کد خبر: 880792
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۵
محمدمهدي نيك‌ضمير

از جمله محورها و پرسش‌هاي مهمي كه در حوزه زنان وجود دارد آن است كه چرا اصولاً مسائل زنان، تأكيد بر حقوق آنان و مطالباتشان بيش از هر برهه ديگري تنها در مقطع انتخابات از بسامد بالايي برخوردار بوده و پس از پايان هر انتخاباتي مباحث، وعده‌ها و تلاش‌ها به خاموشي می‌گراید و سخن و اثري از آن در سپهر سياسي- اجتماعي كشور باقي نمي‌ماند؟ چرا چگالي مطالبات مطرح شده از سوي فعالان زن به سمت مناصب و خواست‌هاي سياسي سنگيني كرده و اثر كمرنگي از مطالبات مبنايي زنان در صدر خواست‌هاي طرح شده وجود دارد؟ اصولاً چرا پيگيري مطالبات زنان از سوي برخي محفل‌هاي خاص زنان و بر اساس قواعد سياسي- جرياني دنبال مي‌شود و پويشگري در اين قشر چندان جدي گرفته نمي‌شود؟چرا در برهه‌هاي انتخاباتي، خواست زنان بايد لباس و ردايي از كسب و حفظ قدرت سياسي توسط برخي زنان متصل به قدرت به تن می‌کند و موضوعات مبتلابه قشر عظيمي از زنان در حوزه‌هاي مختلف به حاشيه رانده مي‌شود و...
بي‌ترديد با نگاهي عميق‌تر مي‌توان پرسش‌هاي بيشتري را نيز به پرسش‌هاي ذكر شده اضافه كرد و از محورهايي سخن گفت كه بيشتر هضم و جذب حاشيه‌ها شده و آورده قابل دفاعي براي قشر زنان نداشته و نخواهد داشت. اما عطف به پرسش مطرح شده مي‌توان گفت:
1- بررسي‌ها نشان مي‌دهد قشر زنان با توجه به اينكه نيمي از جمعيت كشور را تشكيل مي‌دهند همواره جامعه هدف گروه‌ها و جريان‌هاي سياسي براي جلب و جذب آراي آنان بوده و تلاش‌هاي وسيعي در هر انتخابات صورت مي‌گيرد كه در چند لايه شعارها و وعده‌هايي براي ضميمه كردن آراي اين قشر به كمپين انتخاباتي صورت بگيرد. اولين لايه در اين زمينه را بي‌ترديد مي‌توان شعارهاي سياسي دانست كه فعالان زن و سياست ورز را هدف قرار مي‌دهد. تأكيد بر سپردن برخي وزارتخانه‌ها به زنان، افزايش مشاركت زنان در مديريت‌هاي عالي، انتصاب و حضور زنان در تركيب عالي دولت يعني كابينه و... بخشي از اين شعارهاي هميشگي براي اثربخشي در بدنه آراي زنان براي جلب حمايت‌هاي آنان است. لايه دوم اما بيشتر با بدنه اصلي قشر زنان سروكار داشته و مبتني بر محورهاي امپرسيونيستي و تأكيد بر سياست‌هاي معطوف به نيازهاي روزمره است. شعارهايي همچون بيمه زنان سرپرست خانواده، اشتغال زنان و... در همين چارچوب ارزيابي مي‌شود. لايه سوم اما به بخش كوچكي از جامعه زنان باز مي‌گردد كه به عنوان يك پويشگر اجتماعي‌ -فرهنگي فعال بوده و برخورد روشنفكري با مقولات زنان داشته و دارند. طرح مباحثي همچون عدالت جنسيتي، فرصت‌هاي برابر، بازنگري در فقه اسلامي و... از جمله محورهايي هستند كه براي جلب مشاركت اين بخش از قشر زنان طراحي و پيگيري شده است.
2- با تأملي بر كيفيت كاركرد برخي از زنان فعال در گروه‌هاي سياسي به ويژه در بخش جريان اصلاح‌طلب در مي‌يابيم كه راهبرد اصلي آنان معطوف به «امر سياسي»(مسئله قدرت و نهاد دولت) بوده است، گرچه بخشي از خواست‌هاي عمومي زنان در برنامه‌هاي آنان لحاظ مي‌شود، اما اين خواست‌هاي اصيل در سايه امر سياسي قرار گرفته و خواست‌ها و مطالبات اصلي پس از هر انتخاباتي بار ديگر به حاشيه رفته و از سوي فعالان زن پیگیری نمي‌شود. دليل اصلي به حاشيه رفتن مطالبات اصلي را بايد در همين نكته توجه عميق به امر سياسي از سوي فعالان زن دانست. به تعبير ديگر اگر بر اساس تحليل اجتماعي در فضاي كنش بخواهيم رفتار برخي فعالان زن سياسي را مورد تجزيه و تحليل قرار دهيم بايد اذعان كنيم كه رفتار آنان از چهار عامل مهم يعني فرصت‌ها( فرصت‌هاي مادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي)، نيازها( نيازهاي اساسي، عادي و ترجيحات)، انتظارات اجتماعي( فشارهاي ناشي از هنجارهاي اجتماعي) و معنا عمدتاً در فرصت‌ها خلاصه شده و دنبال مي‌شود. فرصت‌هايي كه بيش از هر چيز در عرصه سياسي مجال كنشگري براي آنان دارد.
3- فقدان يا كمرنگ اطلسي از مطالبات، خواست‌ها، آسيب‌ها و انتظارات اصلي زنان موجب شده كه اصولاً جامعه زنان درگير فعاليت‌هاي موسمي يا فعاليت‌هاي معطوف به كنش‌هاي سياسي شده و مطالبات آنها تنها در ايامي خاص مطرح و سپس از اذهان فراموش شود. همچنين عدم پويشگري معطوف به امر اجتماعي سبب شده پيگيري مطالبات زن در قالب پويش‌هاي اجتماعي به صورت حقيقي، مستمر و مداوم و هدفمند دنبال نشود و از ديگر سو از مشمول ادراك‌سازي برخي از لايه‌هاي سياسي فعالان زن شود.
4- شايد يكي ديگر از مهم‌ترين نكاتي كه مي‌توان در خصوص به حاشيه رفتن مطالبات اصلي زنان بيان كرد، نوع مواجهه برخي از فعالان سياسي زن  در امر سياسي است؛ مسئله‌اي كه موجب شده قدرت اجتماعي تفويض شده از سوي بدنه اجتماعي به آنان صرفاً خلاصه در مديريت برخي از چهره‌هاي خاص سياسي شود و آنان تنها براي جايابي‌هاي سياسي خود و نزديكان حزبي‌شان از موقعيت اجتماعي خود بهره برداري سياسي كنند؛ مسئله‌اي كه بي‌ترديد منجر به شكل‌گيري محفل‌هاي لابي شده و خط‌هاي اصلي براي گشايش‌ها در حوزه زنان را در حاشيه لابي اين زنان فعال سياسي قرار داده است، به گونه‌اي كه حتي برخي از فعالان زنان نيز با اشاره به اين محفل لابي گر تأكيد كرده بودند: «اين تعداد معدود در رايزني‌هاي خود با دولت تنها خود را در نظر مي‌گيرند و براي افزايش جايگاهشان تلاش مي‌كنند. در حالي كه بايد زنان فعال حوزه‌هاي ديگر نيز مورد شناسايي قرار گيرند. فعالان سياسي، بانوان كارآفرين و توانمند اقتصادي و اجتماعي و بانواني با مدارج بالاي علمي و در عين موفقيت خارج از اين گردونه هستند،اما در عمل مي‌بينيم لابي‌كنندگان حامي ارتقاي جايگاه زنان، خودشان به پست مي‌رسند و معرفي مي‌شوند،يعني دايره‌اي محدود از زنان شايد 10 نفر كه به هم پست تعارف مي‌كنند و غير از خود كسي را نمي‌بينند و در ضمن كسي را هم درون خود راه نمي‌دهند.»
بي ترديد با توجه به نكات گفته شده مي‌توان محور‌هاي ديگري را نيز در خصوص پاسخ به پرسش‌هاي مطرح شده، مورد بررسي قرار داد، اما همين نكات شايد دريچه‌اي باشد براي دعوت به دوباره نگريستن به اين حوزه.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار