اولین چیزی که در اجرا جلب توجه میکند حضور قدرتمند بازیگران است. مهدی حبیبیتبار، مرضیه فتخانی، مجید زند، مریم اسدی و پریناز زهره کاشانی نقشهایی میآفرینند که نه ساده و سطحی هستند جوان آنلاین: هنگام تماشای «جان پناه» حس میکنی داری چیزی بیش از یک نمایش میبینی. نمایش جان پناه؛ ماجرای جنگ و حماسههاست و سراغ بخشهای کمتر روایتشده زندگی جنگ ۱۲ روزه میرود و تلاش میکند جنگ را از چشم خانوادهها و پشت صحنه زندگی آدمهایی که نامشان در تاریخ گم شده است ببینی، نه فقط از قاب اخبار و گزارشها، بلکه این نمایش روی صحنه تماشاخانه مهر حوزه هنری از نظر تجربه مخاطب اهمیت دارد و باعث میشود تئاتر برایت دوباره معنای یک روایت انسانی پیدا کند.
اولین چیزی که در اجرا جلب توجه میکند حضور قدرتمند بازیگران است. مهدی حبیبیتبار، مرضیه فتخانی، مجید زند، مریم اسدی و پریناز زهره کاشانی نقشهایی میآفرینند که نه ساده و سطحی هستند و نه قالبی و از پیشساخته شده. آنها طوری شخصیتها را میسازند که هر بار که سکوت میکنند، تماشاگر حس میکند افکار و درد و امید درون آنها جریان دارد. بازیها نه فقط از طریق دیالوگ، بلکه از طریق زبان بدن، کلمات نیمهتمام و نگاههای مطمئن یا متزلزل قصه را جلو میبرند. این نوع بازی، از تئاتر یک «تجربه زندگی» میسازد، نه صرفاً یک روایت صحنهای.
صحنهپردازی و نورپردازی هم دقیقاً در خدمت همین تجربه است. صحنه چنان چیده شده که فضاهای داخلی خانه و فضای ذهنی شخصیتها با هم درآمیخته شوند. حرکت نور روی صحنه و تغییر تدریجی شدت و رنگ آن مثل یک راوی بیصدا روایت را همراهی میکند. سایهها نه تنها زینتدهنده صحنهاند، بلکه احساسات متضاد و متغیر درونی شخصیتها را برجسته میکنند؛ از دلمشغولی و انتظار گرفته تا لحظههای آزاردهنده مواجهه با حقیقت جنگ و ناامنی. این نورپردازی و صحنهپردازی باعث میشود تماشاگر نسبت به اتفاقاتی که روی صحنه میگذرد نه فقط نگاه کند، بلکه آن را حس کند.
زاویه نگاه نمایش به جنگ ۱۲ روزه هم نقطه قوت مهمی است. کارگردان علی فرحناک و نویسنده اثر سیدصدرا میرئی نمایشنامهای نوشتهاند که سراغ تغییر زاویه روایت جنگ میرود: به جای تمرکز صرف بر میدانهای نبرد، داستان را از نگاه زنانی میگوید که در نبود همسرانشان، مسئولیت خانواده را به دوش میکشند و همزمان با ترس، امید و تلاش برای حفظ هویت و آرامش روحی روبهرو هستند. این زاویه غیرکلیشهای باعث میشود مخاطب هنگام ترک سالن، نه تنها درباره جنگ فکر کند، بلکه درباره انسانهایی که در متن آن ایستادند ولی صدایشان کمتر شنیده شده است بازاندیشی کند.
در لابهلای اجرا، نام عوامل فنی نمایش هم به چشم میخورد که نقششان در شکلگیری این تجربه صمیمی و تأثیرگذار کم نیست: ابوالفضل بلغندر در طراحی صحنه و نور، سیده سها حسینینسب ویشکایی در طراحی لباس، محمد نعمت در طراحی گریم و فرحان فرحناک در ساخت آیتمهای تصویری، دستاندرکارانی هستند که کمک کردهاند نمایش فراتر از یک روایت صحنهای معمولی باشد. علی مثقالی در میکس و ترکیب افکت و موسیقی هم توانسته است حس و ریتم اثر را در لایهای فراتر از متن مستحکم کند.
«جان پناه» به این دلیل نمایش مهمی است که به تجربه انسانی جنگ میپردازد بدون آنکه از پیامدهای احساسی و روانی آن بکاهد. این اثر نه فقط یک روایت تاریخی ارائه میدهد، بلکه از معانی پنهان پشت زندگی آدمها سر در میآورد و تماشاگر را با خودش همراه میکند، در دل صحنه و دل ذهن شخصیتها.
جان پناه یک تجربه صمیمی و پرتوان نمایشی است که به کمک بازیهای پررنگ و قابل لمس، صحنه پردازی و نورپردازی دقیق و انتخاب متفاوت زاویه روایت، حضور مخاطب را در متن نمایش تثبیت میکند و از او میخواهد به جنگ فقط به چشم یک واقعه تاریخی نگاه نکند، بلکه آن را از منظری انسانی و درونی لمس کند.
پایانبندی این تجربه نمایشی، با حضور جان پناه در تماشاخانه مهر حوزه هنری معنا و امتداد عینی پیدا میکند؛ نمایشی به نویسندگی سید صدرا میرئی و کارگردانی علی فرحناک که از ۲۷ آذر تا ۱۳ دی، هر روز ساعت ۱۸:۳۰ روی صحنه میرود و مخاطب را به دل روایتی از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه میبرد؛ روایتی که نه بر قدرت نظامی که بر فقدان سرمایههای انسانی، ایستادگی مردان و زنان و بهویژه نقش زنان شجاع ایرانی تمرکز دارد. جان پناه با همان گروه بازیگران اثرگذار خود تماشاگر را دعوت میکند در فضای صمیمی تماشاخانه مهر، جنگ را نه بهمثابه یک خبر، بلکه بهعنوان تجربهای زیسته و انسانی دنبال کند؛ تجربهای که تا لحظه خروج از سالن با ذهن و احساس مخاطب باقی میماند.