اين روزها انصراف بازيگران يكي پس از ديگري و به بهانههاي مختلف از فيلم «روباه» به كارگرداني بهروز افخمي، مهمترين اخباري است كه از روند ساخت اين فيلم انتشار مييابد.
به دنبال انصراف محسن تنابنده از فيلم افخمي از آنجا كه فيلمبرداري «روباه» از ابتداي هفته آغاز شده بود دستاندركاران فيلم مجبور شدند بلافاصله با بازيگر ديگري به توافق برسند. حميد گودرزي بازيگري است كه جايگزين محسن تنابنده شده است. تست گريم او روز گذشته انجام شده و جلوي دوربين رفت. خبر ديگر درباره اين پروژه انصراف ساعد سهيلي است. او نيز چند روز قبل از حضور در «روباه» عذرخواهي كرد تا بازيگر ديگري جايگزينش شود. بعد از رامبد جوان و تنابنده، ساعد سهيلي سومين بازيگري است كه از فيلم افخمي انصراف داده است. «روباه» يك تريلر جاسوسي است كه با محوريت ترور دانشمندان هستهاي ساخته ميشود. فيلمي كه محمد پيرهادي تهيهكنندگي آن را بر عهده دارد. بابك حميديان، آرش مجيدي و مرجان شيرمحمدي ديگر بازيگران اين فيلم هستند.
بهروز افخمي در واكنش به اين كناره گيريهاي پشت سرهم، احتمال و گمانه زني رسانه درباره وجود و اقدام دستهاي پشت پردهاي براي منصرف كردن و جداسازي اين بازيگران از پروژه «روباه» را تأييد كرده است. هر چند افخمي روند ساخت و توليد «روباه» را عادي و در مسير برنامهريزي شده عنوان ميكند اما واضح است كه برخي افراد و جريانهاي خزنده و پنهان مايل نيستند كه چنين پروژهاي به انتها برسد. دليل اين مدعا حواشي، اخبار و اتفاقات مشكوكي است كه براي اين فيلم درست ميشود. نكته جالب در اين ميان تشابه كارشكنيها و حاشيه سازيهاي متنوع فيلم روباه افخمي با حواشي و اتفاقاتي است كه براي فيلم «قلادههاي طلا» ابوالقاسم طالبي و بازيگران و عواملش ايجاد شد، كما اينكه حتي كار به درگيري فيزيكي و ضرب و شتم بعضي از بازيگران فيلم «قلادههاي طلا» توسط برخي نوچههاي همين جريان خزنده هم كشيده شد!
برخي افراد و جريانهاي سينمايي در بدنه سينماي كشورمان وجود دارند كه در واكنش به ساخت آثاري كه در آنها قرار است چهره واقعي و بدون روتوش غرب و بالاخص تصوير كردن خوي حيواني و وحشي صفتي آنها و نيز انعكاس پايمال كردن حقوق مختلف و ظلمي كه بر سر كشورمان در اشكالي مثل برپايي و هدايت فتنه 88 يا ترور و به شهادت رساندن دانشمندان هستهاي كشورمان كه با هدف كارشكني و جلوگيري از پيشرفت و شكستن انحصارهاي علمي و تكنولوژيكي و... به وجود آمده است؛ حالتي خائنانه و ضد ميهني اتخاذ ميكنند. اين مدعا چيز غيرقابل انكاري نيست و با شاهد مثالهاي متعدد ميتوان آن را اثبات كرد، اما آنچه محل تعجب است اينكه چنين به اصطلاح هنرمندان و بازيگراني به چه قيمتي حاضر به عدم مشاركت در آثاري ميشوند كه حتي در قالب تفكر و ديدگاه ليبرالترين و بيدينترين افراد دنيا ترور و ضايع كردن حقوق يك ملت كاري زشت و غيرانساني شمرده ميشود.