نشست نقدوبررسی نمایش «اتوبوس» با حضور رضا آشفته و محسن خیمهدوز در خانه نمایش دا برگزار شد. جوان آنلاین: نشست نقد و بررسی نمایش «اتوبوس» با حضور رضا آشفته و محسن خیمهدوز منتقدان تئاتر با همراهی حمیدرضا قطبی، کارگردان و امیر فروزنده تهیهکننده اثر در سالن شماره یک خانه نمایش دا برگزار شد.
گروه نمایشی «اتوبوس» در ابتدای این نشست یک دقیقه به احترام زندهیاد بهرام بیضایی، نویسنده و کارگردان تئاتر ایران سکوت کردند.
این جلسه به بررسی ابعاد مختلف نمایش، از انتخاب متن و روند تولید تا تحلیلهای اجتماعی، فرهنگی و زیباییشناسانه اثر اختصاص داشت.
قطبی، کارگردان نمایش در ابتدا درباره انگیزههای اولیه، انتخاب متن و حالوهوای شکلگیری پروژه بیان کرد: نمایشنامه «اتوبوس» را که توسط دوست عزیزم واهیک خچومیان ترجمه شده پیشتر خوانده بودم. در مقطعی که بهدنبال متنی برای اجرا بودم، بهطور اتفاقی دوباره به این نمایشنامه رسیده و پس از خواندن آن، احساس کردم که متن میتواند با شرایط امروز تئاتر و جامعه ارتباطی مستقیم برقرار کند.
او گفت: انتخاب «اتوبوس» برای من نوعی پاسخ به وضعیت دشوار تئاتر امروز بود؛ تئاتری که بیش از هر زمان دیگری شبیه همان اتوبوسی است که در نمایش تصویر میشود: فضایی بسته، گرفتار، بیمسیر و رهاشده.
این هنرمند تأکید کرد: نمایش «اتوبوس» محدود به یک جغرافیا یا زمان خاص نیست. این نمایش تصویری از جامعه انسانی در موقعیتهای مختلف است، اما در عین حال، شباهتهای آشکاری با شرایط کنونی جامعه ایران دارد وخوشبختانه مخاطبان این همزمانی و همخوانی را درک کردهاند.
قطبی با اشاره به دشواریهای تولید و وضعیت گروه اجرایی بیان کرد: گروه اجرایی نزدیک به هفت ماه بدون دریافت دستمزد مشخص تمرین کردند و این مسیر با رفتوآمدهای مداوم، وقفهها و دشواریهای متعدد همراه بود. این تلاشها در شرایطی انجام شده که تئاتر عملاً از حمایتهای مؤثر محروم است و بخش خصوصی نیز بیش از آنکه دغدغه فرهنگ داشته باشد، نگاه تجاری دارد. اعضای این گروه را میتوان از آخرین بازماندگان نسلی دانست که همچنان با انگیزهای عاشقانه به تئاتر ادامه میدهد، حتی اگر نتیجه آن از نظر مالی ناامیدکننده باشد.
او توضیح داد: اگرچه دستاورد مادی مشخصی در این مسیر وجود نداشته، اما گروه امیدوار است که اجرای نمایش از نظر معنوی و فرهنگی تأثیرگذار باشد.
امیر فروزنده، تهیهکننده اثر نیز در ادامه این نشست بیان کرد: از ابتدا نگاه اقتصادی و سودمحور به این پروژه نداشتم و هدف اصلیام خلق اثری بود که ارزش اندیشیدن داشته باشد. نیت من از ورود به این پروژه، صرفاً به صحنه آمدن یک نمایش و ایجاد فضایی برای تفکر و گفتوگو بود.
او گفت: در ابتدای کار ارتباط نزدیکی با متن برقرار نکردم، اما در طول فرآیند تمرین و شکلگیری گروه، به ظرفیتهای اجتماعی و فکری نمایش پی بردم. نمایش «اتوبوس» بهواسطه پرداختن به مسائل انسانی، محدود به زمان و مکان خاصی نیست و میتواند در موقعیتهای مختلف اجتماعی معنا پیدا کند.
فروزنده با اشاره به مشکلات اجرایی و تولید اثر نیز بیان کرد: گروه با سالنهای مختلفی وارد مذاکره شد، حتی در مواردی به مرحله توافق اولیه نیز رسیدیم، اما در نهایت به دلیل نبود همکاری و شرایط ناعادلانه سالنهای خصوصی، امکان اجرای نمایش در آن فضاها فراهم نشده است. اگرچه خانه نمایش دا همکاری مناسبی با گروه دارد، اما کلیت فضای خصوصی تئاتر ناعادلانه و آسیبزننده است.
او ادامه داد: برنامه گروه این است که اجرای نمایش را در سالنهای دیگر، سالنهای دولتی و حتی در شهرستانها ادامه دهیم. رایزنیهایی هم برای اجرای اثر در خارج از تهران انجام شده که امیدواریم نتیجهبخش باشد.
رضا آشفته، منتقد تئاتر نیز بیان کرد: جامعه امروز با بحران عمیق فرهنگی روبهروست و نقد و گفتوگو در آن به حاشیه رانده شده است. سیاست بر فرهنگ غلبه پیدا کرده و نتیجه این وضعیت، حذف یا کمرنگ شدن آثار منتقد در تئاتر، سینما و ادبیات است. بسیاری از تولیدات هنری امروز، نه بهدنبال طرح پرسش، بلکه صرفاً در پی سرگرمسازی مخاطب هستند.
او توضیح داد: در چنین شرایطی، اجرای نمایشی مانند «اتوبوس» اهمیتی دوچندان پیدا میکند. این نمایش، هرچند متنی ترجمهشده و متعلق به اروپای شرقی دارد، اما به دلیل پرداختن به جامعههای بسته و ایدئولوژیک، کاملاً با وضعیت امروز ما مرتبط است. مفهوم «پارادوکس» هسته اصلی این نمایش است. در جوامع ایدئولوژیک، شعارهایی مانند عدالت، آزادی و برابری مطرح میشود، اما در عمل، خلاف این شعارها تحقق مییابد دقیقا همان چیزی که در این نمایش دیده میشود.
آشفته ادامه داد: تضاد و تناقض، در نمایش «اتوبوس» بهوضوح دیده میشود؛ جایی که همهچیز از عدالت سخن میگوید، اما هیچچیز عادلانه نیست. «اتوبوس» نمادی از جامعهای است که مسیرش گم شده است. در این جامعه، روابط انسانی مختل شده، مسئولیتپذیری از بین رفته و هیچکس نمیداند مقصد نهایی کجاست.
محسن خیمهدوز، دیگر منتقد این نشست نیز با تحلیل متنی و فرامتنی نمایش بیان کرد: انتخاب نمایشنامه از سوی کارگردان، انتخابی آگاهانه و متناسب با شرایط اجتماعی امروز است. این متن به نقد آرمانگرایی ایدئولوژیک میپردازد؛ آرمانگراییای که در بسیاری از جوامع جهان سوم و اروپای شرقی به فاجعه انجامید. نمایش از نظر فرامتنی، توانسته است وضعیت زیسته امروز جامعه را بازتاب دهد، اما در سطح اجرایی، نیازمند دراماتورژی بومی است.
او ادامه داد: بسیاری از نشانهها و موقعیتهای نمایش، برای مخاطب ایرانی ملموس نیست و همین موضوع باعث میشود بار تحلیل بیش از حد بر دوش تماشاگر گذاشته شود. وظیفه دراماتورژی، سبکسازی و بومیسازی نشانههاست تا مخاطب بتواند پیش از تحلیل، با اثر «احساس» برقرار کند. در غیر این صورت، مخاطب ناچار میشود از مرحله احساس عبور کرده و مستقیماً وارد تحلیل شود، امری که میتواند منجر به فاصله گرفتن او از اثر شود.
این منتقد با بررسی جنبههای زیباییشناسانه اجرا نیز گفت:روایت خطی نمایش، با وجود سادگی ظاهری، ظرفیت نمادین بالایی دارد و در قالب رئالیسم انتقادی قابل قبول است. امکان استفاده از تکنیکهایی مانند فلاشبک، جریان سیال ذهن یا تمرکز بر درونیات شخصیتها وجود داشته، اما کارگردان ترجیح داده به ساختار خطی وفادار بماند.
خیمهدوز، استفاده از موسیقی زنده را از نقاط قوت اجرا دانست و گفت: موسیقی به انتقال احساس کمک کرده و توانسته است فضای احساسی نمایش را تقویت کند، بدون آنکه به ساختار درام آسیب بزند.
او در پایان این نمایش را اثری پرسشمحور و جهانشمول معرفی کرد که مخاطب را به بازاندیشی در جایگاه خود در جامعه و در این «اتوبوس» جمعی دعوت میکند.
نمایش «اتوبوس» به کارگردانی حمیدرضا قطبی، تا ۱۲ دی ماه، هر شب ساعت ۲۱ در سالن یک خانه نمایش دا روی صحنه است.