دكتر سيدنعمتالله عبدالرحيمزاده
عفو بينالملل در گزارشي از بازداشتهاي گسترده در عربستان سعودي ميگويد كه به نظر اين سازمان، بازداشتها تا آن حد بوده كه «بزرگترين موج بازداشت در طول يك هفته از سالها پيش باشد». موضوع مربوط ميشود به چندين و چند شخصيت مذهبي، سياسي، حقوقي و فعال مدني كه توسط مأموران امنيتي آلسعود در اين روزها دستگير شدهاند و اين اتفاق آن قدر قابل توجه بوده كه علاوه بر عفو بينالملل، رسانههاي غربي هم به آن پرداختهاند. روزنامه انگليسي گاردين يكي از اين رسانههاست كه روز سهشنبه 19 سپتامبر سرمقالهاي با عنوان «شاهزاده جوان در حال قدرتگيري و كشورش در هرج و مرج» از يك نظام سركوبگر در حكومت عربستان مينويسد: «چكهاي سنگين براي رفاه اجتماعي ميكشد» و خبرگزاري فرانسه هم از مقدمهچيني محمد بن سلمان، وليعهد و وزير دفاع آلسعود، براي تصدي تاج و تخت ميگويد كه بازداشت بيش از 20 نفر از علماي ديني بارز و شخصيتهاي معروف را بخشي از اين مقدمهچيني ميداند.
روزنامه امريكايي واشنگتن پست از اين دست رسانههاست كه نسبت به اين موضوع واكنش نشان داده اما نويسنده آن يك تبعه عربستان به نام جمال خاشقچي است كه مقالهاي براي اين روزنامه نوشته و مدعي ميشود تا حالا نگران وضعيت خانواده و از دست دادن شغلش بوده اما از حالا به بعد تصميم گرفته عليه موج بازداشتها و سركوبها فرياد بزند. او مدعي شده نوشتن مقالهاي در واشنگتن پست برايش لذتبخش نيست اما سكوت را به نفع وطن و بازداشتشدگان نميداند و آنچه اتفاق افتاده را اهانتي به انديشمندان و رهبران ديني ميداند كه حاضر شدهاند جسارت به خرج بدهند و ديدگاهي متفاوت با ديدگاه رهبري عربستان را بيان كنند. شايد خاشقچي با اين مقاله دست كم در ظاهر خود را در صف مخالفان محمد بن سلمان قرار داده اما همكاري او با تركي الفيصل، سفير سابق آلسعود در بريتانيا و امريكا، به عنوان مشاور رسانهاي گوياي چيز ديگري از اين كار او است كه سعي ميكند به وجهي طنزگونه آن را مخفي كند. در واقع، انتشار هماهنگ مطالبي با ديدگاه انتقادي از بازداشتها در حكومت سعودي از سوي رسانههاي غربي قابل تأمل است كه ورود كسي مثل خاشقچي به اين مقوله ميتواند تا اندازه زيادي گوياي موضوع باشد.
حكومت سعودي در اين مدت سعي ميكند بازداشتها را به خارج از كشور پيوند بزند و مدعي شده افراد بازداشت شده مظنون به توطئه عليه حكومت هستند، آنها با اخوانالمسلمين ارتباط دارند، از دو كشور خارجي كمك مالي دريافت كردهاند آن هم «با هدف برهم زدن ثبات و تهديد وحدت ملي» تا گام ابتدايي را براي براندازي حكومت و روي كار آوردن «تشكيلات اخوانالمسلمين» بردارند. آلسعود با اين روايت رسمي و اتهامات سعي ميكند هر گونه ارتباط موج بازداشتها با اوضاع داخلي را نفي كرده باشد اما اگر حتي تعدادي از افراد بازداشت شده هم تأييدي بر اين روايت باشند، نميتوان گفت كه تمام بيش از 40نفر بازداشتي ربط به اين اتهامات داشته باشند. ارتباط فردي مثل خاشقچي با تركي الفيصل و باز شدن زبان فرياد او نسبت به موضوع حكايت از وجه داخلي مسئله دارد، به اين نحو كه او به صورت غيرمستقيم، زبان فرياد شاهزادگان آلسعود شده كه به دلايل مختلف و از جمله ترس خود جرئت فرياد كشيدن ندارند. اين به آن معناست كه شاهزادگان آلسعود از روند سركوب محمد بن سلمان به تنگ آمدهاند و از نفوذ و البته پول خود در رسانههاي غربي استفاده ميكنند تا اعتراض خود را به اين روند گفته باشند.
به همين جهت است كه مطالب اين رسانهها به شدت انتقادي است و گاردين كار را تا آنجا پيش ميبرد كه در مطلب خود از عناويني مثل «كودتاي قصر»، «باتلاق خونين جنگ يمن» و «بازي تاج و تخت» استفاده و شخص محمد بن سلمان را به عنوان «يك شاهزاده كوچك بيتجربه» معرفي كند. هيچ شكي نيست كه اين اوصاف مورد توجه و علاقه رقباي محمد بن سلمان در آلسعود است كه حالا از زبان يك رسانه مشهور غربي بيان ميشوند اما بايد توجه داشت كه اين «شاهزاده كوچك بيتجربه» كسي نيست كه از اين بازي رسانهاي بيمي داشته باشد و حاضر بشود گامي به عقب بردارد. او اين روزها و با به جريان انداختن موج بازداشتها پيام خود را به رقبايش در آلسعود داده كه آن قدر چهرههاي مطرح داخلي براي اعلام مخالفت با خودش را به زندان مياندازد كه جايي براي ابراز مخالفت باقي نماند و با اين پاكسازي خيال خود را براي نشستن بر تخت سلطنت راحت بكند. به اين جهت است كه بايد گفت نه تنها اين دست مطالب رسانهاي مانعي بر روند بازداشتها در عربستان ايجاد نميكند بلكه بايد انتظار موجهاي ديگر بازداشت را داشت تا زمينه براي به قدرت رسيدن محمد بن سلمان به طور كامل مهيا شود.