اين نمايش كه قالبي كمدي دارد داستان دو خانواده فقير را روايت ميكند كه در شرايط سخت زندگي ناچار به دروغ گفتن به همسران خود ميشوند. بازيگران اين نمايش هدايت هاشمي، نگار عابدي، علي صالحي، علي عاملهاشمي، حميدرضا محمدي و غزل نعيمي هستند. هدايت هاشمي بازيگر نقش اول اين نمايش را پيش از اين در عرصه تئاتر و سينما و تلويزيون بارها ديدهايم كه آخرينش بازميگردد به سريال چك برگشتي كه در ايام عيد روي آنتن شبكه يك سيما رفت و در آن هاشمي نقش كانديداي مجلس را بازي ميكرد. در رابطه با نقش آفريني اخير هاشمي در «حساب پرداخت نميشه» پاي صحبتهايش نشستهايم تا از بازي در اين نمايش و كارهاي تلويزيوني و سينمايي آتياش بپرسيم.
آقاي هاشمي؛ درباره «نمايش حساب پرداخت نميشه» بگوييد. چه شد كه بازي در آن را پذيرفتيد؟
آقاي هادي عامل پس از نمايش «افسانه ببر» تصميم داشت سهگانهاي در خصوص داريوفو كار كند. در گروه پاپتيها معمولاً اينگونه است كه دو كارگردان اصلي آقاي پورآذري و آقاي هادي عامل، زماني كه به متوني برخورد ميكنند كه قابليت كار داشته باشد، از اين نمايشنامهنويس چند كار انتخاب و اجرا ميكنند. فرصتي هم كه در تماشاخانه انتظامي خانه هنرمندان به وجود آمده بود باعث شد كه اين پيشنهاد با گروه مطرح شود. با توجه به اينكه اجراي نمايش «افسانه ببر» پس از مدتي متوقف شد اما در همان اجراهاي محدودش هم بسيار موفق ظاهر شده بود. شناخت كافي كارگردان نسبت به متنهاي اين نمايشنامهنويس و علاقه شخصي خود من به متنهاي داريوفو باعث شد كه كار روي اين نمايش را آغاز كنم.
شما در نمايش «حساب پرداخت نميشه» نقش جوواني را ايفا ميكنيد. فردي كه بهرغم وضعيت نامناسب اقتصادي سعي ميكند قانونمدار باشد اما پس از اخراج از كار و مشكلات معيشتي كه برايش پيش ميآيد، رويه گذشتهاش را كنار ميگذارد. درباره شخصيت جوواني بگوييد و اينكه چه شد كه باورهايش تغيير كرد؟
مسئلهاي كه در نمايش هم وجود دارد اين است كه فشارهاي اقتصادي و ناملايمات زندگي متمدنانه امروز بهرغم پايدار بودن و وفادار بودن انسانهاي قانوگرا، شرايطي پيش پاي آنها ميگذارد كه باعث قانونگريزيشان ميشود. اين مسئله براي آگاهي دادن اجتماعي هم خوب بود كه چگونه شرايط سخت معيشتي ميتواند به اجتماع و به خصوص طبقه آسيبپذير آن، لطمه وارد كند. نمايش دادن اين مكانيزم و سير تحول آن، جذاب است و به رغم اينكه اين نمايشنامه در ايتاليا نوشته شده است و مشكلات اقتصادي جامعه اروپايي را نشان ميدهد، اما با مناسبات جامعه امروزي ما هم بيربط نبوده است.
داستان نمايش در كدام برهه زماني در ايتاليا ميگذرد؟
اين نمايشنامه از دهه ۷۰ تا به امروز، دائماً در ايتاليا و ساير نقاط جهان اجرا شده است. نمايشنامه چندينبار توسط خود داريوفو و همسرش فرانكا رامك كه اجراكنندگان اصلي نمايش هم هستند، بازنويسي شده است. نمايشهاي داريوفو همواره با تغييرات احوالات اجتماعي تغيير ميكنند و مورد بازبيني قرار ميگيرند. ما از دو ترجمه براي اين كار استفاده ميكرديم كه ترجمه اول مربوط به اجراهاي اول در دهه ۷۰ ايتاليا بود و ترجمه دوم كه آقاي كاوياني انجام دادند، مربوط به دهه ۹۰ بود.
شما پيش از اين گفته بوديد كه در گروه پاپتيها تقسيم نقشها در اختيار بازيگران گروه است، چه شد كه نقش جوواني را انتخاب كرديد؟
در گروه پاپتيها هر وقت كار كردن روي نقشها را شروع ميكنيم، هركس هر پيشنهاد و اتودي كه دارد روي نقشها اعمال ميكند، بعد همه افراد گروه تمام نقشها را بازي ميكنند. دليل من هم براي انتخاب شخصيت جوواني اين بود كه با همسرم خانم نگار عابدي پس از ۶ سال همبازي شوم چون نقش مقابل جوواني بر عهده همسرم بود. يك نوع ساده لوحي در شخصيت جوواني ديده ميشد و او مسائل غيرقابل باور را به راحتي ميپذيرد و اين سادهلوحياش قابل باور است.
جوواني عضو طبقه كارگر است و از تحصيلات بالايي برخوردار نيست و آگاهي زيادي از علوم و فنون ندارد، به همين دليل زودباور است و سريع مسائلي كه شايد در باور هم نگنجد ميپذيرد. اين در نمايشنامه هم وجود داشت و شخصيت جوواني هم تحتتأثير آن بود.
به نكته خوبي اشاره كرديد، سؤال بعدي من هم درباره همين مسئله بود. طبقه اجتماعي يكي از مهمترين مؤلفههاي نمايش بود، چرا؟
اين بازميگردد به شخصت خود داريوفو كه تمام متنهايي كه مينويسد در خصوص مشكلات طبقه كارگر است. داريوفو خودش را موظف ميداند كه از طبقه اجتماعي كارگر بنويسد و دربارهشان نمايش اجرا كند و معضلاتشان را بررسي كند و به طور كلي معتقد است اثر گذاري تئاترش بر طبقه كارگر بيشتر از ساير طبقات اجتماعي است چون معتقد است كه طبقه كارگر طبقهاي است كه بايد به آن آگاهي بخشيد. داريوفو نمايشنامههايش را در مقابل كارخانهها و محلههاي كارگري اجرا ميكند و به آگاهي بخشي به اين طبقه به عنوان موتور حيات اجتماع، توجه دارد. به همين دليل هم هست كه اين مسئله طبقه اجتماعي در اين نمايش آنقدر مشهود است.
استقبال از نمايش چطور بود؟
خيلي خوب بود. با توجه به اينكه ما در دو هفته اول اجرا به دليل برخي از كارشكنيها از داشتن پوستر و بروشور و ساير امكانات محيطي تبليغي بيبهره بوديم، اما براي من خيلي جالب بود كه از شب اول سكوهاي تماشاگران پر بود و كم كم به روي زمين نشستن و دو اجرايي شدن رسيد. به رغم اينكه اجرا با ماه مبارك رمضان هم تلاقي پيدا كرد، من انتظار چنين استقبال گستردهاي را نداشتم. به نظر من تالار انتظامي با توجه به نمايشهايي كه در آن اجرا شده الان به عنوان يكي از سالنهاي تئاتر موفق تهران جاافتاده است.
تمام بازيگران اين نمايش اعضاي گروه پاپتيها بودند يا مهمان هم داشتيد؟
دو بازيگر مهمان داشتيم؛ يكي علي صالحي بود كه پس از ۱۴ سال بازي در سينما و تلويزيون به تئاتر بازگشته بود كه با اعتمادي كه از سوي هادي عامل صورت گرفت مهمان گروه ما شد و نقش لوئيجي را بازي كرد و به نظر من حضور بسيار موفقي هم داشت. بازيگر دوم هم خانم غزل نعيمي هستند كه به تازگي به گروه اضافه شدهاند. به نظر من هر دو خوب ظاهر شدند و ساير بازيگران اعضاي قديمي گروه پاپتيها هستند.
پروژه تلويزيوني يا سينمايي در دست كار نداريد؟
پيشنهاد چند پروژه تلويزيوني دارم كه در حال مطالعهشان هستم و چندتا نقش اصلي سريالها هستند كه در حال حاضر بررسيشان ميكنم. براي يك فيلم سينمايي هم قرارداد بستهام كه بلافاصله پس از نمايش «حساب پرداخت نميشه» فيلمبردارياش آغاز ميشود.