
فريدون حسن
محمد ناظمالشريعه عصباني است. ناظمالشريعهاي که اولين سکوي جهاني ورزشهاي تيمي را با تيم ملي فوتسال براي ايران به دست آورد. سرمربي آرام تيم ملي فوتسال عصباني است چون قرار است به هر کدام از شاگردانش بهخاطر قهرماني در رقابتهاي داخل سالن آسيا نفري 300 دلار پاداش بدهند، بله درست خوانديد نفري 300 دلار، در حالي که طبق تصميم قبلي کميته ملي المپيک پاداش کسب مدال طلا براي رشتههاي انفرادي 600 دلار است، حالا چرا براي فوتسال نصف شده، دليل جالبتري دارد.
ميگويند فوتسال ورزش تيمي است. بنابراين پاداش آن نصف ميشود. خب اين را بگذاريد کنار عدد پرداخت پاداش عنوان سومي جهان، بگذاريد کنار برگزاري يک مراسم بد براي بزرگداشت فوتساليها و بگذاريد کنار تمام تبعيضهايي که تاکنون بين فوتبال و فوتسال صورت گرفته تا متوجه شويد چرا ناظمالشريعه عصباني است.
حقيقت اين است که او حق دارد عصباني باشد. حق دارد بگويد اين مبلغ را نميخواهيم، نميگيريم و ببريد به خيريه بدهيد. اين روزها جلوي چشمان متعجب او و علاقهمندان مهدي طارمي يک ميليارد تومان را در جيبش گذاشته و به ريش همه به اسم خيريت ميخندد و جالب اينکه به هيچ کجاي فدراسيون و وزارت ورزش هم برنميخورد، آنوقت اينگونه براي ناظمالشريعه و شاگردانش سقف پاداش تعريف ميکنند. ناظمالشريعه حق دارد عصباني باشد وقتي ميبيند ناز فوتباليهاي ميلياردي بيتالمالخور خريدار دارد، اما بچههاي قهرمان او بايد چشم به دستان آقايان داشته باشند تا اگر دلشان خواست قسمتي از وعدههاي عمل نشدهشان را عملي کنند. سرمربي تيم ملي فوتسال عصباني است، حق هم دارد فوتسال اين روزها اسير مديريت خنده و عکس است و کسي پيدا نميشود که به داد او و مردانش برسد. سرمربي تيم ملي وقتي به کارنامهاش نگاه ميکند عصباني ميشود، چراكه او و شاگردانش عنوان قهرماني آسيا را پس گرفتهاند و در جام جهاني سوم شدهاند. او تيم را سروسامان داده و در نهايت هم قهرماني مسابقات داخل سالن آسيا را کسب کرده است. حتماً با خودش ميگويد ميلياردرهاي فوتبال با يک اعتراض ساده قبل از آخرين بازي به زيادهخواهيشان دست پيدا کردند، پس چرا براي ما اينگونه نيست و حتماً پاسخ خواهد داد تا وقتي نگاه فدراسيون و وزارت عوض نشود اوضاع همينطور خواهد بود.
البته حقيقت اين است که درد امروز، ديروز و گذشته دورتر ناظمالشريعه فقط درد او نيست. اين درد مشترکي است بين فوتسال و تمام رشتههاي مدالآوري که ورزشکارانشان شادي را به دل مردم هديه ميدهند، اما وقتي پاي پاداش به ميان ميآيد، غريبه ميشوند و خبري از هياهوهاي قبلي نيست؛ چرا؟ چون هميشه اين فوتبال عزيزکرده است که جلوي چشم آقايان رژه ميرود. بايد بهخاطر تخلفات فوتبال و ستارههاي کاغذياش خرج کرد، بايد بهخاطر فساد حاکم بر آن بيتالمال را هدر داد و بايد جلوي زيادهخواهيهاي آنها سکوت کرد. اينها بايدهايي است که آقايان مسئول براي خود تعريف کردهاند، بنابراين جايي براي ديده شدن ناظمالشريعه و شاگردانش باقي نميماند و جايي براي بقيه نيست. اصلاً ميتوان به آنها بعداً پرداخت يا اصلاً نديدشان به جايي هم برنميخورد! آنها به هر صورت کارشان را انجام ميدهند ومدالشان را ميگيرند، اين فوتبال است که بايد نازش را کشيد.
ناضمالشريعه عصباني است؛ حق هم دارد، او و بچههايش بچه سرراهي فدراسيون فوتبال، وزارت ورزش و کميته ملي المپيک هستند. فرزندي افتخار ميآفريند، اما پاداشش نصيب بچه ديگر ميشود. راستي 300 دلار يعني دقيقاً چقدر؟ يعني چنددرصد پولي که طارمي در جيبش گذاشته؟ حساب و کتابش چندان سخت نيست، ولي خواستيم آقايان هم پيش خودشان چرتکهاي بيندازند شايد دردي از دردهاي ناظمالشريعه، فوتسال و بقيه حل شود.