کد خبر: 761545
تاریخ انتشار: ۰۲ دی ۱۳۹۴ - ۲۱:۴۲
ناگفته‌هاي زندگي سمير قنطار در گفت‌وگو با دكتر يعقوب توكلي
در هفته‌اي كه گذشت خبر شهادت سمير قنطار توسط رژيم ‌صهيونيستي درسوريه مانند شوكي در رسانه‌ها منتشر شد.
معصومه طاهري
در هفته‌اي كه گذشت خبر شهادت سمير قنطار توسط رژيم ‌صهيونيستي درسوريه مانند شوكي در رسانه‌ها منتشر شد. سمير قنطار كه پيش از اين با عنوان قديمي‌ترين اسير لبنان در اسرائيل تاريخ‌ساز شده بود و آزادي‌اش هم تا مدت‌ها به محل بحث رسانه‌هاي دوست و دشمن تبديل شده بود در ميداني جديد به نام سوريه به شهادت رسيد؛ شهادتي كه خودش بارها آن را پيشگويي كرده بود و اسرائيل هم بدون واهمه از سازمان‌هاي بين‌المللي، وي را جزو ليست اصلي ترور خود قرار داده بود، اما پس از شهادت قنطار برخلاف انتظار مطالب جديد در رابطه با وي و شخصيتش بسيار كم منتشر شد و بيشتر مطالب بر محتواهاي منتشر شده قبلي تكيه داشت به همين بهانه گفت‌وگويي داشتيم با دكتر يعقوب توكلي نگارنده كتاب قطور زندگي قنطار، فردي كه به جرئت مي‌توان گفت بيش از هركس ديگر قنطار را  مي‌شناسد و در خصوص ابعاد مختلف شخصيت وي اشراف كامل دارد. دكتر توكلي معتقد است سمير قنطار تنها يك مبارز نبود بلكه متفكري انديشمند محسوب مي‌شد كه از اين حيث ناشناخته ماند.

چه شد كه به فكر جمع‌‌آوري خاطرات سمير قنطار افتاديد؟
بعد از آزادي سمير قنطار شايد پنج، شش ماه بود كه به اين فكر افتاديم سراغش برويم. او 30 سال در زندان اسرائيل بود و حرف‌هاي زيادي براي گفتن داشت خصوصاً اينكه هيچ كس تا اين حد از درون اسرائيل گزارشي نداشته. در واقع چهره دروني صهيونيست طرح نشده بود و كمتر كسي آن را تجربه كرده، لذا سمير به عنوان اصلي‌ترين و پرمخاطب‌ترين بخش در رژيم اسرائيل يعني نظام بازجويي و شكنجه، برخورد با فداييان فلسطيني را تجربه كرده و مسئله بهتر آنكه وي مشهور به اين بوده كه از گذشته شيعه نبوده بلكه فدايي ناسيوناليسم بوده و وارد حوزه مبارزاتي شده و تحولاتي كه بعد از آن در مسير زندگي و سياسي او به وقوع پيوسته، اين جنبه‌ها براي ما جالب بود.

شما به عنوان تاريخ نگار وارد اين قضيه شديد يا از جنبه خبري و ژورناليستي؟
 يك بخش كار اين بود كه سمير قنطار اطلاعات نابي دارد و مي‌تواند استراتژي بسياري از نيروهاي منطقه را براي ما تعريف كند چون گاهي بعضي افراد اطلاعات و دانش زيادي دارند اما نمي‌توانند اين دانش و تجربيات را منتقل كنند همه اين گمانه‌زني‌ها درباره سمير وجود داشت و به طور طبيعي دوستاني كه در لبنان ايشان را مي‌شناختند با يك سطحي از قضايا برخورد داشتند و نمي‌دانستند سمير اين همه اطلاعات دارد. خود ما هم چنين تصور نمي‌كرديم. سعي كردم با شيوه مصاحبه‌هاي طولاني او را به حرف بياورم شايد ايشان هم ابتدا تصور مي‌كرد به عنوان خبرنگار آمده‌ام و با يك مصاحبه كار تمام مي‌شود منتها گفتم شما كسي هستيد كه طولاني‌ترين زندگي اسارت را داشته‌ايد. در جواني خاطرات «نلسون ماندلا» را خوانده‌ام و الان فكر مي‌كنم با يك «ماندلاي» بزرگ ديگر روبه‌رو هستم و مي‌خواهم شما كمك كنيد تا من بخش زيادي از تاريخ مظلوميت اين ملت و منطقه را در برابر فعاليت غرب و اسرائيل بدانم و شما با من همراهي كنيد لذا وقتي سؤالاتم را شروع كردم ديدم ايشان دانش گسترده‌اي از تحولات منطقه دارد.

او كه از 17 سالگي در اسارت بود چطور اين همه اطلاعات داشت؟
جالب است بدانيد او در طول دوران اسارت چندين هزار كتاب با موضوعات و زبان‌هاي مختلف اعم از عربي، عبري و انگليسي خوانده بود يعني تمام كتاب‌هاي سياسي غيرمرتبط با اسرائيل را مطالعه كرده بود.

اين همه كتاب چگونه به دست سمير قنطار رسيده بود؟
در زندان‌هاي اسرائيل به دليل اينكه زنداني‌هاي مختلف حضور دارند سازمان‌هاي حقوق بشري به زندانيان كمك‌هايي مي‌کنند از جمله اين كمك‌ها ارسال كتاب است لذا كتاب‌ها دست به دست بين اسرا مي‌گشت و مجبور بودند كتابي را كه در دست دارند بخوانند تا به زنداني بعدي بدهند. وي مي‌گفت كتابي كه سهم من بود يك شب تا صبح از لاي دريچه سلول كه نور مي‌تابيد می‌نشستم و آن را می‌خواندم. شب زمستاني هم بود... برايم جالب بود، چراكه هر كتابي را كه اسم مي‌بردم «قنطار» خوانده بود و دقيقاً از اول تا آخر آن را توضيح مي‌داد. حافظه خيلي خوبي داشت براي همين بعد از 30 سال شخصيت متفكر و انديشمندي شده بود.

پس چرا از اين منظر از او استفاده نشد و وارد حوزه عمليات‌هاي جنگي شد؟
 كسي او را نشناخت. در لبنان اين مشكل وجود دارد بعضي از جوانان بسيار انديشمند را  مي‌شناسم به دليل شرايط خاص شناخته نمي‌شوند، چراكه لبنان جامعه‌اي است كه گرفتار جنگ و درگيري و مبارزه است.

 لبنان روزنامه‌ها و نشريات متعدد و مطرحي در سطح دنيا دارد مثل المستقبل و...؟
بله، ولي بايد فضاي چندگانگي جامعه را ببينيد. جمعيت شيعه در لبنان 5/1 ميليون نفر است كه بار همه مخاطرات كشور را به دوش مي‌كشد. لبنان تركيب جمعيتي متفاوتي دارد؛ بخشي با مقاومت، بخشي با دولت‌هاي عربستان و دولت‌هاي منتقد و حداقل همراهي دارند ضمن اينكه عده‌اي هم هستند كه با گروه‌هاي تكفيري سني روابط دارند به اضافه در لبنان جمعيت دروزي هم داريم كه اينها در كل كشور پراكنده هستند، جامعه شيعيان لبنان در جنوب و مركز اين كشورند، همه اقوام در لبنان با هم زندگي مي‌كنند منتها آن جامعه مومن با كاركرد فداكارانه‌اي كه در ذهن بسياري وجود دارد تنها در حزب‌الله مي‌بينيم، اما در اين ميان بايد گفت متأسفانه صنعت توريسم ما ذهنيت ديگري براي افراد ايجاد كرده‌، اينها بخش مسيحي‌نشين و كنار دريا وعيش و نوش را معرفي مي‌كنند من خيلي‌ها را ديده‌ام كه رفته‌اند به لبنان ولي وقتي برگشته‌اند تصاوير سمير جعجع و رفيق حريري را با خود آورده‌اند چون بخش توريسم در ايران باعث اين جنايت شده و آن را به لجن كشيده است.

پس يعني حالا آيا ديگر غبطه اين را نخواهيم خورد كه شناختي روي شخصيت شهيد سمير صورت نگرفته است؟
در طول اين سال‌ها كه گذشت چند باري از او پرسيدم اگر چيز جديدي به خاطرتان آمده بگوييد گفت من بعد از مصاحبه‌ها هرچه فكر كردم چيز جديدي اضافه نديدم و با اين تعبير گفت: شما ريشه‌هاي فكر من را در آورديد و هرچه داشتم گفتم. البته قبل از من ايشان مصاحبه‌اي كرده بود كه بيشتر دستنوشت‌هاي سمير در زندان را منتشر كرده بودند. جاهايي با آن مصاحبه‌ها، همپوشاني داشتيم ولي او با من بيشتر مبارزات سياسي، نظامي و كشمكش‌هايي كه با رژيم‌صهيونيستي داشت و مظالمي را كه در لبنان بود با جزئيات فراواني از نهضت فلسطين و از طرفي روايت بسيار نزديك و شناخت در عين حال هوشمندانه و مقايسه‌اي از حزب‌الله ارائه داد و آن را با جريان‌هاي ديگر اسلامي مقايسه نمود و بسيار دقيق روايت كرد. جالب اين است كه روايت را از دل سخت‌ترين ساختار اسرائيل ديده. خبرهايي كه از رژيم به او منتقل شده هرچند با نيروهاي حزب‌الله هم سلول هم بوده روايت بسيار خواندني و تكان‌دهنده‌اي است. وقتي از شهادت هادي نصرالله مي‌گويد يا شيخ راغب حر يا سيدعباس موسوي يا از عمليات‌هاي حزب‌الله تعريف مي‌كند بسيار جدال پر هيجاني را روايت مي‌كند. او هم روايت حزب‌الله را ديده و هم رژيم اسرائيل را ديده و تجربه كرده. حس آنها را در شكست و پيروزي، درهم ريختن در كشمكش درك كرده بود. او درمواجهه‌اي بسيار سخت در معرض اين روايت‌ها قرار گرفته بود. من توانستم روايت‌ها را از ايشان بگيرم و جهاد و طولاني نشان دادن اين مسير را بيان كنم.

اخلاق او چگونه بود؟
فردي بسيار صبور بود، اصلاً احساساتي نمي‌شد و در برابر مشكلات با آرامش خاصي برخورد مي‌كرد. يكي از نكات جالبي كه تعريف مي‌كرد اين بود كه قبل از عمليات يك‌ساعت رفته بود زير درختي خوابيده بود. به او با تعجب گفتم شما خوابيدي؟ گفت بله، گفتم: اصلاً امكان خواب در آن شرايط را داشتي! گفت: بله، راحت خوابيدم تا در عمليات خسته نباشم. يا وقتي در اسارت او را آويزان مي‌كنند با تن زخمي كه شش گلوله خورده و بسيار شكنجه هم شده چند روز هم غذايي نخورده، مي‌گويد، ابوزكام مسئول شكنجه نقشه خانه ما را نشان داد و گفت اين خانه شماست آن را بمباران كرديم خانواده‌ات را كشتيم خيلي ناراحت شدم با خودم گفتم كار من باعث ظلم در حق آنها شد. يك لحظه چشمم به چراغ روي ميز و كله تاس ابوزكام افتاد. در همان حالت آويزان و درد كشيده، چراغ مطالعه را برداشتم و محكم برسر او كوبيدم طوري كه بي‌حال شد و افتاد يا زمان اعتصاب چند روزه غذا فرمانده اسرا در زندان بود وقتي نماينده اسرائيل به زندان آمد نماينده اسرا كه مروان برغوثي بود با او دست داد ولي سمير دستش را در جيب كرد. قنطار مي‌گفت دستم را در جيبم گذاشتم تا با دشمن دست ندهم. آن شب در شبكه دو تلويزيون اسرائيل مجري نماينده اسرائيل را سرزنش كرد كه چرا با دستي كه اسرائيلي كشته، دست داديد. گفت: براي مذاكره رفته بوديم. پرسيد چرا با سمير قنطار دست ندادي؟ گفت: او با ما دست نداد. مي‌گفت شب اول آزادي براي من تخت گذاشتند ناراحت شدم كه اين تخت اندازه چندنفر است كه در سلول زندان زندگي مي‌كنند و مي‌خوابند و سال‌هاي سال بايد اين شرايط را داشته باشند من اينجا نمي‌خوابم.

اميدي به آزادي نداشت؟
 چندين مرحله عمليات تبادل اسرا صورت گرفته بود دوستان هم دوره او بودند كه حكمشان شبيه هم بود مانند احمد محمد ولي كه در سال 1985 آزاد شد چون در زندان مقابله و درگيري نداشت. سال 2004 سمير در صدر ليست تبادل اسرا بود تا بعد از 28 سال اسارت آزاد شود ولي اسرائيل موافقت نكرد. خودش مي‌گفت چندين بار زندان كاملاً تخليه شد و تنها بودم. با واسطه با حزب‌الله ارتباط داشت. مي‌گفت تماس گرفتم و پيامم را اعلام كردم و گفتم آزادي دوستانم را به دليل موفقيت حزب‌الله احترام مي‌گذارم و در ميزان دشمني خودم به رژيم‌صهيونيستي واقفم. پيروزي حزب‌الله را در اين عمليات تبريك مي‌گويم راضي نيستم به خاطر من عمليات تبادل متوقف شود. مي‌گفت من تبريك گفتم پيروزي حزب‌الله را به همه، دوستان رفتند و من تنها ماندم. آن لحظه تنهايي لحظه بسيار عجيبي است. تا سرانجام من را آزاد كردند البته مي‌دانم آزاد كردند تا مرا به شهادت برسانند. آزادي من به خاطر آزادي نيست بلكه به خاطر كشتن من است و هر روز منتظر اين بحث هستم. زماني كه مصاحبه داشتيم اتفاقاً محمد محبوب از فرماند‌‌هان حماس در امارات تازه ترور شده بود و رژيم‌صهيونيستي اعلام كرده بود كه نفر بعدي سمير قنطار است.
به نظر شما اين حمله تروريستي فقط به نيت كشتن سمير بود؟
به هرحال اين نقشه را داشتند و اسرائيل هم مسئوليت آن را پذيرفته است. امريكا يكي دو ماه پيش سمير و چند نفر ديگر را در ليست ترور قرار داده بود.

تأثيرپذيري سمير از سيدحسن نصرالله چطور بود؟
 به شدت سيد را دوست داشت. در فصل آخر كتاب آمده او از تأثير شخصيت‌هايي مانند جمال عبدالناصر، حافظ اسد، امام خميني، حضرت آقا و افراد زيادي صحبت كرده منتها كسي كه با او ارتباط برقرار نموده و تفاوت او را با ساير رهبران دنياي عرب و فلسطين ديده روحاني جواني است كه فرزند را به جنگ مي‌فرستد وقتي شهيد مي‌شود در برابر اين مسئله خدا را شكر مي‌كند يعني سيدحسن نصرالله. بيان امام سجاد كه فرمود خدا را شكر كرامت ما را در شهادت ما قرار داده لذا شخصيت سيد براي سمير بسيار مؤثر بود. مي‌گفت وقتي با او مواجه شدم حس كردم مثل پدر براي همه دلسوز است و مثل برادر بزرگ من است با وجودي كه سمير همسن و سال سيد بود و با سابقه‌اي كه داشت در برابر روحاني جوان شيعه قرار مي‌گيرد. مي‌گفت اين آدم راه و مسير و فكر و منش او را نجات داده زيرا راه سيد، راه اهل بيت است.

كتاب خاطرات زندگي سمير قنطار حتماً نقاط اوجي هم دارد، به نظر شما چه جاهايي بيشترين اوج كتاب است؟
بله، چند جا نقطه اوج است يك جا وقتي در مواجهه خودش با نهج‌البلاغه قرار مي‌گيرد مي‌گويد مواجهه با امام علي و امام حسين و تحليلي كه بر تقوا و دنيا دارند برايم تكان دهنده است. امام در اوج اقتدار و زماني كه همه چيز در اختيارش بود مانند من زنداني كه هيچ چيزي ندارم زندگي مي‌كرد و اين زهد و تقوا برايم خيلي عجيب است. روايت‌هايي كه نهج‌البلاغه دارد خيلي زيباست. حس و حالي كه تعريف مي‌كند از نقاط اوج كتاب است و يكي هم از ارتباطش با سيدحسن نصرالله و علاقه‌اي كه به او دارد مي‌گويد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار