
صحبتهاي ديروز عليرضا کريمي، کشتيگير پهلوان کشورمان درباره قدرنشناسي و خلف وعده مسئولان وزارت ورزش سر باز کردن زخم کهنهاي بود که سالهاست خيلي از قهرمانان و مدالآوران کشورمان با آن درگير هستند، زخمي که منجر به خانهنشيني برخي از ورزشکاران مستعدي شده که ميتوانستند سالها براي ايران در مسابقات جهاني و المپيک افتخارآفريني کنند، اما رفتار و تصميماتي که در مجموعه مديريتي ورزش کشور گرفته ميشود، سبب شده تا آنها دلسرد شوند و انگيزهشان براي افتخارآفريني تحليل برود. چنين سرنوشت تلخي را که براي بعضي از مدالآوران رشتههاي مختلف رقم ميخورد ميتوان نتيجه عملکرد مسئولاني دانست که به نظر ميرسد بدون توجه به وظايف اصليشان که همان حمايت از يک قهرمان است، منافع شخصي و سياسيشان را همواره در اولويت قرار دادهاند.
اين حکايت تلخ ورزش ايران است که با وجود هشدارها و انتقادهاي دلسوزان و پيشکسوتان ورزش، همچنان در ورزش مشق ميشود. نتيجه اين مسئله هم اين ميشود كه امروز يکي از قهرمانان آيندهدار کشورمان كه به دليل حمايت از مردم مظلوم فلسطين از مدال جهاني چشمپوشي ميکند با روي ترش و طلبکارانه برخي مسئولان وزارت ورزش روبهرو ميشود و آنها به جاي حمايت و تقدير به او ميگويند: «پاداشت را از کسي بگير که گفته با اسرائيلي کشتي نگير!» اين در حالي است که جوانمردي کريمي و چشمپوشي او از يک مدال جهاني آن هم در اعتراض به سياستهاي ظالمانه رژيم صهيونيستي بالاتر از يک مدال، شايسته ستايش و پاداش است. چنين ورزشکاراني بهرغم تمام سختيهايي که براي مسابقات و رفتن روي سکو ميکشند، وقتي پاي آرمانهاي نظام جمهوري اسلامي به ميان ميآيد با احترام به اين آرمانها و دفاع از مردم مظلومي که سالهاست سرزمينشان غصب شده، قيد مدال را ميزنند. در چنين شرايطي کوچکترين کار و قدم براي اين قهرماناني که پهلواني و جوانمردي را به معناي واقعي کلمه در ميدان مسابقه نشان ميدهند، تقدير و اهداي پاداشي همپاي مدالآوران جهاني است.
با اين حال به نظر ميرسد اهميت کار بزرگ ورزشکاراني مانند کريمي هنوز براي برخي مسئولان وزارت ورزش تبيين نشده و اين مسئله سبب شده تا آنها به جاي تشويق و تقدير از چنين ورزشکاراني، آنها را با خلف وعده دلسرد کنند، آن هم قهرماناني که در سختترين شرايط و با کمترين امکانات براي بالا بردن پرچم کشورمان در ميادين جهاني و المپيک تلاش ميکنند و اين در شرايطي است که حمايت مالي و معنوي از ورزشکاراني مانند کريمي از وظايف اصلي وزارت ورزش و کميته ملي المپيک است. بديهي است به جز فوتبال و واليبال، قهرمانان ساير رشتههاي ورزشي کشورمان حداقل از نظر مادي از آن حمايت کافي که بايد برخوردار باشند، برخوردار نيستند و همواره قبل از مسابقات جهاني و آسيايي با مشکلات پيشپا افتادهاي مانند محل اسکان و حتي غذا روبهرو هستند، مصائبي که نشاندهنده ضعف سيستم مديريتي حاکم بر ورزش است.
در چنين وضعيتي يک قهرمان مانند عليرضا کريمي در حالي که در يک قدمي مدال جهاني است در حرکتي پهلوانانه از مدال ميگذرد و با توجه به اين کار بزرگ به نظر ميرسد مسئولان ورزش کشورمان هم بايد به اندازه بزرگي کار ورزشکاراني مانند کريمي از وي تقدير کنند. اينکه با حرکتهاي سلبي اين قهرمانان را دلسرد کنيم و قدرشناس کار بزرگ آنها نباشيم، علاوه بر اينکه ظلم بزرگي در حق ورزشکاران حامي مردم مظلوم فلسطين است، ميتواند نوعي ايستادن و جبههگيري مقابل آرمانهاي انقلاب اسلامي نيز تلقی شود. در صورتي که مسئولان به اين آرمانها اعتقاد قلبي دارند در عمل نيز بايد آن را نشان دهند و قهرماناني مانند کريمي را با عدم تقدير و پرداخت پاداشهايي که وعده داده شده، دلسرد نکنند.
رفتار مسئولان بايد در اين زمينه مورد بازنگري جدي قرار گيرد. آنها بايد کار بزرگ اين قهرمانان را که در دل مردم جاي دارند، ارج نهند و مانند يک قهرمان از اين ورزشكاران تجليل کنند، امري که به طور قطع سبب خواهد شد تا قهرماناني مانند کريمي دلگرم به اين حمايت شوند و به اين نتيجه برسند که کار بزرگشان ديده شده است. همچنين تقدير از ورزشکاراني مانند کريمي اين پيام را از سوي مسئولان خواهد داشت که آنها پاي آرمانهاي انقلاب ايستادهاند و مانند امروز نخواهد بود که بيتوجهيشان را نسبت به آرمانهاي فلسطين و انقلاب اسلامي با برخوردي طلبکارانه با ورزشکاراني مانند کريمي که به خاطر دفاع از مظلوم از مدال ميگذرند، فرياد ميزنند!