جوان آنلاين: سناتور دایان فاینستاین، رییس دموکرات کمیته اطلاعاتی سنا، هفته گذشته گزارش خود را در مورد برنامه آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا، برای بازجویی از متهمان تروریستی بعد 11 سپتامبر 2001 قرائت کرد. آن برنامه در خود سیا به نام تفسیر، بازداشت و بازجویی خوانده میشد و مربوط بود به نحوه بازجویی از متهمان طی سالهای 2002 تا 2006، یعنی در زمان ریاست جمهوری جورج بوش پسر. فاینستاین با قرائت این گزارش یک سلسله بحث و جدلهایی را کلید زد که به نظر نمیرسد به این زودیها پایانی داشته باشد زیرا این گزارش تاییدی صریح بود بر وجود شکنجه در نحوه بازجویی مامورین سیا. با وجود این که از دوران بوش بحث شکنجه از سوی مامورین سیا در داخل و خارج از آمریکا بود اما این نخستین بار است که این موضوع از سوی یکی از دو نهاد قانونگذاری این کشور تایید میشود.
باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا، بعد گزارش فاینستاین روشهای بازجویی سیا را «وحشیانه، نادرست و با نتیجهای معکوس» توصیف کرد و با وعده به عدم تکرار آن روشنها گفت که یکی از چیزهایی که ما را از ملتهای دیگر متمایز میکند، این است که ما به اشتباهاتمان اعتراف میکنیم. این حرف او تنها دفاعی بود که میتوانست در برابر لطمات وارده بر وجهه آمریکا در عرصه بینالملل انجام دهد اما مسئله این است که اگر او یا دیگر مسئولین آمریکایی معتقد به صحت این گزارش هستند، آیا در قبال آن کاری انجام خواهند داد؟
بازجوییهای خشن
شیوه انجام تحقیق کمیته اطلاعاتی سنا و گزارشی که فاینستاین ارائه داده به خوبی نشان میدهد که حتی خود تنظیمکنندگان این گزارش قصد نتیجه عملی از این گزارش ندارند و نمیخواهند در قبال آن کاری انجام شود. باید توجه داشت که این کمیته کار خود را از اوایل 2009 شروع کرد، یعنی کمی بعد از ورود اوباما به کاخ سفید. کار کمیته مربوط میشد به بررسی میلیونها سند درباره شیوههای بازجویی از بازداشتیهای متهم به عملیات تروریستی که در خارج از این کشور انجام میشد و چهار سال طول کشید تا کار کمیته به نتیجه برسد.
نکته قابل توجه اول این است که قرار بود کمیته گزارش خود را 8 ماه قبل منتشر کند اما این کار چندین بار به تعویق افتاد. دو عامل در این تعویق نقش داشتند؛ یکی از طرف سیا و دیگری از سوی کاخ سفید. شاید کاخ سفید برای درخواست تعویق انگیزههای سیاسی داشته اما باید توجه داشت که بسیاری از مقامات فعلی سیا و از جمله جان برنان، رییس سیا، خود در دوره زمانی مربوط به گزارش از مقامهای رده بالای سیا بودند و به طور مستقیم یا غیر مستقیم با برنامه بازجویی این سازمان ربط داشتند. به این جهت است که سیا چه در زمان تهیه گزارش و چه از آوریل تلاش داشته تا بر نتیجه تحقیق دخالت کند و دخالتهایش باعث حذف بخشهایی از آن شده است. مسلم است که بخشهای حذف شده آن قدر اهمیت داشته که سیا برای حذف آنها تلاش کرده و کمیته اطلاعاتی هم با قبول حذف آنها اطلاعات مهمی را از گزارش خود حذف کرده تا پرونده آن قدر سنگین نشود که عواقب عملی در پی داشته باشد.
گذشته از این، کمیته اطلاعاتی گزاش خود را تحت عنوان بازجویی خشن، harsh interrogation، و نه شکنجه torture آورده تا بار حقوقی بر گزارش تحمیل نشود. شکنجه از مصادیق بارز جنایت علیه بشریت است که در اسناد حقوقی بینالملل مثل بند اول ماده 7 از اساسنامه دیوان بینالمللی کیفری بر این امر تصریح شده که در این بند آمده: «شکنجه به معني ايراد عمدي درد يا رنج جسمي يا روحي بر متهمي است که در بازداشت يا تحت کنترل است، به استثناء شکنجه نبايد شامل درد يا رنجي گردد که در ذات مجازاتهاي قانوني يا لازمه آنها است». واضح است که شیوه بازجویی مامورین سیا موجب درد یا رنج جسمی و روحی متهمان میشده و این شیوه جزو استثنایی نبوده که در این بند ذکر شده است. بنابر این، شیوه بازجویی ماموران سیا مصادق بارز تعریف بیان شده در این بند بوده و کمیته اطلاعاتی هم باید از عنوان شکنجه استفاده میکرد.
کمیته اطلاعاتی از این عنوان استفاده نکرده و به بازجویی خشن اکتفاء کرده چون نمیخواست عمل ماموران سیا به عنوان شکنجه بیان کرد تا کار آنها از جمله موارد جنایت علیه بشریت عنوان شود. این یک بازی زبانی از سوی کمیته اطلاعاتی است که برای عواقب حقوقی آن اهمیت زیادی دارد و کمیته اطلاعاتی با این بازی از اول مانع پیگرد حقوقی برای مامورین سیا و مسئولین دولتی آنها شده و اجازه نداده تا موضوعی به این وضوح نتیجه عملی داشته باشد.
بازی حزبی
اگر کمیته اطلاعاتی سنا نمیخواسته از ارائه گزارش نتیجه عملی به دست بیاید پس چرا این چهار سال را کار کرد و بعد هم با ارائه بخش بسیار مختصری از آن این همه بحث و جدل سیاسی به راه انداخت. پاسخ در قواعد بازی حزبی است که در تاریخ آمریکا بین دو حزب دموکرات و جمهوریخواه بوده و کمیته اطلاعاتی سنا متشکل از سناتورهای دموکرات هم طبق همین قواعد گزارش خود را تهیه و فاینستان آن بخش را قرائت کرد. اصل قاعده بازی بر این است که دو حزب جدال سیاسی با یکدیگر را در هر زمینهای پیش میبرند اما این کار حد و حدودی دارد و نباید به آنجا برسد که طرف مقابل از اصل بازی خارج بشود. این قاعده مصداق آن مثل است که میگوید: کارد دسته خود را نمیبرد.
دموکراتها جدال با جمهوریخواهان بر سر شیوه بازجویی ماموران سیا را از دور دوم ریاست جمهوری بوش شروع کردند و مبدل به یکی از برگهای برندهای برای آنها شد که توانستند در نهایت نماینده خود را بعد از بوش به کاخ سفید ببرند. با وجود پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری 2008، این کارت برای دموکراتها هنوز مفید بود و آنها میتوانستند از آن برای لطمه زدن بر جمهوریخواهان استفاده کنند. جالب اینجا است که فاینستاین گزارش خود را بعد از انتخابات میاندورهای کنگره در ماه گذشته میلادی قرائت کرد و نباید از ارتباط زمانی بین آن انتخابات و موقعیت پیش آمده در ترکیب کنگره برای قرائت فعلی گزارش غفلت کرد.
ترکیب جدید کنگره در ماه ژانویه آینده تغییر خواهد کرد و اکثریت سنا و مجلس نمایندگان به دست جمهوریخواهان خواهد افتاد. خود فاینستاین باید جایش را به یک جمهوریخواه بدهد و در این صورت، او دیگر نمیتوانست از کارت گزارش خود در بازی حزبی استفاده کند. میتوان تصور کرد که اگر انتخابات میاندورهای به نفع دموکراتها تمام میشد، فاینستاین و همکاران دموکرات او به درخواست تعویق ارائه گزارش جواب مثبت میداند تا آن که از کارت گزارش خود در ماههای آینده و با شروع مبارزات مقدماتی انتخابات ریاست جمهوری استفاده کنند. به عبارت دیگر، فاینستاین با تغییر در ترکیب کنگره چارهای جز آخرین استفاده از این کارت در بازی حزبی نداشت و او یا دیگر دموکراتها چندان تمایلی ندارند تا قاعده بازی را به هم زده و از گزارش نتیجهای عملی به دست بیاید.