اين روزها در دنياي ارتباطي جديد حدود و مرزها شكسته شده است؛ به قولي به مدد توسعه ارتباطات نوين ديوارها فرو ريخته به طوري كه فضاي مجازي جاي خيلي از رسانههاي حقيقي را گرفته و با قدرت در حال پيشروي است. امروزه شبكههاي اجتماعي متنوعي در دنيا هستند كه بسياري را به خود مشغول كردهاند؛ شايد از اين تعداد عمدتاً تلگرام و اينستاگرام را بشناسيم اما همه چيز در فضاي مجازي به اين دو خلاصه نميشود .
مطابق با برآوردهاي بهدست آمده تلگرام قسمت اعظمي از وقت خالي حتي كاري ايرانيان را به خود اختصاص داده است در اين اپليكيشن موبايلي پرطرفدار ميتوان به راحتي فيلم، عكس و نقطه نظرات مختلف داشت؛ چيزي شبيه وبلاگنويسيهاي قديم كه شخصيتهاي معروف و جنجالي براي خود به راه انداخته بودند و حرفهايشان را در آن مينوشتند. با قدرتنمايي شبكههاي اجتماعي، هژموني رسانههاي بزرگ مانند روزنامهها و شبكههاي تلويزيوني شكسته شد و خيليها به اين فضا آمدند و فعاليت ميكنند با همه اين احوال نقد بزرگي كه به تلگرام ميشود اين است كه ايراني نيست؛ مهمان ناخواندهاي كه كنگر خورده و لنگر انداخته و به نوعي فضاي مجازي ايرانيان را به تسخيرخود درآورده است چه آنكه فقط در ايران و به دنبال آن برخي كشورهاي اطراف مانند عراق شناخته شده است و در سايركشورهاي ديگر آن را نميشناسند و كارايي ندارد.
شايد بتوان گفت تلگرام تيرش را در تاريكي رقابت دنياي مجازي پرتاب كرده و در بستر ناهمگوني مديريتي كشورمان، اين تير در ايران نشست و جاي خوش كرد حالا بعد از چند سال تير كوچك تلگرام به درختي تنومند با ميوههاي متعدد خوب و بد تبديل شده است؛ به طوري كه بين بسياري از اقشار جامعه طرفدار زيادي پيدا كرده و كانالهاي خبري در اين فضا شكل گرفته است، ولي بدتر از آن اين است كه به غير از ايران و چند كشور محدود اطراف، تلگرام مقبوليت ندارد و اصلاً آن را نميشناسند به همين خاطر فضاي ارتباطي، تبادل و انتقال اطلاعات از طريق تلگرام با سايركشورها عملاً وجود ندارد؛ يعني تلگرام هرچند يك رسانه مجازي قدرتمندي در ايران شده و به دليل مزايايي كه دارد خوب هم مورد استقبال كاربران ايراني قرار گرفته است، اما رسانهاي نيست كه ما را به دنيا وصل كند يا دنيا را به ما متصل گرداند و صداي ما را به جهانيان برساند؛ به شكلي جهانشمول نيست. محتواي آن هم در موتور جستوجوگر گوگل قابل سرچ نيست و قابليتهايي كه در ساير رسانههاي مجازي وجود دارد در تلگرام نيست.
در واقع بدون اينكه خودمان متوجه شويم تلگرام محدودمان كرده كه تنها دور خودمان بچرخيم. هر پيامي در موضوع و ابعاد مختلف كه در تلگرام منتشر ميشود تنها برد داخلي و ملي دارد. فضاي تلگرام مانند كرم ابريشمي است كه به دور خود پيله بسته و از پيله خود رضايت دارد كه زيبا و محكم است. متأسفانه اين وضعيت حال و روز ما ايرانيان در تلگرام شده كه ناخودآگاه انسان را به ياد شعر زيبا و پرمفهوم حسين منزوي مياندازد آنجا كه گفت:
«سرنوشت غمانگيزي كه كرم كوچك ابريشم/ تمام عمر قفس ميبافت ولي به فكر پريدن بود.»
يوتيوب هم يكي ديگر از مشهورترين فضاهاي مجازي است كه ما در آن حضور نداريم، اما دنيا آن را به عنوان يك رسانه مهم و جذاب پذيرفته است. برنا دانش ايراني مقيم امريكا و فعال فرهنگي مذهبي درباره يوتيوب ميگويد: «اين سايت در امريكا به تلويزيون جديد جوانان مشهور است كه همه چيز در آن هست.» و واقعاً نيز در يوتيوب همه چيز يافت ميشود اما حضور ما به عنوان كشوري كه ام القراي جهان اسلام و تشيع است نه تنها بسيار كمرنگ است، بلكه ميتوان گفت ناچيز هم هست. ما به زبانهاي مختلف در اين شبكه حضور نداريم كه هيچ، در همان زبان فارسي هم حضورمان از معاندين با جمهوري اسلامي بسيار كمرنگتراست؛ اين درحالي است كه ايرانيان خارج از كشور نيز به تبع فضاي رسانه منطقه خود طبيعتاً از يوتيوب استفاده بيشتري ميبرند. اگر به يوتيوب برويد با سرچ هر واژهاي بيش از آنكه محتواي وطني آن را پيدا كنيد، محتواهايي كه ضدانقلاب، منافقين، سلطنتطلبها و... انتشار دادهاند را مييابيد.
درست است اين بازي در زمين دشمن است اما ما هم از اين ظرفيتهاي بينالمللي و شناختهشده استفاده نبردهايم و همين باعث شده نتوانيم حقيقت جمهوري اسلامي و تشييع را آنگونه كه هست به دنيا حتي فارسيزبانان معرفي كنيم. خاصيت بارگذاري در يوتيوب آن است كه در هر زمان و مكان و هر وقت فرد خواست برنامههايي را كه دوست دارد دنبال يا پيدا ميكند. اين خاصيت در ماهواره هم نيست لذا اگر حضوري مؤثر داشته باشيم استفاده مطلوبي درسطح جهاني خواهيم برد.
فيسبوك و توييتر هم دنياي ديگري در فضاي مجازي هستند كه از آنها بهره كافي و وافي نبردهايم. درست است در برخي از آنها تعمداً محتواهايي وجود دارد مشكلات عمده و ريشهاي دارند، اما خالي گذاشتن اين سنگرها هم كاري معقول نيست به خصوص اينكه بحث عامه مردم با خواص فرهنگي متفاوت است. ممكن است عامه در معرض آسيبها باشند اما خواص فرهنگي چطور؟! از سوي ديگر نصب فيلترشكن در بين عام و خاص هم كم نيست و فيلترشكنهايي هم كه استفاده ميشود سرعت را پايين ميآورد به همين دليل بيشتر از آنكه توليدكننده اين فضاها باشيم به دلايل محدوديتها و نداشتن برنامه و اهداف درست به صورت خاص و عام بيشتر مصرفكننده و دريافتكننده اين محتواها هستيم.