
يك: مراسم وداع با 16 شهيد آتشنشان روز گذشته برگزار شد، اما داغ اين حادثه هرگز از تن جامعه پاك نخواهد شد. دولت در قبال بازماندگان حادثه تعهداتي دارد كه اميد است به نحو شايسته به آن عمل كند. اين روزها مشكلات اقتصادي گريبان بيشتر خانوادهها را گرفته است و بازماندگان حادثه هم از اين امر مستثني نيستند، بنابراين دولت در رسيدگي به امور بازماندگان حادثه بايد عمق فداكاري را كه آتشنشانان از خود نشان دادند، مدنظر قرار دهد.
دو: موضوع ديگر درباره دشواري شغل آتشنشانان است. از ساعت 7:59 روز پنجشنبه 30 ديماه كه پلاسكو شروع به سوختن كرد و ساعتي بعد آوار شد تا شامگاه نهم بهمنماه كه پايان عمليات امداد اعلام شد، تلاش آتشنشانان مقابل چشم عموم جامعه قرار داشت و مردم تلاش مجاهدانه آتشنشانان را ديدند؛ آتشنشاناني كه تا قبل از اين همواره عملياتهاي امداد و نجات را در گمنامي رقم ميزدند به يكباره در جريان حادثهاي هولناك در معرض قضاوت جهاني قرار گرفتند و هر چند نتوانستند دوستان خود را زنده از ميان آوار خارج كنند، اما سربلند بيرون آمدند. بسياري از آنها مجال اين را پيدا كردند تا در گفتوگو با رسانهها دشواريهاي شغلي خود و خواستههاي بحق خود مثل بازنگري در قانون مشاغل سخت و ارائه تسهيلات رفاهي را مطرح كنند كه اميد است به درخواستهاي آنها رسيدگي و گوشي براي شنيدن آن پيدا شود.
سه: از جمله زيانديدگان ديگر حادثه پلاسكو، كسبه، كارگران و افراد ديگري هستند كه دچار خسران مالي بسيار شدهاند. روز گذشته يكي از كسبه ميگفت «ساختمان پلاسكو محل امني بود، به خاطر همين همه كسبه اشياي قيمتي حتي طلاهاي زنانشان را داخل گاوصندوقها نگه ميداشتند. حادثه كه اتفاق افتاد، خدا ميداند كه چند گاوصندوق از بين رفت. ماندهام كه چه كسي ميخواهد اين همه خسارت را جبران كند. راستش را بخواهيد فكر ميكنم كه همه حرفهايي كه ميزنند، باد هواست و همه سرمايههاي ما هم دود شد و از بين رفت». واقعيت حرف اين كاسب پلاسكو اين است كه سرمايه بسياري در پلاسكو سوخته شده است كه ميزان آن بايد از سوي دولت مورد راستيآزمايي قرار گيرد. چه قانوناً و چه شرعاً مديران جامعه درباره سرمايه از دست رفته اين افراد مسئوليت دارند و بايد خسارت آنها را جبران كنند؛ چراكه هيچ كدام از اين افراد خسارتديده در بروز حادثهاي كه روي داد، دخالت نداشتهاند.
چهار: دوم بهمنماه، محمد سعيدكيا، رئيس بنياد مستضعفان گفت كه ساختمان پلاسكو دو ساله بازسازي و واگذاري ميشود.
آدمها اصولاً عادت دارند كه هر چيزي را كه خراب ميشود، ميسوزد يا دچار خسارت ميشود، از نگاه ديگران دور كنند تا باعث تألم نشود. اما معتقدم كه همه چيزها را نبايد دوباره بازسازي كرد. امروز آغاز سیونهمین سال پيروزي انقلاب است. در دهه اول انقلاب كوچههاي شهر پر بود از ديوار نوشتهاي انقلابي كه ديگر نشاني از آن نيست. زيباسازي شهري خيلي زود شعارها را از مقابل چشم مردم پاك كردند. دوران جنگ تحميلي هم كه تمام شد خيلي زود خسارتهاي ناشي از جنگ از كوچههاي شهر پاك شد. حالا اگر يكي از مسئولان كشور بخواهد جراحت تهران از موشكهاي دوران جنگ را به جهانگردي نشان دهد، چارهاي ندارد جز اينكه به سراغ عكسهاي آرشيوي برود. اگر ديواري از شهر را با شعارهاي انقلاب يا ردي از گلوله جنگ داشتيم ميتوانستيم آن را به جهانگردان يا به نسل امروزمان نشان دهيم، اما دريغ. ساختمان پلاسكو هم دست كمي از اين قاعده ندارد. این روزها پول جای همه چیز را گرفته و میدانیم به این سادگیها کسی حاضر نیست دل از آن زمین گرانقیمت بکند حتی به قیمت بهای جانهایی که آنجا فدا شدند.
بگذاريم اين زمين سوخته در دل تهران بماند تا هر وقت كه خواستيم گلهاي از مديريتها كنيم، نشاني زمين سوخته داشته باشيم. بگذاريم اين زمين سوخته بماند تا هر وقت دل آتشنشانان شهرمان گرفت يا از عمليات امداد خسته شدند، بروند آنجا و به ياد دوستان به معراج رفتهشان يك دل سير گريه كنند. بگذاريم اين زمين سوخته راهيان نور خانواده شهداي آتشنشان شود.