مدتها این پرسش ذهن مرا درگیر کرده بود که چرا روایت دفاع مقدس معمولاً در نقطه پایان جنگ متوقف میشود. جوان آنلاین: نوشتن از جنگ همیشه به روایت عملیاتها و میدان نبرد ختم نمیشود؛ گاهی روایت اصلی تازه پس از پایان جنگ آغاز میشود. کتاب «من هنوز ایستادهام» از همین نقطه شروع و زندگی مردی را روایت میکند که بیش از ۴۰ سال است بهدلیل قطع نخاع روی ویلچر زندگی میکند، با دردهای ماندگار جراحتهای جنگی کنار میآید و با اینحال ایستادگی را رها نمیکند. این روایت، معنا را نه در میدان نبرد، بلکه در تداوم مسئولیت، صبر و زیست اجتماعی جستوجو میکند. علی رحیمی، نویسنده این کتاب، در گفتوگو با «جوان» درباره چرایی انتخاب این روایت، ساختار کتاب و نگاه این اثر به مفهوم «ایستادگی پس از جنگ» توضیحاتی ارائه میدهد.
ایده اولیه کتاب از کجا شکل گرفت؟
مدتها این پرسش ذهن مرا درگیر کرده بود که چرا روایت دفاع مقدس معمولاً در نقطه پایان جنگ متوقف میشود. بسیاری چنین تصور میکنند که همهچیز در سال ۶۷ پایان یافت، در حالی که برای شمار زیادی از رزمندگان و جانبازان، سختترین مرحله زندگی از همان زمان آغاز شد. ایده اولیه کتاب نیز از همین دغدغه شکل گرفت و با پیشنهاد و همراهی کانون بازنشستگان انتظامی جدیتر شد. این کانون در مسیر اهداف فرهنگی خود، معرفی الگوهای واقعی صبر و مسئولیتپذیری را دنبال میکند. با این تفکر سردار مرادپور، جانشین کانون، پیشنهاد نوشتن زندگی جانباز مصطفی باغبانی را مطرح کرد. در ابتدا شناخت چندانی از ایشان نداشتم، اما وقتی پای صحبتهایش نشستم و روایت مسیر زندگیاش را از نزدیک شنیدم، فهمیدم با روایتی معمولی روبهرو نیستم. مصطفی باغبانی فقط یک جانباز جنگ نیست؛ او پس از جنگ؛ مسئولیت، صبر و حضور اجتماعی را بهصورت عینی زندگی کرده است. او بیش از چهار دهه روی ویلچر زندگی کرده، دردهای دائمی را تحمل کرده و در عین حال خانوادهداری کرده و در محیط کار و اجتماع نقش مؤثری ایفا کرده است. این ویژگیها مرا به این نتیجه رساند که روایت زندگی او میتواند پاسخی روشن به همان پرسش اولیه بدهد. زندگی مصطفی باغبانی نشان میدهد که جنگ برای برخی انسانها هرگز تمام نمیشود، بلکه فقط شکلش تغییر میکند. او هر روز با محدودیتها و دردهایی روبهرو میشود که کمتر دیده میشود، اما آگاهانه تصمیم میگیرد تسلیم نشود و فعال بماند. همین نگاه، مرا به نوشتن کتاب «من هنوز ایستادهام» رساند.
چرا عنوان «من هنوز ایستادهام» را انتخاب کردید؟
این عنوان عصاره زندگی مصطفی باغبانی را بازتاب میدهد. ایستادن او معنای فیزیکی ندارد، بلکه انگیزه فکری، اخلاقی و اعتقادی را نشان میدهد. او سالهاست روی ویلچر زندگی میکند، اما در مسئولیتپذیری، تعهد اجتماعی و وفاداری به باورهایش ایستاده تبلیغ میکند. بسیاری از جانبازان نیز همین وضعیت را تجربه میکنند؛ آنها از نظر جسمی زمینگیر میشوند، اما از نظر روحی و اعتقادی ایستادگی میکنند. با انتخاب این عنوان، تلاش کردم این پیام را منتقل کنم که جنگ پایان یافته است، اما ایستادگی و مقاومت همچنان ادامه دارد.
کتاب چه ساختار و فرمی دارد و روایت درآن چگونه پیش میرود؟
کتاب در ۱۰ فصل و یک فصل افزوده نوشته شده است و روایت را در سه بخش کلی پیش میبرد. در بخش نخست، به سالهای شکلگیری شخصیت مصطفی باغبانی میپردازم و نقش خانواده، تربیت و فضای اجتماعی را بررسی میکنم. در بخش دوم، روایت از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز میشود و تا لحظه جانبازی ادامه پیدا میکند؛ نقطهای که مسیر زندگی او را برای همیشه تغییر میدهد. در بخش سوم، سالهای پس از جنگ روایت میشود؛ سالهایی که معمولاً کمتر درباره آنها نوشتهاند. در این بخش نشان میدهم که جنگ برای جانبازان در سال ۶۷ پایان نیافت و آنها وارد مرحلهای تازه و دشوار شدند.
مصطفی باغبانی پس از جنگ چه مسیری را طی میکند؟
او با وجود همه ناملایمتیها خانهنشین نمیشود. خانهاش که مردم آن را «بیتالعباس» مینامند، به پایگاهی مردمی تبدیل میشود و فعالیتهای مذهبی، فرهنگی و حمایتی در آن شکل میگیرد. این بخش از کتاب نشان میدهد که ایستادگی در زندگی روزمره ادامه پیدا میکند و در خدمت بیادعا و مسئولیت اجتماعی معنا مییابد.
چرا فصل «بعلاوه ۱۰» را به کتاب اضافه کردید؟
این فصل انسانیترین بخش کتاب را شکل میدهد. «بعلاوه ۱۰» نامهای است که مصطفی باغبانی برای دختر ۱۳ سالهاش مینویسد؛ دختری که از روز تولد، پدرش را همیشه روی ویلچر دیده است.
او در این نامه توضیح میدهد چرا پدرش چنین شرایطی دارد و بدون شعار یا گلایه مستقیم، نگاه جامعه به جانبازان را بهنرمی نقد میکند.
این نامه چه نقشی در کلیت کتاب دارد؟
این نامه قلب تپنده کتاب را شکل میدهد. در این بخش، روایت تاریخی کنار میرود و احساس و حقیقت آشکار میشود. مخاطب در این فصل با یک عنوان رسمی روبهرو نمیشود، بلکه پدری را میبیند که تلاش میکند معنای واقعی ایستادگی را برای فرزندش توضیح دهد.
تفاوت این کتاب با دیگر آثار دفاعمقدس چیست؟
این کتاب بیش از آنکه جنگ را روایت کند، انسان را روایت میکند. من تلاش کردم از روایتهای صرفاً عملیاتی فاصله بگیرم و به دنیای درونی یک جانباز وارد شوم. کتاب درباره زندگی پس از جنگ سخن میگوید و زخمهایی را نشان میدهد که دیده نمیشوند و پایان نمییابند.
چرا به لایههای روحی زندگی جانبازان توجه ویژه داشتید؟
زیرا این لایهها معمولاً نادیده گرفته میشوند. جامعه یا جانباز را در قالب قهرمان میبیند یا در قاب ترحم و هر دو نگاه ناقص میماند. جانباز احساس ترس، خشم، امید، ایمان، تردید و درد را تجربه میکند و این درد فقط جسمی نیست. من تلاش کردم این سکوت را بشکنم.
در مسیر نوشتن با چه چالشهایی روبهرو شدید؟
سختترین چالش، انتقال درد بدون اغراق و بدون سانسور بود. جانبازان معمولاً شکایت نمیکنند و دردهایشان را پنهان میکنند. اعتمادسازی زمان زیادی از من گرفت. همزمان تلاش کردم متن به شعار و کلیشه نزدیک نشود و صداقت را حفظ کند.
پیام اصلی «من هنوز ایستادهام» چیست؟
این کتاب نشان میدهد که دفاع مقدس یک واقعه تاریخی بسته و پایانیافته نیست و همچنان در لایههای مختلف هویت اجتماعی ما جریان دارد. روایت کتاب تأکید میکند که جنگ برای بسیاری از رزمندگان و جانبازان فقط شکل خود را تغییر داده و در قالب مسئولیت، درد، صبر و تعهد ادامه پیدا کرده است. «من هنوز ایستادهام» نشان میدهد که ایستادگی فقط در لحظههای بحرانی و میدان نبرد معنا پیدا نمیکند، بلکه در انتخابهای روزمره، در پذیرش آگاهانه مسئولیتها و در پایبندی به ارزشها شکل میگیرد. این کتاب روایت انسانی را بازگو میکند که جنگ نتوانست او را متوقف کند، بلکه بار مسئولیتش را سنگینتر کرد و او را به حضوری مؤثرتر و آگاهانهتر در زندگی فردی و اجتماعی رساند.