کد خبر: 636538
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۳۹۲ - ۲۱:۵۶
گزارش خبري- تحليلي «جوان» از سفر هشت روزه ناشران ايراني به افغانستان
«ناشران و چاپخانه‌داران ايراني به افغانستان رفتند» اين خبري بود كه از يك ماه پيش در رسانه‌ها منتشر شد تا اين بار حرفي تبديل به عمل شود.
مصطفي وثوق‌كيا

«ناشران و چاپخانه‌داران ايراني به افغانستان رفتند» اين خبري بود كه از يك ماه پيش در رسانه‌ها منتشر شد تا اين بار حرفي تبديل به عمل شود.

پرده اول: بازار 95درصدي كتاب ايران در افغانستان

ناشران و چاپخانه‌داران ايراني كه به كابل رسيدند بعد از اسكان در هتل، براي شركت در برنامه‌هاي كاري خود آماده شدند و در اولين اقدام به همراه ميزبان خود – اتحاديه ناشران افغانستان به رياست دكتر اجمل عازم- راهي كتاب‌فروشي‌هاي شهر شدند تا واقعيت‌هاي اين مسئله را با چشم خود ببينند. در كابل بيش از 350 كتاب‌فروشي فعاليت مي‌كنند كه به صورت پراكنده در نقاط شهر پراكنده هستند و عمدتاً نيز به صورت مجموعه‌هاي چندتايي در كنار يكديگر قرار گرفتند. در همان روز ورود نيز اعلام شد كه دولت كابل نزديك يكصد كتاب‌فروشي را به دليل عدم پرداخت ماليات تعطيل كرده كه به همين دليل نيز تظاهراتي در كابل در اعتراض به اين امر برپا شد. در افغانستان بيش از 95درصد كتاب‌ها از ايران وارد مي‌شود و مسئله عمده اين ناشران و كتاب‌فروشان بحث گراني ‌بيش از حد كتاب‌ها بود. با توجه به بعد مسافت و نيز هزينه‌هاي حمل و نقل كتاب از ايران به افغانستان، هزينه‌نهايي كتاب در اين كشور بعضاً به بيش از 5/1 برابر قيمت اصلي مي‌رسد و با توجه به سطح درآمد پايين در كشور افغانستان و علاقه مردم به استفاده از كتاب، باعث مي‌شود كه نسخه‌اي از آثار به پاكستان رفته و بعد از افست‌شدن در تيراژ وسيع تكثير و در افغانستان توزيع مي‌شود.

اولين ضرر همين جا وارد مي‌شود اول به كتاب‌فروش و ناشر ايراني و بعد به استفاده‌كننده افغاني. طرف ايراني به دليل عدم رعايت حق و حقوق معنوي دچار زيان مي‌شود و استفاده‌كننده افغان نيز بابت كيفيت نامناسب اثري كه خريداري مي‌كند، درخواستي كه اين كتاب‌فروشان از طرف ايراني داشتند، اين بود كه كتاب را با تخفيف مناسب‌تري خريداري كنند تا بتوانند با قيمت مناسب به دست مخاطب برسانند. در واقع اهل كتاب افغانستان تمايل ندارند كه با كپي و افست كتاب‌ها در پاكستان ضرري را متوجه ناشران ايراني كنند ولي با توجه به سطح درآمد پايين اين امر در برخي مواقع برايشان اجتناب ناپذير مي‌شود كه در اين مواقع راهكار‌هايي مثل عرضه تخفيف بيشتر و بالابردن شمارگان كتاب و محاسبه قيمت كتاب براي طرف افغاني نيز وجود دارد كه بايد ناشران و كتاب‌فروشان ايراني به آن فكر كنند. ادامه بازديد از كتاب‌فروشي‌هاي كابل نكاتي تكراري در باب همين مسائل بود و عمده تقاضاها نيز اين گونه تكرار مي‌شد و ناشران و كتاب‌فروشان ايراني مي‌شنيدند و براي عمل به آن وعده مي‌دادند.

پرده دوم: تفاهمنامه كاملاً غيردولتي

برنامه مهم‌تر ناشران و چاپخانه‌داران ايراني در ادامه مسير بود و از آنجا كه با طرف افغاني خود تفاهمنامه‌اي را امضا كردند كه كاملاً صنفي بود و غيردولتي، اين بار تفاهمنامه خارج از كانال دولت امضا شد تا اميد به اجرايي شدن آن بيشتر باشد. از آنجا كه اين مسئله اين بار با حضور بخش خصوصي شكل گرفته، مسائل مطرح شده نيز بيشتر به واقعيت‌هاي عيني نزديك است و تلاش شده تا مسائل به صورت كاربردي مطرح و از تكرار وعده‌هاي بدون پشتوانه خودداري شود. پيگيري مسائل نيز در مدت زمان دو ماه ديده شد تا زمان طرح مسئله و جمع‌بندي خيلي فاصله نداشته باشد و طرف‌هاي درگير اصل ماجرا را فراموش نكنند. تأسيس دبيرخانه مشترك ناشران و چاپخانه‌داران ايران و افغانستان، ايجاد بستر مناسب در جهت تحقق آموزش‌ و پژوهش‌هاي مورد نياز، ايجاد بستر مناسب به منظور تأسيس فروشگاه‌ها و نمايشگاه‌هاي كتاب، اقدامات لازم براي سهولت واردات و صادرات كتاب و محصولات آموزشي، درخواست سهولت از دولت‌ها براي اخذ رواديد و تسهيلات لازم براي انتقال كتاب و محصولات فرهنگي، ايجاد بستر مناسب به منظور سرمايه‌گذاري در توليدات مشترك، تمهيد مقدمات به منظور اطلاع‌رساني و تبليغات در حوزه كتاب و محصولات آموزشي و حفظ حقوق مالكيت فكري و مادي مؤلفان، ناشران و توليدكنندگان كتاب و محصولات آموزشي، از مفاد اين توافقنامه بود.

پرده سوم: توليد محتوا با توجه

به نيازهاي بومي

وضع تأليف كتاب در افغانستان نسبت به وضع مشابه در ايران بسيار ناچيز است و همين مسئله ضرورت توجه به كشور همسايه شرقي را ضروري مي‌سازد. در اين كشور هم‌اكنون 200 عنوان از كتاب آموزشي ايران به عنوان سرفصل درسي دانشجويان در دانشگاه‌هاي اين كشور تدريس مي‌شود و هزاران عنوان كتاب كمك درسي و كمك آموزشي نيز در اين سرزمين خواهان دارد. بسياري از اين افراد در ايران تحصيلكرده و علاقه زيادي به ايران دارند. پس لازم است كه بعضاً در تدوين كتب درسي به نيازهاي اين مردم نيز توجه كرد. اگر ناشران ايراني در چاپ‌هاي ويژه افغانستان رسم‌الخط اين كشور را مورد توجه قرار بدهند، به نظر نمي‌رسد كه ديگر رقيبي براي آثار ايراني در اين كشور وجود داشته باشد (با اينكه تاكنون نيز نيست).

كشور افغانستان در حوزه كودك و نوجوان نيز بسيار مشتاق است ولي اين مسئله با توجه به نياز بومي اين كشور بايد صورت بگيرد. حضور چند ناشر تخصصي كودك و نوجوان باعث شد تا زمينه‌هاي ايجاد توليد محتوا با توجه به نيازهاي كودكان اين كشور صورت بگيرد. با توليد محتوا توسط نويسندگان افغان و چاپ و تصويرگري اين آثار در ايران مي‌توان زمينه‌هاي مناسبي را براي ايجاد حركتي سالم و مؤثر در كتاب‌هاي كودك در اين كشور آغاز كرد.

صنعت چاپ افغانستان نوپاست و تازه چندين سال است كه بخش خصوصي توانسته در اين كشور وارد اين صنعت شود. با اين حال به دليل عدم ارتباط با چاپخانه‌داران ايراني، فعلاً اين صنعت را از پاكستان گرفته‌اند. بااين حال اصحاب صنعت چاپ افغانستان اذعان مي‌كنند ما تمايل داريم اين صنعت و ملحقات آن را از ايران بگيريم و حتي در بحث آموزش نيز اين مسئله كاملاً جدي است. اگر چاپخانه‌‌داران ايراني بتوانند آموزش را در اين حوزه كاملاً پوشش دهند، آن وقت است كه با توجه به همان تمايل عمومي اين بخت براي ايران است كه بتواند حضور انحصاري خود را در صنعت چاپ اين كشور در اختيار بگيرد.

پرده آخر: فرصتي كه نبايد از دست برود

افغانستان كشور همسايه ما اين روزها فرصتي را براي طيفي از ناشران و چاپخانه‌داران فراهم كرد تا واقعيت‌هاي اين كشور را به چشم ببينند. اين كشور با همه مصائبي كه در سال‌هاي اخير دست به گريبان بوده، عزم خود را جزم كرده تا در حوزه فرهنگ حركتي را آغاز كند و در اين ميان فرصتي استثنايي در اختيار ايران قرار گرفته تا به كمك همسايه خود برود و فارغ از نگاه‌هاي سياسي به تقويت اين بنيان كمك كند. فرصتي كه اگر به طور كامل تبيين نشود و زمان آن از دست برود، بيراهه نيست كه ديگران از آن خوب استفاده كنند؛ امري كه در سينما و تلويزيون آن كشور در حال تحقق است. موسيقي، فيلم و سينما در افغانستان فعلاً در تسلط فرهنگ هندي و اقمار آن است – با اينكه توليدات ايراني نيز در اين كشور خواهان دارد و ديده مي‌شود- و اگر ايران نتواند حضور خود را در بازار نشر اين كشور با همكاري طرف افغاني تثبيت كند، چه بسا اين فرصت نيز در اختيار كشورهايي نظير پاكستان، چين، هند، عربستان و... قرار گيرد. اين بار بخش خصوصي دست به كار شده تا به تمام وعده‌هاي عمل نشده مسئولان دولتي در سال‌هاي گذشته عمل كند و خاطره تلخ خلف وعده را از اذهان برادران كشور همسايه بزدايد؛ امري كه در تمام سفر از سوي همتايان افغاني تكرار مي‌شد كه «ايراني‌ها فقط وعده مي‌دهند».

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار