دنیا حیدری
اشتباه بود. متن منتشر شده از سوي بازيكنان تيم ملي، هرچه كه بود، دلنوشته يا بيانيه يا حتي اعتراض به برخي رفتارها و كاستيها، هرچه كه بود، اشتباه بود. حتي اگر بحق باز هم اشتباه بود. حداقل در اين مقطع زماني.
درست است، موفقيتهاي تيم ملي را نميتوان كتمان كرد. صعود به جام جهاني كار كمي نيست. آن هم براي دومين مرتبه پياپي و به عنوان دومين تيم بعد از برزيل و مهمتر از همه بدون باخت و گل خورده. حتي تساوي برابر كرهاي كه به زمين و زمان زد براي پيروزي در سئول و از هيچ كوششي حتي به نادرست در اين راه فروگذار نبود. كار بزرگي بود، خصوصاً 10 نفره، با وجود اين، باز هم نميتوان توجيهي براي متن منتشر شده از سوي بازيكنان تيم ملي پيدا كرد. آن هم در حالي كه مردم هنوز داشتند شيريني تساوي برابر كره را مزهمزه ميكردند و لذت ناكامي اين تيم را ميچشيدند. تيمي كه چهار سال قبل تمام تلاشش را كرده بود تا حسرت صعود به جام جهاني را به دل ايران بگذارد و اينبار براي حسرت به دل نماندن خود به زمين و زمان زده بود، اما باز هم دستآخر روسياهي كارشكنيهايش به روي خودش ماند و مردم مملو از شادي بودند كه شيرمردان كشورشان نه فقط از راه اصولي خارج نشده بلكه توانستند موفقيتهاي خود را ادامه دهند، اما همه اين خوشحاليها به كامشان تلخ شد.
شايد بتوان به بازيكنان تيم ملي بابت ناراحتيها و دلخوريها حق داد. شايد مسئولان براي اين تيم آنطور كه بايد و شايد كار نكرده و كم گذاشته باشند، اما امروز وقت بيان اين دلخوري و ناراحتي نبود. روزي كه لبهاي مردم به خنده باز شده، اما هنوز كار تمام نشده و يك بازي سخت و حساس باقي است. بازي با سوريهاي كه ايران هنوز در هيچ يك از ديدارهاي مقدماتي جام جهاني موفق به شكست آن نشده است، تيمي كه در آخرين بازي خود با تيم ملي به ناجوانمردانهترين راهها براي كسب برتري تن داده بود، اما باز هم ناكام ماند و حالا براي مصاف دوباره با آن، بيش از هر زمان ديگري تيم ملي نيازمند همدلي و تمركز است. تمركزي كه بدون شك يك تصميم احساسي و اشتباه آن را از بين ميبرد و رفع و رجوعش در اين مدت كم، كار آساني نخواهد بود.
اما شايد بدترين قسمت ماجرا، لحني باشد كه از نوشته بازيكنان تيم ملي برداشت ميشود. لحني كه بيشتر از ابراز ناراحتي و نارضايتي از شرايط و عدم توجه به منت گذاشتن ميماند. لحني كه بدون شك دل مردمي را كه در هيچ شرايطي تيم ملي كشورشان را تنها نگذاشته و همواره پشت آن بودهاند را به درد ميآورد و بعيد به نظر ميرسد كه بازيكنان دانسته چنين منتي را بر سر مردم كشورشان گذاشته باشند كه اگر غير از اين باشد، نه جاي توجيه دارد و نه حتي بخشش!
انتقاد كردن از مسئولان جاي خود، هرچند گفتيم بيان انتقاد و ناراحتي در اين مقطع زماني كه تيم ملي بايد همه تمركز خود را روي آخرين بازي با سوريه بگذارد تا كار را با همان اقتداري كه شروع كرده به پايان برساند اشتباه محض است، اما منت گذاشتن بر سر مردم، نه اشتباه كه خطايي نابخشودني است كه نميتوان برابرش سكوت كرد، چراكه همانگونه كه فراهم كردن شرايط و امكانات براي بازيكنان و تيم ملي وظيفه مسئولان است، بازي كردن براي تيم ملي و كسب موفقيت هم وظيفه بازيكنان است. نه اينكه ميتوان صرف وظيفه بودن موفقيتها را ناديده گرفت و كوچك شمرد، نه، اما اگر قرار بر گذاشتن منت بر سر ملتي باشد كه در طول هر بازي 90 دقيقهاي براي موفقيت تيم ملي كشورشان دست به دعا ميشوند، اين نتايج هم ميتواند صرفاً وظيفهاي باشد كه بازيكنان بايد ادا ميكردند كه كردند.
موفقيتهاي تيم ملي، روي چشم مردم جاي دارد و اين را ميتوان از حضور پرشور آنها بعد از هر برد يا حتي تساوي به وضوح ديد، وقتي براي ابراز شاديهايشان به خيابانها ميآيند. كمبودها و كاستيها و انتقادات به شرايط هم به جاي خود، اما به جاي خود نه امروز، نه زماني كه تيم ملي بايد تنها به بازي پيشرو و موفقيت در آن بينديشد، نه زماني كه لبخند روي لب مردم نشسته و يك اشتباه ميتواند آن را محو كند. اتفاقي كه با بيانيه منتشر شده، رخ داد.