کد خبر: 624664
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۲ - ۲۱:۳۲
سرمقاله
دكتر يدالله جواني

موفقيت‌هاي روزافزون ارتش سوريه و نيروهاي مردمي اين كشور در پاكسازي مناطق آلوده به گروهك‌هاي تروريستي و تقويت موضع حاكميت،‌ پيش‌بيني آينده تحولات سوريه را نسبت به قبل آسان‌تر كرده است. روند تحولات سوريه و همچنين روند تحولات منطقه از يك طرف و توافق هسته‌اي ايران با گروه 1+5 از طرف ديگر، نشان مي‌دهد ايده كنارزدن بشاراسد از قدرت از طريق جنگ فرقه‌اي و مذهبي، كاملاً با شكست مواجه شده است. اكنون تمامي مداخله‌گران خارجي در سوريه،‌ به اين نتيجه رسيده‌اند كه بحران سوريه فقط از طريق راه‌حل سياسي قابل حل بوده و در اين راه‌حل نيز، عنصر سوري تعيين‌كننده اصلي و نهايي خواهد بود. با توجه به نزديك بودن زمان انتخابات رياست جمهوري در سوريه و موقعيت برتر بشاراسد در رقابت‌هاي انتخاباتي، پيش‌بيني مي‌شود نه تنها سيستم سياسي اين كشور پابرجا خواهد ماند، بلكه بشاراسد براي يك دوره ديگر در جايگاه رياست جمهوري سوريه با رأي قاطع سوري‌ها تثبيت مي‌شود. بر اين اساس، سؤال اين است كه چشم‌انداز مذهب در سوريه جديد پس از عبور از يك بحران سخت و نفس‌گير و جنگ شديد داخلي با مداخله‌ خارجي، چگونه خواهد بود.

هر جنگي چه داخلي و چه خارجي، به طور طبيعي و قطعي داراي يكسري آثار و نتايج و پيامد‌ها خواهد بود. جنگ‌هاي بزرگ، پيامدهاي بزرگ دارند. تغييرات و دگرگوني‌ها در ساختار‌هاي گوناگون و بالا و پايين شدن جايگاه نهادها در يك كشور، از پيامد‌هاي جنگ در يك كشور است. بنابر‌اين مذهب از جمله‌ نهادهايي است كه تحت تأثير جنگ، دستخوش تغيير و دگرگوني شده، موقعيت آن تنزل يا ارتقا مي‌يابد. به عنوان مثال به دنبال جنگ‌هاي ايران و روس در دوره قاجار و تحميل قراردادهايي چون گلستان و تركمنچاي به ايران، نوعي سرخوردگي و يأس و نااميدي بر ايرانيان حاكم گرديد و از پيامدهاي اين وضعيت، تضعيف موقعيت مذهب از يك طرف و ايجاد زمينه لازم براي رشد انديشه‌هاي غرب‌گرايانه و سكولاريسم در كشور از طرف ديگر بود. اما پس از انقلاب اسلامي و در دوران جنگ تحميلي با توجه به نقش دين و باورهاي مذهبي در پيروزي و شكل‌گيري دفاع مقدس، موقعيت مذهب و باور‌هاي ديني در ايران نسبت به قبل استحكام بيشتري پيدا كرد. بنابر اين با توجه به تجارب گذشته و حوادث سوريه، مي‌توان تا حدودي چشم‌انداز مذهب در سوريه پس از بحران را ترسيم نمود. براي ترسيم اين چشم‌انداز، بايد مجموعه‌اي از مؤلفه‌ها و نكات را مورد توجه قرار داد كه مهم‌ترين آنها عبارت است از:

1- منظور از دين و مذهب چيست و متدين و مذهبي بودن يعني چه؟

براي پاسخ به اين سؤال به اختصار مي‌توان گفت، دين واژه‌اي عربي است كه در كتاب‌هاي لغت براي آن تعاريف گوناگوني ارائه شده است. علامه طباطبايي صاحب تفسير الميزان، دين را اينگونه تعريف مي‌كند: «دين،‌ عقايد و يك سلسله دستور‌هاي عملي و اخلاقي است كه پيامبران از طرف خداوند براي راهنمايي و هدايت بشر آورده‌اند. اعتقاد به اين عقايد و انجام اين دستور‌ها، سبب سعادت و خوشبختي انسان در دو جهان است.»

بنابر اين مي‌توان گفت: دين،‌ مجموعه (سيستم)‌حقايق هماهنگ و متناسب از نظام فكري (عقايد و معارف)، نظام ارزشي (قوانين و احكام) و نظام پرورشي (دستورات اخلاقي) است كه در قلمرو ابعاد فردي و اجتماعي از جانب پروردگار متعال براي سرپرستي و هدايت انسان‌ها در مسير كمال الهي ارسال مي‌گردد.

مذهب در دو مفهوم عام و خاص به كار گرفته مي‌شود. در مفهوم خاص مذهب شاخه‌اي از يك دين مانند مذهب شيعه و تسنن نسبت به دين اسلام و مذهب پروتستان و كاتوليك نسبت به دين مسيح است. مذهب در مفهوم عام و كلي، با دين مترادف است. برمبناي تعريف دين و مذهب، ‌فرد متدين يا فرد مذهبي، به كسي اطلاق مي‌شود كه داراي اعتقادات و باور‌هاي عميق ديني و مذهبي بوده و اين اعتقادات و باور‌ها، خط‌مشي زندگي او را تعيين نموده و بر اعمال و رفتار او حاكم باشد.

2- وضعيت دين و مذهب در سوريه چگونه بوده است؟

مردم سر‌زمين شامات، از اولين مر‌دماني بودند كه بعد از مردم شبه جزيره عربستان به اسلام گرويدند. اكنون سوريه كشوري با حدود 24 ميليون نفر جمعيت و اكثريت مسلمان است. حدود 74 درصد از مسلمانان سوريه را مسلمانان سني مذهب، 13 تا 15 درصد را مسلمانان علوي و شيعيان دوازده‌امامي و اسماعيليه، حدود 10 درصد از مردم سوريه را مسيحي‌ها و 3درصد را هم دروزي‌ها تشكيل مي‌دهند.

مجموعه‌اي از مسائل تاريخي و تأثير‌پذيري سوري‌ها از فرهنگ غربي‌ها، موجب شده به رغم مسلمان بودن اكثريت مردم سوريه، دين و مذهب در اين كشور داراي كمترين كاركرد‌هاي اجتماعي باشد.

3- رابطه دين و سياست در سوريه چگونه است؟

در سوريه جديد پس از جدا شدن از امپرا‌توري عثماني و تشكيل حزب بعث در اين كشور، نظام سياسي سوريه، به يك نظام لائيك و ضد‌دين تبديل شد. در دوران مر‌حوم حافظ اسد، با مجموعه‌اي از حوادث از قبيل اخراج 20 هزار طلبه از حوزه علميه نجف از سوي حزب بعث عراق و رفتن امام موسي صدر به سوريه از طريق لبنان، زمينه‌هاي تغيير نگاه به دين در سوريه فراهم گرديد. امام موسي صدر موفق شد تحول فكري و عقيدتي عميقي را در حافظ اسد ايجاد نمايد و از نتايج اين تغيير و تحول فكري، تبديل سوريه لائيك ضد‌دين به سوريه لائيك دين مختار بود. به دنبال اين تحول در حافظ اسد بود كه برخي از فعاليت‌‌هاي ديني و مذهبي آزاد شد و هر كس مختار بود اعمال و فرايض ديني خود را به صورت فردي يا اجتماعي انجام دهد. البته در دوران حافظ اسد و همچنين بشار اسد، فعاليت‌هاي فرهنگي و مذهبي در نهاد‌هاي حكومتي و از جمله ارتش ممنوع و در جامعه تحت كنترل بود، به عنوان مثال خواندن قر‌آن يا اقامه نماز در ارتش سوريه مجاز نبود.
 
4- آيا در سوريه حاكميت و حكومت در دست اقليت علوي قرار دارد؟

از مهم‌ترين استدلال‌هايي كه بحران‌آفرينان سوريه براي به راه انداختن جنگ مذهبي در سوريه براي توجيه كار خود ارائه مي‌دهند، اين است كه نظام سوريه، يك نظام علوي مذهب است. وهابي‌ها، سلفي‌ها و تكفيري‌ها با چنين استدلالي‌، سوريه را ارض جهاد اعلام كرده و علوي‌ها و شيعيان را به صرف اينكه داراي اين مذهب هستند، حتي به صورت دسته‌جمعي و بر اساس فتاوي صادره از سوي مفتي‌هاي وهابي به قتل مي‌رسانند. اين كشتار و قتل‌عام علوي‌ها و شيعه‌ها در حالي صورت مي‌گيرد، كه نمي‌توان گفت، حاكميت، حكومت، قدرت و ثروت در سوريه، در دستان اقليت علوي مي‌باشد. مخالفان نظام سياسي سوريه با اين بهانه كه حافظ اسد و بشار اسد علوي هستند، چنين تبليغاتي را به راه انداخته‌اند، تا يك جنگ مذهبي و فرقه‌اي را توجيه كنند. دلايل زير چنين نظريه‌اي را مردود مي‌سازد:

الف- بسياري از شخصيت‌هاي بر‌جسته سياسي و نظامي در زمان حافظ اسد و همچنين درزمان بشار اسد، از غير‌علوي‌ها بوده و سني مذهب يا مسيحي مي‌باشند. ماهيت نظام سياسي سوريه، يك ماهيت مذهبي، قومي و قبيله‌اي نبوده كه قدرت و ثروت در دست يك اقليت قومي يا مذهبي باشد. به عنوان مثال عبد‌الحليم خدام، نخست‌وزير حافظ اسد، حكمت الشهابي، رئيس سابق ستاد مشترك ارتش سوريه، مصطفي طلاس، وزير دفاع سوريه در زمان حافظ اسد، عبد‌الله الاحمر، معاون دبير كل حزب بعث سوريه در زمان حافظ اسد، همگي سني مذهب هستند. در زمان بشار اسد نيز همين وضعيت ادامه داشته و بسياري از چهره‌هاي سياسي و نظامي پر‌نفوذ و قدر‌تمند در حكومت سوريه سني مذهب هستند.

ب- بشار اسد و برا‌درش هر دو نفر، از خانواده‌هاي اهل سنت زن گرفته و خطبه‌هاي عقد‌شان در دادگاه اهل سنت خوانده شده است.

ج- تجار دمشق و حلب كه نبض اقتصاد سوريه را در دست دارند و البته از حاميان بشار اسد مي‌باشند، همگي سني بوده و در ميان آنان كمتر علوي و شيعه ديده مي‌شود.

د- در سوريه، اهل سنت، هم در مناطق مرفه‌نشين و ثروتمند زندگي مي‌كنند و هم در مناطق محروم و فقير نشين، لكن عمدتاً علوي‌ها و شيعه‌ها در مناطق محروم و فقيرنشين زندگي مي‌كنند.

5- آيا سوريه گرفتار يك جنگ داخلي مذهبي شده يا با يك توطئه خارجي مواجه است؟ گرچه برخي از زمينه‌هاي داخلي و نارضايتي‌هاي موجود در ميان بخش‌هايي از مردم سوريه مقدمات در‌گيري بين ارتش و برخي از گروه‌هاي داخلي را به وجود آورد، لكن اين در‌گيري‌ها شرايطي را فراهم ساخت تا يك توطئه منطقه‌اي و بين‌المللي عليه سوريه عملياتي شود. با پياده‌سازي اين توطئه بايد سوريه به عنوان محور جبهه مقاومت عليه رژيم صهيونيستي و از پشتيبانان اصلي حزب‌الله و بسياري از گروه‌هاي فلسطيني فرو‌ريخته شود. جنگ مذهبي، جوهره اين توطئه و نقشه را تشكيل مي‌دهد. به استناد برخي از گزارش‌ها، حدود 10 سال پيش مركز مطالعات مذاهب منطقه عربي «آريل» در اسرائيل، پس از پژوهش‌هاي متعدد كار‌شناسان فرانسوي و اسرائيلي، اعلام كرد، به اين نتيجه رسيده است كه بهترين راه براي آزاد كردن اسرائيل از خطر مقاومت عربي در جنوب لبنان و فلسطين، ايجاد اختلافات مذهبي ميان اهل سنت و شيعيان در خاور‌ميانه، يعني ايران و پاكستان گرفته تا سوريه، لبنان عراق و خليج‌فارس است.
 
ايده خاور‌ميانه جديد كه شيمون پرز رئيس رژيم غاصب اسرائيل آن را دنبال مي‌كرد، ازهمين پژوهش نشئت گرفته است. بر اساس اين ايده، رژيم صهيونيستي و حاميان فرا‌منطقه‌اي‌اش چون امريكا و كشور‌هاي اروپايي، با كمك برخي از كشور‌هاي عربي همسو، بايد تضاد اعراب و اسرائيل را به تضاد ايران شيعي و اعراب سني تبديل نمايند. بنابراين بحران سوريه بايد با چنين نگاهي تحليل شود. بر اين اساس بود كه قطري‌ها و وكيل مدافع آنان يعني يوسف القرضاوي، سوريه را ارض جهاد ناميده و آتش جنگ مذهبي در اين كشور را برافروختند. بر همين اساس بود كه آل سعود و وهابي‌ها، اولويت اولشان كشتار علوي‌ها و شيعيان در سوريه شد.
 
بر اساس چنين نقشه خطرناكي، مي‌بايست با جنگ مذهبي، تحولات اساسي و بنيادين در سوريه، عراق، لبنان و حتي در صورت امكان در ايران پديد آيد، تا غرب، رژيم صهيونيستي و مرتجعين عرب در منطقه از انقلاب اسلامي، بيداري اسلامي و جبهه مقاومت آسوده خاطر گردند. اكنون و قريب سه سال از گذشت بحران سوريه، بحران آفرينان با شكست سختي مواجه شده‌اند و پيش‌بيني مي‌شود پيشبرد ايده جنگ مذهبي در جهان اسلام با بن‌بست جدي مواجه بشود. يكي از دلايل اين بن‌بست، شكل‌گيري گروه‌‌هاي تروريستي در منطقه با رويكردهاي بسيار افراطي و خطرناك، به عنوان تهديدات امنيتي براي خود بحران آفرينان، يعني امريكايي‌ها، اروپايي‌ها و برخي از دولت‌هاي عربي است.

6- با توجه به پيش‌بيني حل بحران سوريه به شكل پيش گفته چشم انداز مذهب در سوريه چگونه است؟

اگر فتنه مذهبي در سوريه به نتيجه مي‌رسيد، به طور قطع موقعيت مذهب و نيروهاي مذهبي اين كشور نسبت به گذشته، تضعيف مي‌شد و چه بسا با به قدرت رسيدن عناصر افراطي با نام مذهب، پس از يك دوره زماني، تنفر عمومي نسبت به مذهب (با توجه به اعمال خشونت‌آميز تحت لواي مذهب)، بيشتر مي‌گرديد اما با توجه به شرايط كنوني و روند تحولات سوريه، پيش‌بيني مي‌شود مذهب و نيروهاي مذهبي در آينده سوريه از موقعيت بهتري برخوردار شده و افكار عمومي سوري‌ها تحت تأثير اين نيروها قرار گيرد.
 
سوري‌ها اكنون در آستانه يك پيروزي (نه شكست) قرار دارند. سوري‌ها در برابر يك جبهه ضد سوري شامل غربي‌ها، صهيونيست‌ها، برخي از دولت‌‌هاي مرتجع عربي، ترك‌ها و گروهك‌‌هاي تروريستي با تابعيت از بيش از 80 كشور خارجي قرار دارند و روند تحولات به نفع آنان پيش مي‌رود. بدون ترديد در ادامه اين روند و با پيروز شدن سوري‌ها بر يك جبهه منطقه‌اي و بين‌المللي ضد سوري، اين سؤال براي سوري‌ها پيش خواهد آمد كه عوامل پيروزي‌ها چه بوده است؟
 
 نيروهاي موثر در اين عرصه چه كساني هستند؟ كساني كه به دنبال يافتن پاسخ اين سؤالات باشند، به عامل مذهب و نيروهاي مذهبي معتقد به عنوان يك عامل مؤثر و تعيين كننده خواهند رسيد. اكنون در سوريه، كاملاً محرز است كه ياري كننده اصلي ارتش در پيشروي‌ها و حفظ مناطق استراتژيك سوريه، نيروهاي دفاع وطني هستند. اين نيروها شبيه همان نيروهاي بسيجي ايران در جنگ، داوطلبانه وارد عرصه دفاع از كشور خود شدند. تفكر بسيجي روز به روز در اين نيروها عمق بيشتري پيدا مي‌كند.
 
 اين نيروها كه تركيبي از سني‌ها، علوي‌ها و شيعه‌ها هستند و تعدادشان به ده‌ها هزار نفر مي‌رسد، به شدت تحت تأثير انديشه‌‌هاي ناب مذهبي قرار گرفته و از مجموعه‌هايي چون حزب‌الله لبنان و سپاه و بسيج ايران الگو گرفته‌اند. به نظر مي‌رسد اين نيروها در آينده سوريه، به عنوان يك نيروي راهبردي، بسياري از حوزه‌‌هاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي را تحت تأثير قرار داده و با جوهره باورهاي ديني و مذهبي خود،‌جايگاه مذهب را در سوريه ارتقا بخشند. سيستم دفاعي سوريه اكنون از مذهب تأثيرپذير شده و بسياري از اعمال مذهبي مانند نماز كه تا پيش از اين در ارتش سوريه اقامه آن ممنوع بود،‌اينك بعضاً‌ فرماندهان بلندپايه ارتش، نماز را با جماعت اقامه مي‌كنند. لحن و ادبيات رسانه‌‌هاي سوريه و از جمله راديو و تلويزيون دولتي اين كشور، در مواردي رنگ مذهبي به خود گرفته است. حضور بشار اسد در نمازهاي جماعتي چون نماز عيدفطر مي‌تواند حامل پيام‌هايي در اين راستا باشد.
 
بنابراين مي‌توان گفت: اگر صهيونيست‌ها و متحدين منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي آنها، با شعله‌ور كردن جنگ مذهبي در سوريه به دنبال فرو ريختن جبهه مقاومت و تضعيف موقعيت جمهوري اسلامي ايران بودند، آنان به دست خود در سوريه، زمينه‌‌هاي زايش و پيدايي نيروهايي را فراهم ساختند كه با تكيه بر آموزه‌‌هاي ديني و مذهبي، در مبارزه با استكبار جهاني به سركردگي امريكا و صهيونيستم بين‌الملل با محوريت رژيم اشغالگر قدس عزم و اراده‌اي پولادين پيدا خواهند كرد. (ان‌شاءالله)
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۲
adel
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۳۵ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۶
0
1
سلام خیلی خوبه مرسی.داداش من دارم یه سایت مذهبی از شما هم دعوت میکنم که توی این کار خوب شریک بشین اینم ادرس سایت http://rahbehesht.com
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۰۷ - ۱۳۹۶/۱۲/۰۴
0
1
تحلیل بسیار خوب و واقع بینانه است
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار