کد خبر: 815997
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۵ - ۱۵:۲۶
ماجرای خالد ازبط مجاهد فلسطینی در هم‌قصه دهم
برنامه این هفته هم‌قصه میزبان خالد ازبط مجاهد و فعال حقوق بشر فلسطینی بود. خالد ازبط 31 ساله، ماجرای مجروح شدن در جریان جنگ سال 2008 غزه و داستان خروجش از محاصره برای درمان را با مخاطبان هم‌قصه در میان گذاشت. او همچنین اشاره‌ای هم به وضع مردم غزه پس از محاصره کرد و بهوضعیت زندگی روزمره در این منطقه پرداخت.
برنامه این هفته هم‌قصه میزبان خالد ازبط مجاهد و فعال حقوق بشر فلسطینی بود. خالد ازبط 31 ساله، ماجرای مجروح شدن در جریان جنگ سال 2008 غزه و داستان خروجش از محاصره برای درمان را با مخاطبان هم‌قصه در میان گذاشت. او همچنین اشاره‌ای هم به وضع مردم غزه پس از محاصره کرد و بهوضعیت زندگی روزمره در این منطقه پرداخت.

به گزارش روابط عمومی برنامه هم‌قصه،خالد ازبط متولد1986 در نوار غزه است. ویمتأهل و دارای سه فرزند است. او در جنگ‌های2008، 2010 و2014 علیه رژیم صهیونیستی شرکت کرده و به دلیل موج انفجار از ناحیه شبکیۀ چشم مجروح شده است. او در ابتدا سخنگویِنظامیِ حرکت لجان مقاومه شعبیه بوده و هم‌اکنون عضو شورای رهبری و سخنگوی رسمیحرکت است.

در ابتدای برنامه، خالد ازبط با توضیح اینکه متولد شهر غزه است؛ اما اصالتاً اهل آنجا نیست و خانواده او یک سال پیش از تولدش از یافا به غزه مهاجرت کرده‌اند،  در پاسخ به سؤال سیدروح‌الله رضوی، مجری برنامه دربارۀ بیت‌المقدس و این‌که آیا تابه‌حال سفری به آنجا داشته یا نه جواب داد: «نه». رضوی پرسید: مگر غزه تا بیت‌المقدس چقدر فاصله دارد؟ که ازبط جواب داد: «تابلویی بزرگ در غزه هست كه روی آن عكس مسجدالاقصی چاپ شده و نوشته شده: تو تا مسجد الاقصی فقط ٧٥ كیلومتر فاصله داری.»

این مجاهد فلسطینی در بخش بعدی صحبت‌هایش به تشریح دلایل آغاز محاصره غزه در سال 2006 و ادامۀ آن تا به امروز پرداخت. ازبط گفت: «محاصره بعد از عملیات گروگان‌گیری سرباز اسرائیلی به نام شالیت و  نیز انتخابات در غزه شروع شد.اسرائیل این سرباز را بدون پرداخت هزینه می‌خواست و حاضر نبود وارد مذاكره با مقاومت شود. كشورهایغربی و آمریكا و دیگران می دانستندكه پیروزی جریان مقاومت در انتخابات، امنیت اسرائیل را به خطر می‌ا‌ندازد؛ بنابراین سعی کردند به مردم فشار بیاورند تا از مقاومت بخواهند كه از موضع خودش عقب‌نشینی كند.»

ادامۀ گفت‌وگو به سمت وضعیت زندگی در غرۀ پس از محاصره رفت. خالد ازبط،درحالی‌که لحنش جدی‌تر از گذشته شده بود، گفت: «جلوی ورود خواروبار، نفت، گازو حتی لوازم پزشكی و دارو به غزه گرفته‌شده است. سعی داشتند فشار شدیدی وارد كنند، تا اینكه جنگ ٢٠٠٨ شروع شد. بعد از جنگ ٢٢ روزه، فكر می‌کردیم كه محاصره را می‌شکنیم؛ اما محاصره شدیدتر شدتا جنگ ٢٠١٢ و بعد از آن جنگ ٢٠١٤. غزه صدردردرصد بازاریمصرف‌گرا دارد. هیچ كارگاه یا كارخانۀ داخلی تولید غذا یا دارو نداریم.مردم ممكن است در سایۀ محاصره، نیازشان را به نفت و گاز و ... قطع كنند؛ اما نیازشان به بیمارستان و بعضی مراكز اورژانسی را نمی‌توانند و باید این چیزها را داشته باشند. شیر خشك نایاب شد، خیلی از بچه‌ها و مجروحانبه دلیل نبود شیر خشک و دارو و درمانگاه به شهادت رسیدند.»

وضعیت سخت و باورناپذیرغزه، مجری برنامه را به بیشتر پرسیدن از وضع زندگی مردم در غزه تحریک می‌کرد. رضوی پرسید: وضع برق چطور است؟ که خالد جواب داد: «مدتی در هر دو روز، دو ساعت برق داشتیمو الآن در بهترین حالت شش تا هشت ساعت در روز برق داریم. به غیر از وضع برق، وضع آب هم در غزه بحرانی است.‌ آلودگی آب خیلیزیاد است و به همین دلیل مردم آب آشامیدنی را از مراكز تصفیه خریداری می‌كنند. بشكه‌ای كوچك، حدود ٢٠ دلار قیمت دارد.در چنین وضعی بدیهی است که اوضاع بیمارستان‌ها هم خوب نیست.بیمارستان‌های كل غزه فقط چهارتاست. بیمارستان‌ها امكانات ندارند؛یعنی حتی نمی‌توانند وضعیت‌های اورژانسی را پوشش دهند. وقتیبمبارانیا جنگی اتفاق بیفتد، می‌بینید كه اتاق عمل نمی‌تواند هر بیماری را قبول كند.در خصوص بیماری‌های دوره‌ای و ویزیت‌های مداوم، مردم به متخصصنیاز دارند.»

پس از توصیف وضعیت زندگی در غزه، نوبت به خودِازبط رسید. شبکیۀ چشم خالد ازبط در جنگ 2008،براثر موج انفجار موشک پهباد اسرائیلی، دچار آسیب جدی می‌شود؛ موضوعی که خودش شش سال بعد به آن پی می‌برد. او دربارۀ روزهایی که پشت سر گذاشته این‌طور صحبت کرد: «در جنگ ٢٠٠٨ حین كار، داخل ساختمانی بودیم.برای كاری مشخص داخل شهر رفتیم.من و یكی از بچه‌هااز پادگان ساحلی تا وسط غزهرفتیم و متوجه پهپادی شدیم كه از ابتدای خروج تا آن لحظه دنبال‌مان بوده است.همین‌که وارد آن‌جا شدیم،ساختمان را با موشك زدند. یكی از بچه‌ها شهید شد و همه زخمی شدند.در بیمارستان تعدادی معاینه‌های كلی انجام دادند و مرخص شدیم؛اما مثل‌اینکه جراحت باعث فشار جدی به چشم‌ها و شنواییم شده بود. بعد از جنگ ٢٠٠٨ هر شش ماه آزمایش چشم انجام می‌دادم و شماره چشمم زیاد می‌شد و عینكم را عوض می‌كردم. فکر می‌کردم مشكل بیناییبه دلیل استفاده از اینترنت و تلفن همراه و فشار كاری است كه از ساعت ٧ صبح تا ٢ یا ٣ شب طول می‌كشید.دكترها هم فكر كردند كه كار زیاد باعث این مسأله ا‌ست. تا اینكه رسیدیم به آزمایش‌ها و مشخص شد كه مشكل قدیمی است.»

پس از آزمایش‌ مشخصی می‌شود که مشکل او، تخریب سلول‌های شبکیۀ چشم است و تنها سه سال تا نابینایی کامل فاصله دارد. دکترها می‌گویند امکان درمان در غزه نیست و باید به جایی برود که امکان پیوند سلول‌های بنیادی را داشته باشند. حالا نوبت خروج از محاصره است. خروجی که به این سادگی‌ها میسر نشده است. خالد دربارۀ نحوه خروجش از غزه گفت: «برای عبور از گذرگاه، همۀ نیروهای مقاومت و نیروهای سیاسی و نظامی ردۀ اول باید از نیروهای امنیتی مصر،به‌طور خاص، تأییدیه بگیرند.این كار حدود ٨ ماه طول كشید تا برای معالجه موافقت گرفته شود.بعد از ٨ماه ظرف مدت كوتاهیدقیقاًسه بار تلاش كردیم تا از گذرگاه رفح خارج شویم، که بالاخره دفعۀ سوم موفق شدیم و وارد بخش مصری گذرگاه شدیم.»

در پایان، خالد با توضیح فعالیت‌های خیریه‌اش تحت عنوان «انجمن خیریه دوستان جامعه» صحبت‌های خود را به پایان برد. وی در این بخش گفت: «ما و گروهی از برادران خبرنگار و فعالان سیاسی و دانشجوها و ... گروهی به نام انجمن خیریه دوستان جامعهتشكیل دادیم.چون بعد از محاصره و این وضعیت، سختی‌هایی كه مردم دارند تحمل می‌كنند خیلیزیاد شده است. از برجسته‌ترین فعالیت‌ها، پروژۀ تحت تكفل گرفتن یتیم‌ها بوده است.مدت ٩ ماه توفیق رسیدگی به ٣٣ نفر از فرزندان شهدایی را داشتیم كه تحت تكفل كسی نیستندو از طرف ایران و مجموعۀ«امت واحده»به‌طور مستقیم تأمین مالی می‌شوند.نمی‌گویم مهربانی، بلكه احساس مسؤولیت برادران امت واحده و مردم ایران را در قبال این خانواده‌ها دیدیم. همین‌طور«کمپینرحماء» بعد از آن باران شدید، برای خانواده‌هایی كه سرپناه نداشتند، خیلی خوب بود وآن موقع از سایر فعالیت‌های خیریهآن منطقه متمایز شد؛ چون الحمدالله به همۀخانواده‌های نیازمند رسید. آن موقع مادری که سرپرستی چهار فرزند را بر عهده داشت، وقتی مبالغ ماهیانه را دریافت کرد، طرحی از مسجدالاقصی کشید و پرچم ایران را در دو طرف آن طراحی کرد. پرسیدیم چرا پرچم ایران؟ و او جواب داد: "در این مدت هیچ کس به جز ایران به فکر بچه‌های ما نبود و به همین دلیل می‌گوییم: ایران متشکریم." ما نیز در تشکر از ایران سرودی را تولید کردیم.» در ادامۀ قسمت‌های این سرود عربی پخش شد که ترجمۀ بخش‌هایی از آن این بود: از غزه، مهد شجاعان و دلیران، به مردم ایران درود می‌فرستیم ...

دو میان برنامه نیز در خلال گفت‌وگوی رضوی و خالد ازبط پخش شد. یکی از این میان‌برنامه‌ها، به دانش‌آموزان یکی از مدارس روستای ورپشت، از توابع شهرستان تیران‌و‌کرون استان اصفهان اختصاص داشت. در این مدرسه، معلمی برای اینکه موضوع هم‌دلی را به دانش‌آموزان یاد دهد، به تعدادی از دانش‌آموزان مأموریت می‌دهد تا برای همدلی با کودکان فلسطینی طرح و ایده به کلاس بیاورند و این دانش‌آموزان علاوه بر کشیدن نقاشی، مبلغ 5هزار تومان را برای کمک به کودکان فلسطینی اختصاص می‌دهند. خالد ازبط با حضور در این مدرسه، از کمک این دانش‌آموزان تشکر کرد.

میان‌برنامۀ دیگری نیز به معرفی اتحادیۀ بین‌المللی امت واحده اختصاص داشت و در آن بیان شد که این اتحادیه فعالیت‌های بشردوستانه‌ای در حوزۀ بین‌الملل داشته و دارد که از جملۀ آن‌ها کمک به سیل‌زدگان پاکستان، کمک به قحطی‌زدگان سومالی، کمک به آورگان میانمار و ... است و نیز طرحی به نام «تبسم» را در حال اجرا دارند که برای کمک به کودکان و دانش‌آموزان آسیب‌دیده از جنگ است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار