
«كولوسئوم»! همان آوردگاه بزرگ امپراتوري رم باستان است كه در فيلم «گلادياتور» با جلوههاي ويژه بصري بازسازي شد و ماكسيموس با بازي «راسل كرو» در آن با امپراتور جنگيد و كشته شد. ايتالياييها با اين اثر باستاني كه اكنون مخروبههايش بر جاي باقي مانده است چه فخرها كه نميفروشند درست همانطور كه مردم كشورمان به بقاياي آثار باستاني همچون تخت جمشيد افتخار ميكنند. بسياري از ما ممكن است علاقهمند به مشاهده نسخه بازسازي شده تخت جمشيد از طريق جلوههاي ويژه بصري باشيم يا حتي به شكل فانتزي تصور كنيم چه خوب ميشد كه اين بناي باستاني را بر اساس اسناد مكتوب تاريخي احيا ميكردند. فرض كنيد كه سازمان ميراث فرهنگي كشور بخواهد با صرف هزينه چند هزار ميليارد توماني مجموعه تخت جمشيد را بازسازي كند، آن هم بر اساس مفروضاتي كه از ابعاد و وسعت و معماري اين بناي عظيم در دست است؛ اما بازسازي اين مخروبههاي باستاني تا چه اندازه ميتواند اين حس افتخار را حفظ كند؟
ايتالياييها ميخواهند اين كار را انجام دهند؛ آنها درصدد بازسازي كولوسئوم هستند؛ مشهورترين اثر تاريخي رم باستان! يك بار ديگر نمايي كه امپراتورهاي رمي از آن نظارهگر جنگاوري گلادياتورهاي مبارز و جنگيدنشان با شيرها ميشدند احيا خواهد شد. شايد اين مجموعه باستاني مانند روز اولش نشود اما رم واقعاً درصدد است تا اين ميدان بزرگ رزم را با هزينهاي بالغ بر 18 ميليون يورو بازسازي كند.
داريو فرانچسكيني، وزير فرهنگ ايتاليا گفته است كه بازسازي و احياي «كولوسئوم» يك وعده و قول فراموش ناشدني است اما برخي كارشناسان تاريخ اين اقدام را يك خيانت تاريخي ميخوانند!
آثار تاريخي بازمانده از امپراتوريهاي بزرگ تاريخ باستاني كه در ايران، ايتاليا يا در مصر و يونان بر جاي ماندهاند بقايايي با عمر معمولاً نزديك به 2 هزار سال يا حتي بيش از آن هستند. آثار برجاي مانده از تخت جمشيد بيش از 2500 سال قدمت دارد، اهرام مصر نيز قدمتي نزديك به 5 هزار سال و حتي بيشتر را دارند و كولوسئوم خرابهاي با قدمتي بيش از 1500 سال است. در طول قرنها مردم براي ديدن اين آثار باستاني در همين شكل و قالب مخروبهشان به آنها مراجعه كردهاند. تصاويري كه از ايران عهد قاجار در دست است، ايرانيها را با آن لباسهاي سنتي قاجاري در حال گشت و گذار يا ايستاده روي مخروبههاي تخت جمشيد نشان ميدهد؛ چه بسا در قرنهاي پيش از آن نيز ايرانيان به اين محل رفتوآمد و بازديد داشتهاند؛ آنطور كه سيليني، مجسمهساز ايتاليايي در زندگينامهاش نوشته ايتالياييهاي دوره رنسانس نيز در نيمههاي شب براي تمرين غيبگويي به كولوسئوم ميرفتند؛ اين آثار باستاني از يك سوي ديگر محل پررفتوآمد سفرنامهنويسان و باستانشناسان نيز بودهاند.
همين خرابههاي باستاني در همين اشكال مخروبهشان ساليان سال پذيراي چهرههاي شاخص و مردم عادي بودهاند؛ بنابراين از نگاه كارشناسان و مورخان تاريخي آوردن ساختمانسازها و معماران و مرمتگران به ميان اين توده سنگهاي عظيم باستاني و ساختن يك بناي جديد از دل آنها، كاري غيرعقلاني و ناخوشايند است.
امروزه بازديدكنندگان سايت باستاني همچون تخت جمشيد شاهد ستونهايي هستند كه برخي قد برافراشته و برخي نيمهكارهاند؛ اينها آثاري هستند كه گذشت زمان آن را از خود بر جاي گذاشته است و برخي نيز به همين شكل يادگار تاريخند. اين ستون نيمهكاره خود ميتواند داستانهاي زيادي در دلش داشته باشد؛ يكي از آنها اين است كه سازندگانش با مشاهده حمله اسكندر مقدوني فوراً كار را تعطيل كرده و از محل متواري شدهاند. ساير ويرانههاي تختجمشيد نيز نشانه اين حمله ويرانگر تاريخي اسكندر و آتشسوزي بزرگ در تخت جمشيد هستند. در واقع آثار تاريخي بر جاي مانده از دوران باستان به همان شكلي كه اكنون موجود ميباشند هر يك از اسناد تاريخي حاوي داستانهاي تاريخي هستند. حالا كولوسئوم فارغ از اين مزيتها در آستانه بازسازي و احيا قرار گرفته است؛ ممكن است تا مدتي ديگر بازديدكنندگان نتوانند همچون سابق بر فراز سكوهاي فرو ريخته آن بايستند و غارها و تونلهاي منتهي به زمين رزم را كه زماني محل گذر گلادياتورها و شيرها بوده است ببينند روي اين تونلها پوشيده خواهد شد. اين آثار هديه تاريخ به دوران حال هستند؛ تاريخي پيش روي چشمان بشر كه نبايد دستكارياش كرد! پس زياد به فكر به واقعيت پيوستن اين قبيل رؤياهايمان نباشيم؛ آثار باستاني به همين شكل مخروبهشان ارزشمند هستند!