کد خبر: 631812
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۸:۵۱
گفت‌وگو با دكتر سهيلا فرتاش، روانشناس تربيتي درباره ظرايف ارتباطي و رفتارهاي همگرايانه ميان والدين و فرزندان
تفريح علاوه بر اينكه در بازسازي فيزيولوژيكي بدن كمك كننده است، مي‌تواند در بهبود ارتباط ما با فرزندانمان نيز مثمر ثمر باشد. شايد با خود بگوييد تفريحات ما ديگر تكراري و يكنواخت شده و همين يكنواختي باعث مي‌شود كه ميلي به گشت و گذار نداشته باشيم...
شكوفه شيباني،كارشناس ارشد روانشناسي

 

زمان‌هاي دور هم جمع شدن‌هاي ما روز به روز بيشتر آب مي‌رود و بيشتر لاغر مي‌شود. جمع شدن اين خصلت را دارد كه غصه‌هاي ما را بتكاند، چون گرد آمدن يعني كنار هم جمع شدن انواع روحيه‌ها و خصلت‌ها، ممكن است چيزي كه در چشم تو كوه مي‌آيد براي ديگري به تجربه و مهارت، مثل آب خوردن باشد و آرامش و طمأنينه او در برخورد و باز كردن آن گره به تو تسكين بدهد، تو را چند گام جلو ببرد اما حالا ديگر اغلب از آن جمع‌ها خبري نيست. سرمان شلوغ شده است. كم كم دريچه نگاهمان به سمت خاله، عمو و عمه كه هيچ، به روي همسر و فرزندمان هم بسته شده، ما از فرصت‌هاي كوچكمان هم حتي درست استفاده نمي‌كنيم و نمي‌دانيم چگونه و چطور بايد از اين فرصت هواي تازه بهره ببريم. مي‌بينيد برادرها و خواهرها هفته‌اي يك روز در خانه پدري جمع مي‌شوند اما همان يك روز هم هر كسي با تلفن همراهش سرگرم است و عملاً در آن خانه حضور ندارد.

گاه ذهنمان پر مي‌شود از اينكه وقتي نوجوان من به محض ورود به خانه، سلام نداده رايانه را روشن مي‌كند و سريع مي‌رود سراغ اينترنت و فيس‌بوك گردي و بازي، پس من چگونه با او سر صحبت را باز كنم چطور به او بگويم پسرم! كنارم بنشين مي‌خواهم با تو صحبت كنم. او اصلاً حرف‌هاي مرا نمي‌شنود، چطور با دخترم ارتباط برقرار كنم، وقتي نرسيده وارد اتاقش مي‌شود، در را مي‌بندند و مشغول حرف زدن با تلفن مي‌شود. زن مي‌گويد چطور با همسرم درد دل كنم، وقتي هميشه خسته است يا مرد مي‌گويد ما ديگر چيزي براي گفتن به همديگر نداريم چون زنم دنبال كردن قسمت‌هاي ‌فلان سريال ماهواره‌اي را به حرف زدن با من ترجيح مي‌دهد. واقعيت آن است كه همه ما به شكلي در اين تلاطم‌ها و دام‌ها گرفتار شده‌ايم، اما آيا مي‌توان با استفاده از چند مهارت ارتباطي و مديريتي، بخشي از اين زخم‌هاي ارتباطي را در روابطمان بهبود ببخشيم؟چكيده گفت‌وگوي ما با دكتر سهيلا فرتاش، روانشناس تربيتي را در اين باره مي‌خوانيد.

تعجب نكنيد اگر شما را عابربانك مي‌بينند!

بسياري از والدين شكايت مي‌كنند كه فرزندان ما به ما به چشم عابربانك نگاه مي‌كنند و رابطه ما با فرزندان كاملاً مكانيكي شده است، اما آن سوي ماجرا را نمي‌گويند كه چه كساني اين تصوير ذهني را در ذهن آنها پديد آورده‌اند.

از ياد نبريم بخش قابل توجهي از ميراث فكري فرزندان از رفتارهاي ما نشأت مي‌گيرد. وقتي ما بزرگ‌ترها دنيا را چيزي جز زرق و برق‌هايش نمي‌بينيم آيا بايد تعجب كنيم وقتي فرزندان‌مان دنيا را در زرق و برق‌هايش خلاصه مي‌كنند. مسلماً بها دادن بيش از اندازه به امور روبنايي و حاشيه‌هايي كه حالا متن زندگي ما شده‌اند باعث دور شدن افراد خانواده از يكديگر مي‌شود.

متأسفانه ما گاهي گزاره‌هاي اخلاقي را فقط در حرف‌ها مي‌بينيم اما اين گزاره‌ها در رفتارهاي ما ديده نمي‌شود. ما هنوز از ياد نبرده‌ايم نسل‌هاي قبلي قناعت را به عنوان يك ارزش و ويژگي مهم اخلاقي مي‌دانستند بنابراين زمان خود را مديريت مي‌كردند و بيش از اندازه در بيرون از خانه نمي‌ماندند و فرصت مناسبي در اختيار داشتند كه اوقات خود را با خانواده‌شان سپري نمايند. اما آنچه به عنوان اولين راهكار برقراري ارتباط، متناسب با فرهنگ مي‌توان مطرح نمود، رويكرد معناگرايانه خانواده‌ها نسبت به زندگي است. خيلي مهم است كه ماهيت و روح زندگي ما چه باشد، يا به عبارت ساده‌تر بدون تعارف و رودربايستي به اين سؤال پاسخ دهيم كه اصلاً براي چه زندگي مي‌كنيم؟ اگر كسي قدرت روبه‌رو شدن با خود را داشته باشد و به اين سؤال‌ها جواب بدهد اخلاق در رفتارهايش هم ديده خواهد شد.

چطور براي ابزارهاي فناوري وقت داريم اما براي هم نه؟

اصطلاحي در روانشناسي وجود دارد با عنوان «فرصت دلبستگي» كه بيان مي‌كند اگر انسان‌ها بخواهند پيوند عاطفي محكمي را با يكديگر داشته باشند بايد تعامل فعالي بين آنها شكل بگيرد، تا طناب دلبستگي به راحتي از يكديگر گسسته نشود. ما براي خريد يك تلويزيون با فناوري به روز، هفته‌ها و ماه‌ها وقت مي‌گذاريم تا بهترين برند را تهيه كنيم. از افراد مختلف پرس‌وجو مي‌كنيم. حداقل يك ماه راجع به نحوه خريد و چگونگي و كيفيت آن محصول اطلاعات كسب مي‌كنيم، سؤال اين است چقدر براي برقراري ارتباط با اعضاي خانواده خود زمان مي‌گذاريم؟ به چه ميزان فرصتي فراهم مي‌كنيم كه رابطه گرم و صميمي ميان ما جوانه بزند همان گونه كه براي آشپزي فرصتي را كنار مي‌گذاريم تا غذا خوب جا بيفتد، اين زمان را در اختيار خانواده قرار دهيم تا ارتباطاتمان شكل تازه‌اي به خود بگيرد.

ما براي ابد كنار هم نيستيم، فرصت كوتاه است

غفلت از آنجا ناشي مي‌شود كه ما گمان مي‌كنيم تا ابد كنار هم خواهيم بود. يكي از معايب ما انسان‌ها اين است كه هميشه فكر مي‌كنيم در تمام زمينه‌ها فرصت به اندازه كافي در اختيار داريم؛ وقت براي با هم بودن، صحبت كردن، درد دل كردن. اما اگر بدانيم زمان ما براي با هم بودن چقدر اندك است، شايد فرصتي براي در كنار هم جمع شدن به خود بدهيم. اندازه‌گيري وقت‌هاي مشترك و فعال درون خانواده يكي از راه‌هاي بسيار مؤثر براي برقراري ارتباط است. با اندازه‌گيري كارهاي انفرادي از جمله كار با رايانه، انجام امور دانشگاهي، آشپزي، دوخت و دوز، خريد كردن، دور كاري و نظاير آن به عنوان زمان‌هاي فعال متوجه خواهيم شد كه زمان باقي مانده براي در كنار هم بودن چقدر كوتاه است. اين آگاهي از زمان فعال وكوتاهي وقت مشترك مي‌تواند تلنگري براي مغتنم شمردن فرصت‌هاي با هم بودن باشد.

در فضاهاي مجازي هم دست كودكتان را بگيريد

رسانه‌هاي مجازي به عنوان دام‌هاي تقويتي محسوب مي‌شوند. وقتي كودك سه چهار ساله ما ديگر غر نمي‌زند، شيطنت نمي‌كند و بي‌آزار مي‌شود، از نظر والدين يك نقطه مثبت محسوب مي‌شود. اما در واقع حضور بازي‌هاي رايانه‌اي، انواع پلي‌استيشن‌ها به شكل يك دام تقويتي، كودك را غرق در دنيايي خيالي كرده و قدرت خلاقيت را از او سلب مي‌كند. اين شبكه‌ها باعث فاصله انداختن رابطه‌هاي اصيل، ميان والدين و فرزندان مي‌شود. متأسفانه برخي والدين، كودكان خود را بي‌هيچ ضابطه‌اي به انجام اين بازي‌ها تشويق مي‌كنند و بعد متوجه مي‌شويم همان مادر و پدر، شكايت از عدم برقراري ارتباط فرزندشان با خود دارند. همراهي، تنها آن نيست كه وقتي بيرون مي‌رويد، دست فرزندتان را بگيريد و با هم در پارك قدم بزنيد و بستني بخوريد يا كارهاي مربوط به ثبت نام مدرسه‌اش را انجام دهيد. اين همراهي بايد تمام وجوه زندگي را پوشش دهد. همراهي اعضاي خانواده ضمن تماشاي فيلم و بازي‌هاي رايانه‌اي به افزايش تعاملات خانواده‌ها كمك مي‌كند. روانشناسان نگران آنند كه كودكان ضمن انجام برخي از بازي‌ها و گشت‌هاي اينترنتي تنها بمانند و به بسياري از خطرات روحي و عاطفي دچار شوند. در اين بين همراهي والدين باعث مي‌شود اين تجارب مورد تحليل قرار بگيرد و حتي اثرات منفي يا تهديدكننده اين فناوري‌ها به حداقل برسد. بنابراين سعي شود كه تماشاي فيلم‌ها به صورت مشاركتي صورت بپذيرد و حول و حوش آن برنامه بحث و تبادل نظر انجام گيرد. اين نوع از ارتباط باعث آگاهي اعضاي خانواده از نظرات يكديگر شده و اثرات احتمالي فيلم‌هاي مخرب را كاهش مي‌دهد و از طرفي به بهبود روابط والدين و فرزندان نيز كمك مي‌كند. خوشبختانه هم اينك در بازار اسباب بازي‌هاي دو يا چند نفري عرضه شده است. اين بازي‌ها حس مشتركي را بين اعضاي خانواده ايجاد مي‌كند كه موجب پيوند عاطفي بيشتر افراد مي‌شود.

والدين، زبان غير مستقيم قصه را به استخدام درآورند

هميشه قصه‌هاي پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها براي ما شنيدني و جذاب بودند وقتي آنها شروع به خواندن قصه‌اي مي‌كردند، ما خود را جاي شخصيت‌هاي آن داستان‌ها قرار مي‌داديم و دوست داشتيم هميشه آدم خوبه داستان باشيم و كمترين خطاي ممكن را انجام دهيم. اين نوع قصه‌ها پلي ميان قلب ما و قلب بزرگ‌ترها به وجود مي‌آورد. منتظر بوديم باز فردايي بيايد و قصه‌اي دوباره شروع شود. يعني همان كاري كه امروز سريال‌هاي ماهواره‌اي عهده‌دار شده‌اند. آن روزها نسل‌ها با اين قصه‌ها به هم متصل مي‌شدند. با اينكه تفاوت نسل وجود داشت، اما رنگ و بوي قصه نمي‌گذاشت كه شكافي به وجود بيايد.

جالب است بدانيد وقتي بچه‌هاي دبيرستاني براي كار مشاوره مراجعه مي‌كنند و من از برخي قصه‌ها در امور مشاوره‌اي خود استفاده مي‌كنم، آنها اذعان مي‌كنند كه ما از قصه‌هاي شما خيلي چيزها ياد مي‌گيريم و بسيار به دلمان مي‌نشيند، در واقع اينجا تقصيرها متوجه ماست كه ظرفيت‌هاي فرهنگي‌مان را براي فرزندانمان علني نمي‌كنيم. قصه قدرت فوق‌العاده عجيبي در برقرار كردن ارتباط آدم‌ها با هم دارد، پس بهتر است آن را امتحان كنيد تا متوجه رمز آن بشويد.

آخر هفته‌ها را جدي بگيريد

حتي دريا هم با همه وسعتش نمي‌تواند هميشه در حالت جزر بماند بعد از هر جزري بايد مدي صورت بگيرد تا تعادل طبيعت به هم نخورد. ما هم در زندگي علاوه بر اينكه به كار و تلاش نيازمنديم بايد اوقاتي را هم به تفريح اختصاص دهيم. لازاروس، روانشناس معروف در اين باره ليستي از باورهاي سمي تهيه كرده است. اعتقاداتي كه مثل سم زندگي ما را تهديد مي‌كند. اولين باور خطرناك آن است كه تفريح وقت تلف كردن است. ما به دنيا آمده‌ايم كه كار كنيم و تفريح براي ما بي‌معنا است. والدين بايد بپذيرند كه تفريح علاوه بر اينكه در بازسازي فيزيولوژيكي بدن كمك كننده است، مي‌تواند در بهبود ارتباط ما با فرزندانمان نيز مثمر ثمر باشد. شايد با خود بگوييد تفريحات ما ديگر تكراري و يكنواخت شده و همين يكنواختي باعث مي‌شود كه ميلي به گشت و گذار نداشته باشيم. خب اين باور تا حدودي صحيح است. بچه‌ها از اينكه دائماً خانه يك نفر به مهماني بروند احساس بدي پيدا مي‌كنند. بنابراين نقش تفريح‌هاي متنوع و استفاده از آن ضروري به نظر مي‌رسد. حتماً لازم نيست ميليون‌ها تومان خرج كنيم يا مجبور شويم به صورت اقساطي براي ديدن يك جاذبه سياحتي به كشور ديگري برويم. گاهي مي‌بينيد مشابه همان جاذبه كنار گوش ماست يعني با دو ساعت رانندگي و هزينه‌اي خيلي كم مي‌توان به آن جاذبه طبيعي دسترسي داشت. اما ما گاهي بيشتر از آنچه لذت بردن از آن موهبت طبيعي برايمان اهميت داشته باشد برايمان مهم است كه بگويند ما به آن كشور خارجي سفر كرده‌ايم. پس با نگاهي باز به مواهب زندگي، تفريح، شادي و نشاط را به خانواده‌تان هديه كنيد و كيفيت زندگي‌تان را بالاتر ببريد.

زمان‌هاي مرده را هم مي‌شود احيا كرد

وقتي همه خانواده حاضر مي‌شوند و خود را براي رفتن به يك مهماني آماده مي‌كنند، عاملي كه بين راه موجب كلافگي مي‌شود، وجود ترافيك است. اين يك حالت استيصال است. نمي‌دانيم وقتي در برابر اين معضل بزرگ شهري قرار مي‌گيريم چه كنيم. نه راه پس داريم نه راه پيش. مجبوريم تحمل كنيم تا به مقصد برسيم. اين مسير كه ممكن است بيش از يك ساعت ادامه پيدا كند با ناليدن و بد و بيراه گفتن به زمين و زمان يا با سكوت عصبي به هدر مي‌رود. در صورتي كه اگر اعضاي خانواده حرفي براي گفتن داشته باشند، از اين زمان هدر رفته هم مي‌توانند به شكل مفيد بهره ببرند. قابل تأسف است كه مثلاً ما عادت نكرده‌ايم موضوع جمعي‌مان كتابي باشد كه به تازگي خوانده‌ايم و مي‌خواهيم لذت خواندن آن كتاب را با جمع به اشتراك بگذاريم. چرا نبايد اين اتفاقات ساده اما بسيار مهم در خانواده‌هاي ما بيفتد. اين تعاملات كلامي، بابي را جهت برقرار كردن ارتباط مؤثر باز خواهد كرد.

نقش معلم خصوصي را براي كودك بازي نكنيد

اهميت تحصيل فرزندان تا به اندازه‌اي است كه والدين خود را بيش از اندازه درگير آن مي‌كنند، از اين رو گاهي والدين به ويژه مادرها ساعاتي كه به خانه برمي‌‌گردند به اصطكاك با فرزند سپري مي‌كنند. توجه كنيد كه بدترين معلم خصوصي براي فرزندان والدين هستند. به دليل آنكه بعد از ساعات كاري طولاني، هم والدين و هم فرزندان بسيار خسته و كم انرژي هستند و در ساعات پاياني شب، والدين شروع به سؤال و جواب و درس پس دادن فرزندان مي‌كنند، كه اين اصطكاك باعث ايجاد رنجش و ناراحتي هم براي كودك و هم براي والدين مي‌شود. اين تداعي منفي هر روزه از ايجاد و برقراري يك رابطه گرم و صميمانه جلوگيري مي‌كند. اگر فرزند ما نياز به كمك تحصيلي داشته باشد، بايد در ساعات مشخصي صورت بپذيرد. نه اينكه اين موضوع سايه بر روابطشان بيندازد. برخي بچه‌ها نيازمند تقويت تحصيلي هستند، ولي آنقدر اين كمك از طرف والدين شكل افراطي به خود مي‌گيرد، كه كودك حاضر نيست بنشيند و راجع به مسائل مختلف با پدر و مادرش صحبت كند در نتيجه رابطه بين او و والدينش مخدوش مي‌شود.

وقتي خانه جايگاهش را در حد يك خوابگاه پايين مي‌آورد

شايد شما هم جزو آن دسته از خانواده‌هايي باشيد كه وقتي كودكتان گرسنه مي‌شود، بشقاب غذايش را مي‌بريد جلو تلويزيون، شروع به خوردن مي‌كند. در واقع او با بازيگران و افرادي كه در تلويزيون هستند، همراهي بيشتري نشان مي‌دهد تا شما. يا دخترتان ترجيح مي‌دهد بشقاب غذايش را ببرد در اتاق و همزمان با چت غذايش را تناول كند. در اين شيوه از زندگي خانه تنها حكم خوابگاهي را دارد كه اعضاي خانواده، شب لقمه غذايي را به تنهايي خورده و هر كس مشغول انجام كاري مي‌شود و بعد هر وقت كه خواست مي‌خوابد. در حالي كه غذا و سفره حرمت دارد و از لحاظ روانشناسي مي‌توان آن را به عنوان يك عامل تقويت‌كننده به حساب آورد، كه افراد خانواده را به بهانه گرسنه شدن و خوردن غذا دور يكديگر جمع كند. هم سفره شدن به بهبود روابط ميان اعضاي خانواده كمك مي‌كند. مثلاً برپايي مراسم عزاداري امام حسين(ع) و غذاي نذري خوردن براي ايرانيان يك امر مهم تلقي مي‌شود. چراكه هم غذا شدن با هم يك عامل تقويت‌كننده است. اكثر ما خاطرات بسيار جالبي از كنار هم بودن بر سر اين نوع سفره‌ها داشته‌ايم؛ اينگونه جمع شدن‌ها باعث شكل‌گيري تعاملات مثبت بين اعضاي خانواده مي‌شود.

 

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار