
هر روز شاهد آن هستيم كه در شهرها، كارهاي عمراني به دليل عدم نظارت و دقت كافي در مدت زمان كوتاهي تكرار ميشود؛ آسفالت، لكهگيري، مرمت و روكش آسفالت، احداث فضاهاي سبز، انجام اقدامات ترافيكي همچون اصلاح هندسي نصب تابلو و خط كشي از جمله اين موارد هستند.
هرچند بنابر اعتقاد برخي كارشناسان «شهر» موجود زنده به حساب ميآيد كه به صورت مستمر نياز به نظارت و پيگيري امور دارد ولي اينكه حتي كارهاي كوچك در شهرهاي بزرگ بدون برنامه دقيق انجام شود، علاوه بر اينكه هزينه را افزايش ميدهد، سبب ميشود تا اعتماد عمومي نيز به دستگاههاي متولي اين امر افزايش يابد.
اگر قرار است كاري به صورت اصولي انجام شود بايد براي آن برنامه و دليل مشخصي نيز در نظر گرفته شود تا امور بر اساس برنامهريزي از پيش تعيين شده انجام شود.
متأسفانه شهر به دليل آنكه از يك مدل مديريت يكپارچه پيروي نميكند، همواره با مشكل تكرار و اتلاف هزينه روبهرو است.
گاهي اقداماتي در شهرها انجام ميشود كه تكرار آن اصلاً لازم و ضروري نيست؛ چراكه ميشود با كمي دقت و نظارت دقيق و کار كارشناسي كارها را به نحو مطلوب انجام داد.
اينكه مسئولان نتوانند بر اساس يك برنامه مدون و دقيق برخي امور شهري را كه تحت تأثير عوامل مختلف قرار دارد ساماندهي كنند، ناشي از بياهميت تلقي كردن آن است، چراكه كوچكترين اقدام به جا همچون حذف چاله و چوله و هم سطحسازي دريچه، بر ميزان اعتماد شهروندان ميافزايد؛ براين اساس وقتي شهروندان احساس ميكنند مسئولان به حقوق آنان احترام ميگذارند، آنان بر اين سعي استوار خواهند ماند كه خود حقوق شهروندي خود را در قبال مسائل شهري و زيستشهري به جاي آورند.
در اصل ميتوان نتيجه گرفت هرگونه كمكاري و كوتاهي در رفع مشكلات شهري نه تنها هزينه كردن اضافي از جيب شهروندان به حساب ميآيد، بلكه بياعتمادي آنان را نيز در پي خواهد داشت. از اين رو دقت عمل در انجام امور و رسيدگي به مشكلات شهري بايد در چارچوب شفاف و مشخصي صورت بگيرد تا شهروندان به شهر و مسئولان اعتماد بيشتري پيدا كنند و شهر را خانه خود بدانند.