اين شبكه عرب زبان كه بخش عمده مخاطبان خود را در منطقه خاور ميانه تعريف ميكند، از سال ۸۱ راه اندازي شده است و با توجه به رويكرد متفاوتش در مواجهه با حوادث مختلف به ويژه بيداري اسلامي توانسته است نظر بينندگان بسياري را به خودش جلب كند تا آنجا كه به گفته مدير اين شبكه دستور مستقيم پادشاه سعودي پخش اين شبكه را از روي ماهوارههاي عرب ست و نايل ست قطع ميكند، آن هم به اميد اينكه از ميزان مخاطبان العالم كاسته شود اما العالم با گريز زدن به راههاي مختلف پوشش خود در تمامي كشورهاي عربي و ميزان تأثيرگذارياش را همچنان حفظ كرده است تا اين شبكه به اعتراف رسانهها و استناد نظرسنجيهاي به عمل آمده ميان ۵، ۶ شبكه برتر جهان عرب قرار بگيرد. با اين حال نواقص هميشه وجود دارند. شبكه العالم با مشكلات زيادي اعم از كمبود بودجه و سنگاندازيهاي برخي كشورهاي عربي دست و پنجه نرم ميكند. براي انجام گفتوگو با مدير اين شبكه راهي جام جم ميشويم. از سر بالايي طاقت فرساي آن بالا ميرويم تا به ساختماني تقريباً نوساز و زيبا كه نام العالم روي آن خودنمايي ميكند، برسيم. نرسيده به اتاق مدير شبكه، صداي بلند مجري عرب زبان شبكه به گوش ميرسد. وارد اتاقي ميشويم كه ۱۳ تلويزيون بزرگ و كوچك هر يك به پخش برنامههاي يكي از شبكههاي خبري عرب زبان اعم از الجزيره، العربيه يا بيبي سي عربي اختصاص دارند و اما درست در وسط اين تلويزيونها، بزرگترين تلويزيون كه برنامه هايش شبكه العالم را نمايش ميدهد. بعد از سلام و احوالپرسي پاي صحبتهاي سيد احمد سادات مينشينيم كه به عربي همچون زبان مادري تسلط دارد. سادات پيشتر رياست دفتر صدا و سيماي ايران در بيروت و دمشق را بر عهده داشته و حالا حدود چهار سال از مديريت وي بر شبكه برون مرزي العالم ميگذرد:
شبكه العالم در كدام مناطق جغرافيايي پخش ميشود؟
شبكه العالم از طريق نايل ست و عرب ست شمال آفريقا و منطقه عربي به خصوص خاور ميانه را پوشش ميداد. علاوه بر اين العالم از طريق هفت ماهواره (هاتبرد و گالكسي و آتلانتيك برد ۲و۷ و بدر۵ وتل استار آسيا ست) تقريباً در پنج قاره پوشش كاملي دارد، اما نا گفته نماند كه ما از حدود دو سال پيش به يك مشكل برخورديم و آن اين بود كه از روي عرب ست و نايل ست حذف شديم. با توجه به حذف شبكه از آتلانتيك برد ۲ كه در هفته قبل اتفاق افتاد، در حال حاضر روي شش ماهواره هستيم.
دليلش چه بود؟
خب علتش مواضع شبكه العالم نسبت به سياستهاي عربستان سعودي و مصر بود كه باعث شد پنج كشور عربي متشكل از وزراي اطلاع رساني كشورهاي امارات، مصر، سعودي و اردن و نماينده تشكيلات خودگردان فلسطين طي جلسهاي تصميم بگيرند كه العالم را از روي عرب ست و نايل ست حذف كنند، آن هم در زماني كه تأثير شبكه بسيار زياد بود. پس از اين اقدام به سراغ ماهوارههاي بديل رفتيم و از طريق آتلانتيك برد۴ سعي كرديم كه در همان مدار نايل ست مخاطبينمان را از دست ندهيم. در حال حاضر پخش شبكه از طريق ساير ماهوارهها مشكل اساسي ندارد. در واقع مشكلاتمان از طريق ماهوارههاي بديل تقريباً برطرف شد.
از قضا يك دفتر خبري آن هم متعلق به ايران در قدس داير است! بعضي از گزارشهاي برنامه المحور هم گويا از همين دفتر پخش ميشود. آيا فعاليت در منطقه تحت حاكميت رژيم صهيونيستي كار را برايتان دشوار نميكند؟
با توجه به حاكميت اسرائيليها امكان و اجازه فعاليت در آنجا را نداشتيم. در حال حاضر با يك شركت خبرگزاري فلسطيني قرارداد داريم. در واقع دفتر متعلق به اين شركت است كه در قدس مجوز فعاليت دارد. خبرنگار ما در اين منطقه خضر شاهين است. او فلسطينيالاصل و جزو فلسطينيهاي ۴۸ يعني از عربهاي موجود در سرزمين اشغالي است. شاهين پيشتر در جريان جنگ غزه از سوي اسرائيليها دستگير شده بود. جالب است كه هنوز حكم برائتش صادر نشده و پروندهاش كماكان مفتوح است. گزارشهاي او تحت كنترل اسرائيليهاست و به همين خاطر برايش محدوديت زيادي ايجاد كردند. برنامه المحور از سه منطقه پخش ميشود: اول، منطقه رام الله است كه در واقع مركز حكومت خودگردان فلسطين است. دوم غزه است كه مركز حكومت حماس درغزه است و سوم قدس است كه خضر شاهين از آنجا گزارش پخش ميكند. دوم، با توجه به اينكه گزارشهايش كنترل ميشود، حتي مجبور است كه يكسري از اصطلاحات را به كار نبرد، در واقع مجبور است كه يكسري مصطلاحات را رعايت كند تا دچار مشكل نشود.
شبكه العالم در كل چه تعداد خبرنگار دارد؟
تعداد خبرنگارانمان متغير است. ما حدود ۵۰ تا ۶۰ خبرنگار داريم كه براي مثال در برهه انقلاب مصر تعداد خبرنگارانمان در مصر ۱۳ نفر بود. الان تعدادشان كمتر شده است. با توجه به انقلاب يمن تعداد خبرنگارانمان در يمن را افزايش داديم. همچنين از آنجا كه خبرنگارمان در بحرين تحت تعقيب حكومت بحرين بود، مجبور به خروج از اين كشور شد و در حال حاضر در بحرين خبرنگار نداريم. در عربستان سعودي هم خبرنگار نداريم چراكه در آنجا اجازه فعاليت به ما را نميدهند و فردي كه با ما همكاري ميكرد، توسط حكومت سعودي دستگير شد. در كويت هم با شرايط مشابه مواجهيم و در آنجا هم حدود شش ماه است كه خبرنگار نداريم. در مغرب اجازه فعاليت نداريم و خبرنگار ما بسيار محدود فعاليت ميكند، طوري كه در ماه حدود دو يا سه گزارش برايمان ارسال ميكند. در امارات اجازه فعاليت به ما را نداند و در اردن هم فعاليتمان ممنوع شد. تقريباً در كشورهاي مرتجع و كشورهاي حاشيه خليج فارس خبرنگاري نداريم و ميدانيد كه در جريان حمله امريكا به عراق هم يكي از خبرنگاران العالم شهيد ميشود و اين به صورت مستمر مخصوصاً براي خبرنگاران شبكه رخ ميدهد.
CPJ يا همان كميته حمايت از خبرنگاران به صورت مستمر در حمايت از خبرنگاران در سرتاسر جهان بيانيههاي حمايتي صادر ميكند. آيا مراجع بينالمللي براي خبرنگاران رسانههاي ايراني هم به همين ترتيب احساس همدردي ميكنند؟
البته زماني كه خضر شاهين، خبرنگار ما در فلسطين بازداشت شد، همبستگي زيادي با وي صورت گرفت. انجمن روزنامه نگاران دركشورهاي مختلف در اين خصوص بيانيههاي زيادي صادر كردند. اين فشارها در نهايت باعث شد كه اين خبرنگار آزاد شود. در خصوص اتفاق مشابهي كه براي خبرنگار ما در موريتاني و يمن افتاد، كار به جايي كشيد كه انجمن صنفي خبرنگاران در موريتاني و نيز انجمن صنفي خبرنگاران يمني بيانيه صادر كردند. حدود چهار يا پنج ماه پيش عوامل تيم العالم در عراق مورد هجمه قرار گرفته و مجروح شدند. بعد از آن انجمن صنفي خبرنگاران در آن كشور هم اعلام حمايت و همبستگي كرده و مسئولان كميته اطلاعرساني عراق از تيم مربوطه عذرخواهي كرد. اين اتفاق تقريباً در كشورهاي مختلف افتاده است. معمولاً از آنجا كه انجمنهاي صنفي روزنامه نگاران حالت NGO دارند چندان متأثر از حكومتها نيستند و در بسياري از كشورها به صورت مستقل فعاليت ميكنند. در خصوص خبرنگار ما در فلسطين كار به جايي ميكشد كه اتحاديههاي بينالمللي و روزنامه نگاران وچندين مؤسسه در فرانسه و نيز در امريكا و انگليس هم حتي بيانيه داده و اعلام همبستگي ميكنند. چنين جوي تقريباً بر مطبوعات هميشه حاكم است. حتي زماني كه شبكه از روي عرب ست و نايل ست حذف شد، موج همبستگيها به نحوي بود كه شايد بيش از ۲۰۰ مؤسسه و انجمن بينالمللي و محلي در كشورهاي مختلف و نمايندگان مجلس ۸ كشور از شبكه العالم اعلام حمايت كردند.
زماني كه مؤسسه OFCOM يا همان اداره نظارت بر ارتباطات انگليس ميخواهد، پخش ماهوارهاي شبكهاي را ولو مغرضانه قطع كند، اين كار را با متوسل شدن به قانون يا به بهانه مفاد قانوني انجام ميدهد. با توجه به اتفاقي كه براي العالم افتاد اين طور به نظر ميرسد كه در جهان عرب هنوز چنين چيزي وجود ندارد؟! درست است؟
قطع شبكه از روي عرب ست و نايل ست هيچ گونه توجيه حقوقي ندارد. در همان بحبوحه در يكي از جلسات پرسش و پاسخي كه با حضور بيش از ۱۱۵ حزب عربي برگزار شده و در آن قضيه شبكه العالم مطرح شده بود، بشار اسد از شبكه ما اعلام حمايت كرده و گفته بود: «حذف اين شبكه كار اشتباهي است و من هم در اين خصوص از بعضي سران كشورهاي مرتبط انتقاد كردم.»
وقتي پخش العالم از روي عرب ست و نايل ست قطع شد، تلويزيون رسمي سوريه فركانس جديد العالم را تبليغ و زير نويس كرد. در آنجا كشورهاي مرتجع به سوريه و بشار اسد شكايت كردند و او نيز در پاسخ گفت كه خودش اجازه داده كه تلويزيون رسمي اين كشور فركانس العالم را زير نويس و تبليغ كند. از آنجا كه حذف العالم هيچ توجيه حقوقي نداشت، بعد از مدتي عربست به شبكه ما درخواست مذاكره داد. در نهايت خودشان به ايران آمدند، مذاكره صورت گرفت و آنها حتي حاضر شدند كه بابت قطع العالم از عرب ست به ما غرامت بپردازند. آنها ضمن اذعان به اينكه نظير اين اتفاق ديگر نميافتد، طي توافقي با مسئولان عرب ست ظرف ۲۴ ساعت پخش العالم روي اين ماهواره را احيا كردند اما اين ماجرا چند ماه بيشتر طول نكشيد و مجدداً پخش شبكه از روي عرب ست قطع شد. به دنبال پيگيري ما آنها به صورت غير رسمي به اين مسئله اعتراف كردند كه پادشاه عربستان دستور مستقيم براي قطع العالم را داده است و آنها نيز برخلاف توافقنامهاي كه در تهران امضا شده بود، مجبور به اين كار شده بودند.
به طور يقين شبكه العالم به عنوان تنها رسانهاي كه به نمايندگي از ايران در جهان عرب خبررساني و اطلاعرساني ميكند، چه در دوران بيداري اسلامي و چه در عصر پس از آن مسئوليت خطيري را بر عهده دارد. شما به عنوان مدير اين شبكه عملكرد العالم در بحبوحه بيداري اسلامي را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
اگر بخواهيم ارزيابي عملكرد داشته باشيم بايد شرايط موجود در منطقه را هم خوب بسنجيم. ما معمولاً خودمان را در رقابت رسانهاي با رسانههاي مطرح جهان عرب مقايسه ميكنيم اما امكاناتي كه آنها دارند اصلاً قابل مقايسه با امكانات ما نيست. به نظر من حوزهاي كه بعد از انقلاب كماكان مورد كم مهري واقع شده حوزه رسانه به طور عام و حوزه رسانههاي بينالملل به طور خاص است. شبكههاي معروف عربي و شبكههاي منطقهاي با بودجههاي كلان و امكانات عالي فعاليت ميكنند. توجه بسياري به اين شبكهها صورت ميگيرد و ما متأسفانه نظير چنين چيزي را در كشورمان نداشتيم، مثلاً در همين انقلابهاي اخير حكومت قطر چه ميكند؟! با حمايتي كه انجام داد الجزيره يك منظومه رسانهاي براي خودش ترسيم كرد، به اين معنا كه الجزيره حالا تنها يك كانال نيست بلكه يك شبكه به معناي واقعي است. اين شبكه مانند بيبيسي داراي كانال عربي، كانال انگليسي، كانال مستند و كانال كودك و مباشر وشش كانال ورزشي است. خيلي جالب است كه در همين پنج يا شش ماه اخير و در اوج بيدارى اسلامي الجزيره به خاطر مصر يك شبكه جديد به نام شبكه الجزيره مباشر مصر را راهاندازي كرده است. همچنين كمتر از يك ماه است كه به خاطر ليبي نيز يك شبكه جديد راه انداخته، اين در حالي است كه العالم و شبكه پرستيوي هر كدام يك كانال هستند و شبكههاي موجود ما از داخلي گرفته تا فرامرزي با مشكل بودجه مواجهند. وسعت جغرافيايي قطر به اندازه يكي از استانهاي كوچك ما هم نيست، تعداد جمعيتش حدود ۵/۱ ميليون نفر است و كار به جايي كشيده كه شبكه خبري قطري از نظر رسانهاي بسيار قويتر از ما عمل ميكند.
به طور تقريبي از ميزان و حدود بودجه اختصاصي شبكه الجزيره اطلاع داريد؟
حدود سه سال پيش يكي از مسئولان الجزيره در پاسخ به اين سؤال من كه شبكه الجزيره به تنهايي چه ميزان بودجه دارد از بودجه يك ميليارد دلاري سخن گفته بود كه به صورت مستقيم به اين شبكه اختصاص پيدا ميكرد، ضمن اينكه بسياري از كمكهايي كه به آنها ميشود به صورت غير مستقيم است. بسياري از شركتهاي قطري از سوي حكومت قطر ملزم هستند كه تبليغات خود را به الجزيره بدهند. مؤسسات و وزارتخانههاي عربستان سعودي نيز بايد تبليغات خود را به شبكه العربيه بدهند. اين يك الزام است. خب لذا ميبينم كه اين شبكهها تنها به صورت غيرمستقيم كمكهاي كلاني را از طريق جذب آگهيها كسب ميكنند. ما در ايران چنين چيزي را نداريم و هيچ گونه الزامي هم وجود ندارد. تنها بودجهاي كه وجود دارد، بودجه رسمي است كه حتي آن هم معمولاً به صورت كامل پرداخت نميشود. شبكه الجزيره به خبرنگاراني كه در كشورهاي بحران خيز گزارش تهيه ميكنند، روزي هزار دلار حقوق ميدهد در صورتي كه در شبكه العالم كل حقوقي كه خبرنگار ميگيرد، حدود ۳ هزار دلار است يعني مبلغي كه معادل حقوق سه روز خبرنگار در آن شبكه است. آنها ماهي ۲۰۰ هزار دلار را خرج اجاره يك SNG ميكنند. ما اصلاً چنين امكاناتي را نداريم.
اگر بودجه را كنار بگذاريم و بخواهيم ببينيم كه شبكه خوب عمل كرده است يا نه چگونه بايد قضاوت كنيم؟
بايد به سراغ نظر و ارزيابي ديگران برويم. قبل از انقلابهاي عربي و بيداري اسلامي بيبيسي ورلد در نظرسنجياي كه انجام داد، شبكه العالم را جزو پنج شبكه اول خاورميانه اعلام كرد. در اين نظر سنجي خود بيبيسي ميان پنج شبكه اصلي قرار نداشت. در كشور عربستان سعودي شبكه ما از نظر مخاطب در رتبه پنجم و در لبنان نيز در جايگاه ششم قرار گرفت. طبق نظر سنجي كه در فلسطين و در منطقه رامالله صورت گرفته بود، باز هم جز پنج شبكه اول بوديم و اين نظرسنجيها نيز به سفارش شبكههاي ديگر انجام ميشود، مثلاً در رامالله نظرسنجي به سفارش شبكه ابوظبي انجام شده بود. طي نظرسنجياي كه از سوي سازمان صدا و سيما در عراق انجام شد، شبكه در جايگاه ششم قرار گرفت. در شش ماه اخير نيز شبكه الجزيره نظرسنجياي در يمن انجام داد و در آنجا نيز شبكه العالم جزو پنج شبكه اول بود. در مورد انقلابها در يمن روزي نيست كه روزنامهها و سايتهاي يمني از العالم چيزي ننويسند. در دوران رژيم علي عبدالله صالح خود سفير يمن به دفتر شبكه آمد و درخواست كرد كه العالم خيلي به اخبار معارضين يمن نپردازد. در سعودي حجم مقالاتي كه عليه العالم نوشته ميشود بسيار بالاست. طي چند ماه اخير و در بحبوحه انقلابهاي عربي از شبكه الجزيره گرفته تا بيبيسي و العربيه و روزنامه الشرقالاوسط و روزنامههاي الحيات و الرياض و روزنامههاي معروف منطقه درباره العالم مطلب نوشتند و در عين حال كه در برخي مواقع نسبت به شبكه موضع تخريبي به خود گرفتند، همه نسبت به تأثيرگذاري اين شبكه اعتراف دارند. بعد از اينكه شوراي همكاري خليجفارس براي حل مسئله يمن طرح خود را پيشنهاد داد تنها شبكه عربي كه هنوز در سايه حوادث يمن حاضر بوده و اخبار آن را پوشش ميدهد، العالم است چراكه شبكههاي ديگر سعي كردند، طرح شوراي همكاريهاي خليج فارس را ترويج كنند و بر انقلاب يمن مهر پايان بزنند ولي العالم كماكان به رغم هجمههاي بسيار در صحنه حضور دارد. در مورد قضاياي بحرين فايننشال تايمز گزارشي را منتشر و طي آن اعلام كرد كه حدود ۹۰ درصد از شيعيان بحرين بيننده شبكه العالم هستند و نيز بيش از ۸۰ درصد سنيها هم العالم را به عنوان شبكه اولشان انتخاب ميكنند. يكي از خبرنگاران شبكه بيبيسي هم چندي پيش در بيان مشاهداتش در قالب گزارشي اعلام كرده بود كه در ميدان لؤلؤ بحرين مردم از طريق موبايل و واي فايو شبكه العالم را رصد ميكردند يا در چادرهايشان از طريق تلويزيون برنامههاي اين شبكه ايراني را تماشا ميكردند. اينها نشان ميدهد كه وضعيت شبكه خوب و رو به بهبود است.
بودجه مصوب و اختصاصي شبكه العالم حدوداً چقدراست؟
خيلي محدود است، يعني اين طور بگويم كه بودجه رسمي ما چيزي حدود يك پنجم تا يك بيستم بودجه رسمي شبكههاي رقيب است. علاوه بر اينكه در كشورهاي رقيب مثل قطر همه نهادها، سازمانها و وزارتخانهها در خدمت شبكه الجزيره هستند، براي مثال قرار بود كه شبكه الجزيره مصاحبهاي را با رجب طيب اردوغان ترتيب دهد. براي فراهم شدن شرايط مصاحبه، امير قطر شخصاً با اردوغان تماس ميگيرد و او را قانع ميكند كه با شبكه الجزيره گفتوگو كند. يك بار يكي از خبرنگاران الجزيره از قضيه عجيب استعفايش برايم تعريف كرده بود. ميگفت كه به خاطر مشكلي مجبور به استعفا از اين شبكه شد و تنها چند روز بعد از استعفا بود كه تلفن همراهش زنگ خورد و پشت خط هم كسي نبود جز رئيس دفترامير قطر! امير قطر شخصا با خبرنگار الجزيره صحبت ميكند تا مشكلش را حل كرده و زمينه بازگشتش به الجزيره را فراهم كند و شما حساب كنيد كه علاوه بر مسائل مالي تا چه ميزان همه چيز را در اختيار رسانه قرار دادهاند، در صورتي كه ما در اينجا چنين موردي را سراغ نداريم.
ادامه گفتوگو را يكشنبه هفته آينده بخوانيد.