بیشک حسین شمس یکی از بهترین مربیان فوتسال دنیاست. او در زمانی کوتاه توانست تیم ملی فوتسال ایران را به مقام اول آسیا و چهارم دنیا برساند و فوتسال ایران را زنده کند. وی هماکنون در پیآنست که تیم ملی فوتسال ایران را به فینال جام جهانی 2012 برساند. ایشان با همان خوشرویی همیشگیاش در دفتر کمیته فوتسال همراه با آقای ترابیان مسؤول کمیته فوتسال با ما در رابطه با وضعیت حال حاضر تیم ملی و کم لطفی رسانهها در قبال تیم ملی و نقد دنیای فوتبال به گفتوگو نشستند. با تشکر از ایشان که پذیرای ما در این گفتوگو بودند. چه شد که به فوتسال علاقهمند شدید؟به دلیل نبود امکانات مجبور شدم این رشته را انتخاب کنم (باخنده). اما واقعیت این است که به طور ناگهانی فوتسال را انتخاب کردم. ابتدا مربی فوتبال بودم و یک دوره نیز کمک آقای جلالی و مربی تیم ملی نوجوانان فوتبال شدم. پس از آن مربیگری تیم فتح تهران را داشتم البته در زمین چمن. در آن سالها بازیهای بسیار خوبی در استادیوم 100 هزار نفری برگزار میشد که تیم فتح یکی از تیمهای خوب آن بازیها بود به طوری که تیم سه دوره پشت سرهم قهرمان تهران شد. زمانی که آقای صفایی فراهانی ریاست فدراسیون را برعهده گرفت، هشت نفر را به کمیته فنی فدراسیون برای بررسی کردن معرفی کرد تا از میان آن هشت نفر یک نفر برای سرمربیگری تیم ملی انتخاب شود. یکی از آن هشت نفر که برای مصاحبه انتخاب شده بود بنده بودم و کمیته فنی پس از بررسیهای خود به این نتیجه رسید که سرمربیگری تیم ملی فوتسال را به یک مربی فوتسالی بدهد. با این وصف چون من سه دوره همراه با تیم فتح قهرمانی را به دست آورده بودم به عنوان سرمربی تیم ملی فوتسال انتخاب شدم و به همین علت از فوتبال جدا شدم و به سراغ فوتسال آمدم.امروز حسین شمس در فوتسال ایران چه جایگاهی دارد؟با توجه به موفقیتهایی که تیم ملی فوتسال کسب کرده طبیعی است که درصد کمی از آن موفقیتها مربوط به بنده شود. شاید در جمع و جور کردن و سازماندهی تیم یک مقدار مؤثر بوده و جایگاه ویژهای داشته باشم.پس سهم بسزایی در فوتسال ایران دارید؟بله، تقریباً.آیا خودتان را مناسبترین فرد برای سرمربیگری تیم فوتسال میدانید؟نمیدانم چه بگویم، افراد شایسته زیادی وجود دارند.لطفاً بدون شکست نفسی بفرمایید؟البته جوانترهایی هستند که میتوانند بیایند و جای من را بگیرند اما در این مقطع کنونی خیر، فکر میکنم در حال حاضر باید من را تحمل کنند تا تقریباً یکی دو سال آینده، هر چند سه چهار جوان هستند که فکر میکنم میتوانند جایگزین باشند، مثل علی صانعی و بابک منصورنیا و...انتهای مربیگری حسین شمس کجاست؟فینال جام جهانی سقف آرزوهایم است.بعد از آن قصد دارید چه کاری انجام دهید؟فقط تدریس.پس به بدنه فوتسال برمیگردید؟بله، البته با توجه به اینکه مربیان ما کمتر فرصت میکنند به خانوادههایشان برسند ما هم به سن و سالی رسیدهایم که باید دیگر فرصت بیشتری برای بچههایمان داشته باشیم.در انتخاب دستیارانتان چقدر از آزادی عمل برخوردار بودید؟من تمام افرادی را که مد نظر داشتم را به همراه خودم آوردهام و از آزادی عمل صددرصد برخوردار بودهام.من دستیارانم را بیشتر از بچههایی که فوتسالی بودند انتخاب کردهام؛ از کسانی که خودم از سال 1999 با آنها کار کرده و در حال حاضر بازنشست شدهاند.شاخصه خاصی برای این انتخابها وجود داشته؟درمربیگری فوتسال دو نکته وجود دارد که بسیار مهم است که یکی دانستن زبان خارجه است. به عنوان مثال بنده از آقای علی صانعی که فوق لیسانس تربیت بدنی دارد و به زبان خارجه آشناست دعوت کردم که به عنوان کمک اولم در تیم باشد و آقای فرداشی که از بازیکنان تیم ملی بوده را به عنوان مربی دروازهبانها انتخاب کردهام.در حقیقت از پایههای تیم ملی گذشته در هدایت تیم خود بهره گرفتهاید؟بله، در هر صورت فکر میکنم این افراد حقشان بود. در واقع باید این موضوع جا بیفتد که کسانی که در فوتسال زحمت کشیدهاند پس از بازنشستگی در صحنه ورزش حضور داشته و از آنها در مربیگری استفاده شود.میتوان به نسل آینده امیدوار بود؟بله، انشاءالله.با توجه به مطالبی که فرمودید با هیچ محدودیتی از سمت فدراسیون مواجه نشدهاید؟نه. واقعیت این است که من در انتخاب کادر فنیام آدمی نیستم که اجازه دخالت به کسی یا فدراسیون را بدهم و در واقع فدراسیون هم فدراسیونی نبود که تا به حال بخواهد دخالت فنی داشته باشد البته مشورت بین ما صورت میگیرد و مشورت کردن یک امر طبیعی است اما در نهایت این خودم هستم که تصمیم میگیرم و تا به حال از سمت فدراسیون در این زمینه فشاری نداشتهایم.نیازی به تغییر کادر تیمتان میبینید؟نخیر در حال حاضر کادر تیم کامل است. تنها به دنبال یک مربی بدنساز هستیم که قرار است از برزیل یک مربی در اختیار بگیریم. در حال حاضر هم در حال بررسی چند نفر هستیم تا یک فرد قوی را در زمینه بدنسازی انتخاب کنیم و با توجه به اینکه برزیل بهترین تیم است و بهترین بدنسازها را در اختیار دارد، تصمیم داریم از یک بدنساز برزیلی در کنار تیم استفاده کنیم.در ایران مربی بدنساز وجود ندارد؟البته در ایران وجود دارد، اما به دلیل اینکه فوتسال رشته نویی است، مربی بدنساز فوتسال نداریم و این مسأله باعث میشود که بدنسازهای فوتبال به فوتسال بیایند و همان کار بدنسازهای فوتبال را انجام دهند و با توجه به اینکه سیستمهای انرژی در فوتسال متفاوت با فوتبال است ما به بدنسازی نیاز داریم که متخصص فوتسال باشد والا در ایران بدنساز فوتبال وجود دارد.از نتایج تیم ملی در چهار سال گذشته رضایت دارید؟زمانی که تیم را تحویل گرفتم، تیم ملی فوتسال ایران در آسیا سوم و در جهان سیزدهم بود اما بلافاصله در همان سال مقام قهرمانی را از ژاپنیها پس گرفتیم و به رده اول آسیا رسیدیم. بعد از آن تا چهارمی دنیا پیش رفتیم، البته در حال حاضر در رده ششم دنیا قرار داریم. فکر میکنم با توجه به این دستاوردها روند روبهرشدی داشتهایم اما با توجه به پتانسیلهای تیم ایران فکر میکنم هنوز برای صعود فضا داریم. عقیدهام این است که بعد از برزیل ایران توانایی کسب رده دومی دنیا را دارد و اگر این مسأله محقق نمیشود یک مقدار خودمان مقصر هستیم.مقصود از خودمان چه کسانیاند؟یعنی من به عنوان مربی، فدراسیون و کسانی که برنامهریزی میکنند. مجموعه این عوامل موجب میشود که به دومی دنیا نرسیم.در حال حاضر ما 12 میلیون فوتسالیست رسمی و ثبت شده در کشور داریم. کارخانجات، مطبوعات، ادارههای دولتی و مدارس همه دارای تیمهای فوتسال هستند.پتانسیل تیم ایران از ایتالیا و اسپانیا هم بالاتر است؟قطعاً با توجه به تعداد جمعیتمان ما این پتانسیل را داریم اما آنها از نظر تکنولوژی و سطح مربیگری و سازماندهی به مراتب از ما جلوتر هستند و همین امر باعث میشود که یک مقدار زمان ببرد تا به آنها برسیم.با توجه به تغییر نسل برای آنکه از جوانان بااستعداد و باتجربه در تیم ملی استفاده شود، چه برنامهای اندیشیدهاید؟در سال 2007 کادر فعلی فوتسال روی کار آمد و اولین برنامهای که آقای ترابیان تدوین کرد آن بود که دو تیم را که یکی تیم ملی امید و دیگری تیم ملی جوانان بود تشکیل داد تا پشتوانه تیم ملی بزرگسالان شوند. این دو تیم مستقلاً کار خودشان را انجام میدهند و حتی در سال 2007 و سال 2009 در مسابقات ماکائو و ویتنام تیم ملی امیدمان قهرمان شد. فرآیند جایگزینی ما بدین صورت است که بازیکنان میآیند در تیم ملی جوانان شرکت میکنند و آبدیده میشوند سپس در تیم ملی امید پرورش مییابند. در نهایت ما شاخصهای آنها را برای تیم ملی بزرگسالان انتخاب میکنیم.چه برنامهریزیای برای آینده دارید؟ما برنامهریزیهایمان بلندمدت است و هدفمان فینال سال 2012 جام جهانی است.ما در سال 2012 قهرمان جهان میشویم؟نه، ما نمیتوانیم چنین ادعایی کنیم اما ادعا داریم که جزو چهار تیم اول دنیا باشیم. البته آقای هرمانس یکی از مربیان و مدرسین درجه 1 فیفا در کلاسی که اخیراً داشتهایم صریحاً اشاره کرد که ایران میتواند یک فینالیست در جام جهانی باشد. در واقع دیگران با ما تعارف ندارند و ما را تا پای فینال قبول دارند. ما نمیخواهیم حرفهای شعاری بزنیم.ما میتوانیم میزبانی جام جهانی را در ایران داشته باشیم؟اگر همه آنچه را میخواهیم فدراسیون در اختیارمان بگذارد مثل امکانات سختافزاری، میتوانیم میزبانی را به دست آوریم.با توجه به امکانات امروزمان نمیتوانیم سال 2012 میزبانی را به دست آوریم؟با بینش فعلی خیر چون ارزشگذاری این واقعه خوب درک نشده. اگر ما بفهمیم که میزبانی جامجهانی چقدر میتواند سرمایه وارد کند و چه تبعات اقتصادی برای ما دارد و چه اسپانسرهای بزرگی میتوانند وارد کشور شوند حتماً جدیتر بهدنبال تفهیم و تشکیل یک کمیته برای این کار بودیم.برای آنکه حاشیههای لیگ فوتسال به تیم ملی لطمه نزند چه برنامههایی دارید؟زمانی که بازیکنی به تیم ملی دعوت میشود باید شخصیت دیگری داشته باشد. امکان دارد بازیکنان در باشگاههایشان با هم کُرکُری داشته باشند و حاشیههایی هم میانشان وجود داشته باشد اما همانطور که اشاره کردم در زمان حضور در تیم ملی باید شخصیت دیگری داشته باشند و من اجازه نمیدهم بازیکنان مسائل باشگاههایشان را وارد تیم ملی کنند.مشکلی میان مسؤولان باشگاهها و شما بهعنوان سرمربی تیم ملی وجود ندارد؟خیر. ما رابطه و تعامل بسیار خوبی با مربیان باشگاهها داریم. علاوه بر من این رابطه میان آقای ترابیان و مدیران باشگاهها هم وجود دارد و هفتهای تقریباً یکبار با یکدیگر تماس داریم. مثلاً هفتههای گذشته نام بازیکنی را با شماره 20 در ارژن فارس شنیدم که بلافاصله با مربیاش تماس گرفتم و نظر او را هم خواستار شدم. عوامل نشان از موفقیت این بازیکن در آینده دارد یا زمانی بود که ما مشکل چپ پا داشتیم اما با تعاملی که میان مربیان تیمها و بنده به وجود آمده تعداد چپ پاهای تیم ملی به شش یا هفت نفر رسیده است.دلالیهایی که در فوتبال وجود دارد آیا در فوتسال هم وجود دارد؟نه الحمداللـه. محیط فوتسال کاملاً پاک است که البته کاملاً نمیتوان گفت این موضوع صحت دارد. علاوه بر سرمربیگری تیم همکاری دیگری با تیمهای باشگاهی دارید؟بله. با تیم ماهان اصفهان. به خاطر آنکه اولین دوره مسابقات جام باشگاههای آسیا در اصفهان قرار است انجام شود و به دلیل اهمیت بسیار بالایی که دارد با این تیم همکاری کردهام. من بهعنوان مشاور با آن تیم همکاری میکنم تا بتوانیم جام را در ایران نگه داریم.با توجه به هزینههای بالایی که صرف فوتبال میشود چرا در فوتبال نتایج خوبی کسب نمیکنیم؟دخالتها در فوتبال زیاد است. در کمیته فوتسال آقای ترابیان زمانی که تصمیم میگیرد کاری را انجام دهد اجازه دخالت به کسی را نمیدهد، مثلاً در دعوت تیمهای خارجی برای بازی. در فوتسال استقلال وجود دارد اما در فوتبال اینطور نیست، از مسؤولان رده بالای مملکت تا افراد معمولی و همه میخواهند در تصمیمگیریها دخالت کنند. پس موفقیت شما به دلیل سیاسی نبودنتان است؟بله. با اعتقاد کامل میتوانم بگویم کاملاً از سیاست جدا هستیم و فکر میکنم مشکل فوتبال به خاطر سیاسی بودنش است. همه میخواهند سرمربی تیم ملی را انتخاب کنند بعد از آن هم در بازی کردن فلان بازیکن میخواهند دخالت کنند همین باعث میشود دست و پای سرمربی بسته باشد، با این وصف از او میخواهیم که با این وضعیت در استخر هم شنا کند.عامل موفقیت تیم فوتسال در چیست؟برنامهریزی فدراسیون و کمیته فوتسال و تلاش بازیکنان. سالها بود که تیم ملی بزرگسالان ما دست نخورده باقی مانده بود اما با تغییر کادر فدراسیون آقای ترابیان بهعنوان مسؤول کمیته فوتسال انتخاب شدند و با یک برنامهریزی بلندمدت تیمهای جوانان و امید را تشکیل دادند و این فرآیند موجب رشد سریع ما شد. البته زمانی که به تیمهای بزرگ میباختیم فدراسیون هیچ اعتراضی نمیکرد و این به خاطر آن بود که فدراسیون تشخیص میداد که اگر در این مقطع ببازیم بسیار بهتر است تا اینکه در مسابقات حساس تنها بتوانیم تیمهایی مثل لبنان را شکست دهیم. این روحیه کمکم اعتماد به نفس بچهها را افزایش داد.چه انتقادی از رسانهها دارید؟ما گلههایمان را همیشه خیلی شفاف اعلام میکنیم. وقتی یک روزنامهورزشی را باز میکنید باید به دنبال یک خبر در رابطه با فوتسال بگردید اما از مدل اصلاح صورت یک بازیکن فوتبال آنقدر در روزنامه صحبت میشود و جنجال درست میکنند که قابل مقایسه نیست. در همین چند سال گذشته که تیم ملی فوتسال نتایج خوبی کسب کرده تا به حال یک عکس از تیم ملی فوتسال را دیدهاید در روزنامهای چاپ شود؟ بنده تا به حال ندیدهام اما مثلاً همین هفته گذشته عکسی از یکی از فوتبالیستهای اروپا به نام میلیتو را در روزنامهای دیدم که بزرگ کار شده بود؛ بازیکنی که مردم علاقهای به او ندارند یک صفحه عکس از آن کار شده بود، حالا اگر مسی یا رونالدو بود میشد توجیه کرد اما میلیتو چطور میتواند برای بازیکنان ما الگو باشد، به جای آن میشد از عکس مصطفی نظری بهترین دروازهبان دنیا یا وحید شمسایی که بهترین دنیاست استفاده کرد یا عکسی از تیم ملی فوتسال اما خرید ماشین BMW فلان بازیکن فوتبالیست بسیار بااهمیت است.این ضعف ناشی از چیست؟در واقع آنها احساسشان این است که با این شیوه میتوانند فروش روزنامهشان را افزایش دهند. من نمیگویم هر روز از عکس و خبرهای فوتسال در روزنامههایشان استفاده کنند اما یکبار هم میشود کمی بیشتر به فوتسال اهمیت داد. همیشه اگر میخواهند از لیگ برتر فوتسال و نتایج آن صحبت کنند یک عکس از وحید شمسایی که محبوب است کار میشود اما زمانی که با تیم فوتبال کاستاریکا بازی میکنیم از جهات مختلف بازی عکسهایی کار میشود، در واقع آنقدر توجه به یک رشته ورزشی، باعث شده که انگیزه بازیکنان فوتبال کم شود. تیم فوتبال کاستاریکا برای بازی مقابل ما درخواست پول داشت اما برزیل قهرمان فوتسال جهان به ایران آمد و با تیم ملی ما و تیم ملی امیدمان در ارومیه بازی کرد اما تنها چند خطی از این بازی در روزنامهها کار شد. رادیو ورزش هم اصلاً به فوتسال نمیپردازد حتی برنامهای به نام جهان ورزش در رادیو هست که در آن از فوتبال، دو و میدانی، کشتی، تکواندو و بدمینتون صحبت میشود اما مگر چند نفر بدمینتونباز در ایران وجود دارند یا چند نفر کشتیگیر داریم. دنیا دارد کشتی را از المپیک حذف میکند و 10 مدال طلا به هفت تا رسیده اما فوتسال با توجه به جمعیتش همچنان مورد بیمهری مدیر شبکه ورزش رادیو است. نمیدانم چه دشمنی میان ما وجود دارد، آیا بیاحترامی انجام دادهام که وی در حال تلافی است. واقعاً دنیا دارد به سمتی میرود که فوتبال کمکم دارد تحت تأثیر فوتسال قرار میگیرد و دنیا دارد فوتسال را قبول میکند اما در رسانههایمان ضعیف عمل میکنیم.الگوی ورزشی حسین شمس چه کسی است؟واقعاً از صمیم قلب میگویم همایون شاهرخی. شخصیت ایشان آنقدر بزرگ و ویژه بود که همیشه آرزو داشتم ایشان را از نزدیک ببینم. هر چند بعد که مربی شدم قسمت شد که دوبار با ایشان همکاری کنم؛ یکی در تیم بانک ملی و دیگری تیم فتح بود که بهعنوان کمک همراهشان بودم و هرچه که در ذهنم نسبت به ایشان وجود داشت واقعیت داشت. ایشان فوقالعاده با شخصیت و مستقل بود و فردی بود که به ارزشها بها میداد و هیچگاه به دنبال زد و بندهای ورزشی و فوتبالی نبود و همیشه مستقلاً تصمیم میگرفت. من تقریباً ادای همایونخان را درمیآورم. ایشان یواشیواش تأثیر بسیاری روی من گذاشت.در دوران کودکی دوست داشتید چه کاره شوید؟دوست داشتم مربی شوم زمانی که انشا میدادند که میخواهید چه کاره شوید مینوشتم معلم ورزش. بعد از اینکه دیپلم گرفتم میتوانستم شغلهای دیگری را هم انتخاب کنم مثلاً در وزارت امور خارجه اما بلافاصله جذب آموزش و پرورش و معلم ورزش شدم، بعد از آن برای تحصیل به دانشگاه رفتم و تربیت بدنی خواندم و به آنچه در بچگی آرزو داشتم رسیدم.بزرگترین نقدی که به حسین شمس وارد است، چیست؟یک مقدار احساسیام. مثلاً اگر کسی بیاید و از گرفتاریش برایم بگوید من با گرفتاری و غمش همدلی میکنم و این غم در دل من هست تا مشکل آن فرد حل شود البته شاید زیاد نباید مربی با شاگردانش اینگونه برخورد داشته باشد اما احساسی بودنم یک مقدار بیش از حد است. دیگر اینکه یک مقداری تعاملم با مطبوعات کم است که این از نقاط ضعفم به حساب میآید و فردی با مشخصات من باید تعامل بیشتری با مطبوعات داشته باشد البته این به خاطر آن است که همیشه از این مسأله ابا داشتهام که نکند مشکلی یا حرف و حدیثی به وجود آید.پیش آمده بگویند حسین شمس با فلان بازیکن مشکلی داشته؟بله. نمونه بارزش هم وحید شمسایی است که مدتی از تیم کنار گذاشتم.با او مشکلی داشتید؟نه. فقط میخواستم که وحید خواستههای فنی تیم را اجرا کند. وحید دوست داشت گل بزند اما من همیشه در پی آن بودم که وحید از تکروی دست بردارد و به سمت کارهای تیمی بیاید و همیشه به او میگفتم تو میتوانی جزو پنج بازیکن اول دنیا باشی اما نه با روشی که در پیش گرفتهای. اگر به شیوهای که میگویم بازی کنی و مثل بقیه گاهی دفاع کنی یا اگر کسی موقعیت بهتری داشت توپ را پاس بدهی و... باعث میشود که جزو آن نفرات برتر باشی که همینطور هم شد و در جامجهانی جزو پنج نفر اول دنیا انتخاب شد. تمام آن عوامل باعث شد که فوتبال وحید به سطح اول دنیا نزدیک شود. قبل از آن وحید بازیکنی انفرادی بود و بیرون گذاشتن او باعث شد که شایعاتی در مورد مشکل من با وحید گفته شود اما بعدها همه فهمیدند که آنچه از وحید میخواستم به نفعش بوده و طول مدت بازیکنیاش را افزایش میداده است.
مربیان فوتسال ایران در چه سطحی قرار دارند؟در حال حاضر مربیان ما در کلاسهای بسیاری در سطح آسیا و دنیا شرکت میکنند، علاوه بر اینکه مدرسین خوبی هم به کشورمان میآیند. تقریباً میتوانم بگویم که حدود 10 مربی داریم که میتوانند در سطح اول دنیا مطرح باشند که فدراسیون روی آنها سرمایهگذاری کرده و به کلاسهای مختلف فرستاده و آنها به سیستمهای جدید در فوتسال آشنایی دارند.تعداد مربیان فوتسال ایران فوقالعاده زیاد است و شاید صدها برابر فوتبالمان باشد و با توجه به این گستردگی هنوز جای پیشرفت برای مربیان ایرانی بسیار زیاد است.پیشنهاد مربیگری از سوی کشورهای دیگر در سطح ملی دارید؟قبلاً پیشنهادهایی از طرف ژاپن و استرالیا بوده و همینطور کشورهای حاشیه خلیج فارس. به دلیل اینکه قبلاً مربیگری کویت و بحرین را داشتهام پیشنهادهایی داشتهاند اما هیچگاه نمیتوان با این تیمها به فینال جام جهانی رسید اما با تیم خودمان میشود. ما هم جاهطلبیهایی برای خودمان داریم. زمان بازنشستگی باید سراغ کشورهای عربی رفت. حالا که جان کارکردن دارم به دنبال تحقق جاهطلبیهایم هستم.رابطهخانواده با شغلتان چطور است؟متأسفانه خیلی به شغلم وابستهاند، بهطوری که با پیروزیهایمان خوشحال و با باختهایمان ناراحت میشوند و نه تنها خانواده خودم بلکه خواهر، برادر، عمه و... همگی نسبت به بازیهای ما حساس هستند.از اینکه کمتر میتوانید وقتتان را با آنها بگذرانید گلهمند نیستند؟نه. با ما کنار آمدهاند و شرایط را پذیرفتهاند. خانمم با شرایط همیشه در سفر بودنم کنار آمده، من هم برای تلافی زحماتشان تلاش میکنم.حرف آخر.من از دور با روزنامه «جوان» آشنا هستم و از اینکه برای فوتسال زمان میگذارید تشکر میکنم. امیدوارم با نتایجی که کسب میکنیم بتوانیم هم مردم را شاد کرده و هم رسانهها را جذب کنیم تا بیشتر به این رشته بپردازند همچنین سازمان تربیتبدنی باید تکلیفش را با فوتسال به عنوان یک رشته افتخارآفرین مشخص کند که آیا این رشته جذاب و افتخارآفرین است یا یک رشته درجه 2 است اما فکر میکنم همه در آینده نزدیک مجاب میشوند که بیشتر به فوتسال بپردازند.