امير عباس رسولي
آژانس بين المللي انرژي اتمي تاکنون 8 مرتبه پایبندی ایران به توافق هستهای را تاييد کرده اما در حين و بعد از انتشار 7 گزارش نخست ، رئيس آژانس بين المللي انرژي اتمي ، آنطور که بايد سخني از « بازديد از مراکز نظامي کشورمان» به ميان نياورده و طي 3ماه اخير و با فشارهاي ايالات متحده ،رئيس اين سازمان بين المللي ، از احتمال بازديد از مراکز نظامي کشورمان طبق مفاد برجام و قطعنامه 2231 سخن به ميان مي آورد.
يوکيا آمانو مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی بار ديگر در مصاحبه با روزنامه آمریکایی «لس آنجلس تایمز» در خصوص بازدید آژانس از سایتهای نظامی ایران مي گويد : «وقتی نیاز به بازدید را تشخیص دهیم، به دنبال دسترسی به این مکانها میرویم. بین مکانهای نظامی و غیرنظامی برای ما تفاوتی وجود ندارد اما درباره جزئیات مکانهایی که به آنجا میرویم، حرف نمیزنیم».
وی در پاسخ به این سؤال که آیا از منتقدانی که توانمندی آژانس برای نظارت بر برنامه هستهای ایران را زیر سؤال میبرند، ناامید نیستید، گفت: «ما یک سازمان فنی هستیم و من بر اساس قوانین و بر اساس پادمانهای استاندارد آژانس وظایف خود را ایفا میکنم .ما به شیوهای منصفانه و بیطرفانه و حرفهای به کار خود و نظارت و راستیآزمایی از تعهدات هستهای ایران طبق برجام ادامه میدهیم بنابراین هر اتفاقی که بیافتد ما به کار خود ادامه میدهیم».
تکرار هدفمند آمانو
همانطور که اشاره شد اين نخستين باري نيست که يوکيا آمانو از لزوم بازديد از مراکز نظامي کشورمان سخن به ميان مي آورد بلکه وي همراه و همگام با مقامات ارشد دولت دونالد ترامپ تلاش مي کند چند روز در ميان از چنين مسئله اي سخن به ميان آورده تا از همکنون ذهن ايراني ها را آماده سازي کرده و مقدمه طرح مکتوب و رسمي آن را در آينده اي نزديک بنا گذاشته و ريل اجراي تعهدات ايران را در مسير دلخواه آمريکايي ها قرار داده با اين تفسير که ايران چنانچه با درخواست هاي آتي آژانس در اين باره مخالفت کند ، متهم به نقض توافق هسته اي مي شود، همان مسئله اي که آمريکايي ها ماهها بدنبال پياده سازي آن مي باشند.
طرح مشترک آمانو – آمريکا در شرايط فعلي بازگشایی مجدد PMD است که موازي با آن اهداف ديگري مانند : «معرفی کردن ایران به عنوان تهدیدی برای صلح، ثبات و امنیت فضای بینالملل » ، « تفسیر یکجانبه از متن برجام که عبارات آن عمدتاً دو و چندپهلو است » ،« توسعه تحریمهای غیرهستهای (حقوق بشری ـ تررویسم) و حفظ سایه تحریم بر سر ایران » ، « معرفی کردن ایران به عنوان ناقض روح برجام » و « تحمیل «مذاکرات مجدد برجامی»به ایران» را دنبال کرده که هر کدام از اين اهداف تا حدودي رنگ تحقق به خود گرفته است.
نبش قبر PMD
اما آنچه مهم مي نمايد اين مسئله است که تلاش براي بازگشايي pmd يا اهداف موازي مورد اشاره ، «زمینهچینی برای احیای شش قطعنامه گذشته با توسل به بندهایی از قطعنامه۲۲۳۱» است که مفهوم حقيقي آن « تبدیل کردن توافق هستهای به تهدیدی برای موجودیت، قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران » مي باشد.
بايد پذيرفت که خنثي سازي بسياري از اهداف مورد اشاره ايالات متحده آمريکا و مهمتر از همه بازگشايي pmd در شرايط فعلي و با توجه به حفره هاي حقوقي – سياسي برجام بسيار دشوار است اما با اين حال وزارت امور خارجه نباید اقدامات دم دستي مانند توئیت اعتراضي و نامه نگاری هاي مرسوم به يوکيا آمانو بسنده کند بلکه بايد تا قبل از سررسید۹۰روز (که ترامپ خواسته موارد نقض برجام توسط ایران اعلام شود) باید مجموعه اقدامات مناسبی را مورد توجه قرار دهد؛ که از جمله آن نامه نگاری با ذکر ادله حقوقی ـ فنی که قابلیت تأثیرگذاری دارد به سران کشورهاي 5+1 و مدير کل آژانس بين المللي انرژي اتمي است را مورد التفات قرار داده و تفسير ايران را از بندهای74 تا۷۸ ضميمه نخست برجام رسماً بیان و مستدل اجازه بازدید از مرکز نظامی کشور را خلاف متن و روح برجام خوانده و الی ابد غیرقابل تحقق عنوان کند.
پاسخ مناسبي به آمانو داده ايم ؟
اين انتظار در حالي است که مقامات ارشد دولت دوازدهم در کنار برخي از اعضاي کميته نظارت بر برجام نه تنها موضعي يکسان و همگون را درباره بازديد از مراکز نظامي اتخاذ نکرده بلکه به حدي اظهارات اين افراد در باب اين مسئله حياتي، داراي تناقض است که جاي نگراني دارد.
پس از موضع گيري امروز يوکيا آمانو بار ديگر مسئولان ارشد دستگاه سياست خارجه با بي تفاوتي از کنار آن عبور کرده و حميد بعيدي نژاد يکي از اعضاي اصلي تيم مذاکره کننده کشورمان در جريان توافق با 5+1 و سفیر کنوني کشورمان در انگلیس در توئيتي بحث برانگيز عنوان مي کند:« از لحاظ حقوقی، دولت آمریکا در تأیید پایبندی ایران به برجام صاحب اختیار نیست، تنها یک قاضی وجود دارد و آن «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» است».
قبل از توئيت امروز حميد بعيدي نژاد نيز مي توان برخي از مصاديق اين تناقضات را مي توان اينگونه مورد اشاره داد:
« ولایتی: ادعای حق بازدید از مراکز نظامی اختراع آمانو است » ، «ظریف: آنچه خانم هیلی مطرح کرده نشاندهنده بیاطلاعی ایشان از متن توافق است، میزان نظارت در برجام مشخص است» ، «عراقچی: شنیدن صحبتهای اینچنینی از نماینده امریکا در سازمان ملل واقعاً عجیب است، چراکه به آسانی اعتبار گزارشهای آژانس را زیر سؤال میبرد» ، « قاسمی: خواب امریکا برای بازدید از مراکز نظامی ایران تعبیر نخواهد شد» از اين 4 موضعگیری ،2تناقض آشکار قابل رويت است؛ علی اکبر ولایتی و بهرام قاسمی بر خلاف محمدجواد ظریف و عباس عراقچی بازدید از مراکز نظامی کشورمان را از اساس نفی و غیرقابل وصول اعلام کرده اما وزير امور خارجه کشورمان و معاون وي بدون پرداختن به اصل موضوع، تلاش مي کنند تا پاسخي سياسي به طرف هاي غربي داده و حداقل از زير بار فشار افکار عمومي داخلي خلاصي يابند.
اختلاف ديدگاههاي فاحش در سطح مسئولان ارشد دولت دوازدهم در شرايطي است که انتظار میرود برای حفظ منافع ملی به ویژه در حوزه امنیت داخلی مسئولان دستگاه دیپلماسی میبایست به «فهم مشترک» از تهدیدات و چالش و حفرههای برجام رسیده و نتیجه این فهم مشترک، موضعگیری «یکدست و همسان» بايد باشد که متاسفانه در شرايط موجود چنين مسئله اي قابل رويت نيست.
استاندارد نشويم
آنچه مهم مي نمايد اين مسئله است که تا زماني که اظهارات دولتمردان دوازدهم از همساني و پيوستگي درباره بازدید از مراکز نظامی برخوردار نباشد و دستگاه سياست خارجي به صورت رسمي ، مکتوب و مدلل به مفاد برجام ، سخنان اخير يوکيا آمانو را رد نکند، پافشاري غرب در اين مسئله پابرجاست و نهايتا ايران را در 2راهي قرار خواهند داد که انتخاب هر کدام از آن ، تحمل هزينه هاي فراوان امنيتي و حقوقي است.
چرا که پارادوکس هاي توام با اغماض مسئولان ارشد دولت دوازدهم این تلقی در امریکاییها تعميق و تبديل به يک باور مي کند که ایران تمايل دارد به هر قيمت ممکن برجام را حفظ کند و با بازرسي و بدون بازرسي از مراکز نظامي هم حاضر به اجراي تعهدات خود مي باشد و از اجرای کنونی تعهدات برجامی امریکا رضایت دارند، که در چنين شرايطي بايد منتظر «تشدید تحریمها» و «توسعه تهدیدات نظامی» و «شیفت دادن محدودیتهای هستهای به سایر حوزهها مانند حقوق بشر» باشيم کمااينکه تاکنون آمريکايي ها محدوديت هاي بين المللي گذشته را به بهانه هاي ديگر عليه کشورمان وضع کرده اند تا ايران حاضر به تغيير رفتار خود در عرصه بين المللي شود.
استاندارد سازي رفتار ايران به معناي تحمیل تعهدات «هستهای»، «بانکی»، «آموزشی» ، «دفاعی» و «نظامی» در قالب توافقات بینالمللی به ایران صورت مي پذيرد که شامل پذيرش fatf ، کنوانسيون پالرمو ، سند 2030 و ساير کنوانسيون هاي بين المللي مي شود و همانگونه که بارها از سوی مقامات ارشد امریکایی ـ رویترز: ترامپ بهدنبال تغییر رفتار ایران است ـ تکرار شده همچنان یکی از اهداف نظام سلطه حول محور« تغيير رفتار ايران » سامان مي گيرد.