به آن، اگر بخواهيم دور از دسترس نيست!