نویسنده: آرمين قرباني رحيم
افسردگي چيست؟ چرا افراد دچار افسردگي ميشوند؟ درمان آن چيست؟ و چقدر اين اختلال روانشناختي ميتواند مهم باشد؟ افسردگي يكي از مبتلابهترين اختلالات روانشناختي است و افراد زيادي در معرض ابتلا به آن هستند. در اين نوشتار عوامل و ملاكهاي لازم براي تشخيص افسردگي و علل آن به صورت مجمل بررسي ميشود.
هر احساس ناخوشايندي افسردگي نيست
همه ما گاهي احساسهايي مثل خستگي، درماندگي و ناراحتي را تجربه كردهايم اما اين احساسات معمولاً بيش از يكي دو هفته طول نكشيدهاند يا عملكردهاي مهم ما را مختل نكردهاند. اين احساسات گاهي به دلايل خاصي عارض شدهاند. دلايلي مانند سوگ از دست دادن يك فرد عزيز يا عدم موفقيت در يك فعاليت بهخصوص، مثل عدم كاميابي در آزمون سراسري، ورشكستگي شغلي، بيكاري يا هر عامل واضح و روشن ديگري كه در زندگي هر فردي ممكن است رخ داده باشد اما نكته بسيار مهم در اين احساسات اين موضوع است كه ما توانستهايم آن را كنترل كنيم و به سلامت از اين اتفاقات عبور كنيم.
يك ماه گذشته زندگي خود را مرور كنيد. احتمالاً در اكثر زمينهها عادي به نظر ميرسيد. براي مثال در طول اين هفته كه ايام امتحانات بوده، درس خواندهايد، با دوستانتان معاشرت كردهايد، به دانشگاه يا محل كار رفته ايد يا شايد ممكن است در اين مدت عزيزي را از دست داده باشيد؛ ممكن است پدربزرگ يا مادربزرگتان در بيمارستان بستري شده باشد، به اين احساسات فكر كنيد و ببينيد غمگين بوديد؟ خوشحال بوديد يا بيحوصله؟ اما آنچه مهم است اين است كه شما هم مثل بسياري از آدمها پس از گذشت چند روز يا چند هفته همان آدم سابق ميشويد و البته همه ميدانيم كه اگر هرگز ناراحت يا غمگين نشويم آدم عجيبي خواهيم بود. بنابراين شادي و غمگيني احساساتي همگاني هستند كه در تمام افراد سالم ديده ميشود. اين حالتها الزاماً به معني افسردگي نيست.
انواع عمده افسردگي را بشناسيم
در ادامه انواع افسردگي را مرور ميكنيم تا اين اختلال را كه به آن سرماخوردگي روح و روان ميگويند بيشتر بشناسيم.
افسردگي عمده: اين رايجترين نوع افسردگي است، خلق به شدت پاييني كه حداقل دو هفته به طول ميانجامد و احساساتي مثل بيارزش بودن يا بيتصميمي را به فرد القا ميكند. در اين مدت شاهد اختلال در برخي كاركردهاي بدني مثل بيخوابي يا پرخوابي، بياشتهايي يا پراشتهايي و كاهش يا افزايش وزن خواهيم بود، در اين دوره شاهد افت شديد انرژي در فرد نيز هستيم به طوري كه براي انجام دادن معموليترين كارهاي شخصي روزانه هم شخص نياز به انرژي زيادي دارد، اما يكي ديگر از ملاكهاي مهم در اين دوره لذت نبردن از فعاليتهايي است كه فرد قبلاً بسيار از آنها لذت ميبرده كه در بسياري از افراد افسرده به صورت شكايت عمده به روانشناس مطرح ميشود. براي تشخيص اين نوع از افسردگي وجود پنج مورد از نشانههاي زير به مدت دو هفته الزامي است.
داشتن خلق افسرده در اكثر ساعات روز و تقريباً هر روز بر مبناي گزارش ذهني شخص مبتلا. كاهش بارز علاقه يا لذتي برون از همه فعاليتها يا تقريباً همه فعاليتها. كاهش وزن يا اضافه وزن جدي بدون رژيم گرفتن. بيخوابي يا پرخوابي تقريباً همه روزه. تحريكپذيري يا كندي رواني حركتي تقريباً هر روزه به صورتي كه براي ديگران قابل مشاهده باشد. خستگي يا بيانرژي بودن تقريباً هر روزه. احساس بيارزشي يا احساس گناه افراطي تقريباً در همه روزها. افت بارز تفكر و تمركز يا بيتصميمي تقريباً در همه روزها. افكار مكرر در مورد مرگ و. . .
افسردگي مزمن يا مستمر: داراي بسياري از نشانههاي اختلال افسردگي عمده است ولي به لحاظ سير با آن فرق دارد. اين افسردگي ممكن است 20 يا 30 سال به طول بينجامد، اين اختلال خلق افسردهاي است كه حداقل دو سال طول ميكشد و در اين مدت بيمار نميتواند بيشتر از دو ماه در هر دوره شروع بدون نشان باشد، البته ممكن است كه همه نشانههاي افسردگي عمده را نداشته باشد اما عمده تفاوت اين دو مزمن بودن است، افراد مبتلا به اين نوع افسردگي كمتر به درمان پاسخ ميدهند چون همزمان از چند نوع اختلال رنج ميبرند و به همين دليل همكاري مناسبي در درمان ندارند.
افسردگي مضاعف: در اين نوع افسردگي ابتدا معمولاً چند نشانه از افسردگي در سنين پايين بروز ميكند سپس يك يا چند دوره افسردگي عمده اتفاق ميافتد. در واقع افسردگي مضاعف به كساني نسبت داده ميشود كه هر دو افسردگي عمده و مزمن را داشته باشند.
افسردگي فصلي: اين نوع از افسردگي در اين فصل يعني زمستان به تناوب در بسياري از افراد و همين طور در افراد مبتلا به اختلال دوقطبي ديده ميشود كه در فصل زمستان آنها افسرده و در تابستان شيدا ميشوند، شواهد در مورد اختلال عاطفي فصلي نشان ميدهد با تغييرات روزانه و فصلي توليد ملاتونين كه هورمون مترشحه غده صنوبري است رابطه دارد. هورمون ملاتونين بر اثر نور كاهش مييابد. اين هورمون فقط در شب توليد ميشود و به همين دليل در روزهاي كوتاه و شبهاي بلند زمستان ترشح اين هورمون افزايش پيدا ميكند.
سه عامل اصلي افسردگي
علل ابتلا به افسردگي را بايد در تعامل سه عنصر مهم زيستي، روانشناختي و اجتماعي بررسي كنيم. براي مثال پژوهشگران ديدگاه زيستي بر اين عقيدهاند كه كاهش هورمون عصبي سروتونين در اين اختلال نقش دارد، محققان ديدگاه روانشناختي نيز معتقد هستند كه درماندگي آموخته شده و طرحوارههاي شناختي افسردگي و اختلالهاي ميان فردي عامل اصلي ابتلا هستند، در حالي كه بايد تعامل هر سه ديدگاه و نظريه را در نظر گرفت.
پنج درمان افسردگي
پنج درمان مهم براي اختلالات خلقي و افسردگي وجود دارد. درمان اول شامل درمانهاي دارويي است كه امروزه در سطح وسيعي مورد استفاده قرار ميگيرند، درمان مهم ديگر كه اين روزها بسيار كاربردي است، رفتار درماني شناختي است. در اين نوع درمان افراد ياد ميگيرند كه افكار مثبت را جايگزين افكار و باورهاي غلط كنند و همين طور رفتارها و مهارتهاي مؤثرتري را براي كنار آمدن با مشكلات در پيش بگيرند. درمان ديگري كه استفاده ميشود روان درماني ميان فردي ناميده ميشود. در اين مدل درماني روي تعاملهاي اجتماعي و حل اختلافات بين فردي تمركز ميشود، يك مدل ديگر، درمان با تشنج برقي است كه در افرادي كه افسردگي شديد دارند به كار ميرود و در صورتي استفاده ميشود كه درمانهاي ديگر مؤثر نبوده باشند.