چهار مرد نقابدار، مسلح، با تهدید سلاح و گروگانگیری همسایهها، میلیاردها تومان طلا و ارز از خانههای شمال تهران سرقت کردند، اما رد پایشان نه در صحنه جرم، بلکه روی یک رسید بانکی ساده باقی ماند. سردسته این باند پس از دستگیری به سرقتهای سریالی اعتراف کرد. جوان آنلاین: اوایل فروردینماه امسال، مردی برجساز با تماس با اداره پلیس تهران از سرقت مسلحانه از منزلش خبر داد. وی اعلام کرد چهار سارق مسلح با نقشهای از پیش طراحیشده وارد خانهاش شدند و پس از سرقت میلیاردی متواری شدهاند.
ورود پلیس به محل حادثه
با اعلام این گزارش، تیمی از مأموران پلیس به یک ساختمان مسکونی در یکی از خیابانهای شمال تهران اعزام شدند. بررسیها نشان داد سارقان لحظاتی پیش، پس از سرقت از یکی از واحدهای ساختمان، صاحب آن خانه را گروگان گرفته و با استفاده از او وارد منزل مرد برجساز شدهاند. مرد برجساز در توضیح ماجرا گفت: «ساعت ۵/۸ شب همراه خانواده در خانه بودیم که زنگ در به صدا درآمد. از چشمی دیدم همسایه طبقه بالایی پشت در است و تصور نمیکردم نقشهای در کار باشد. به محض باز کردن در، چهار مرد نقابدار مسلح به همراه همسایه وارد خانه شدند.» وی افزود: «دو نفر از سارقان با اسلحه ما را تحتنظر گرفتند و دو نفر دیگر به سراغ گاوصندوق رفتند و با دیلم آن را تخریب کردند. آنها ۱۲ میلیارد تومان طلا، سکه و دلار را سرقت کردند. حدود ۲۰ دقیقه در خانه بودند و پس از فرارشان فهمیدیم ابتدا به خانه طبقه بالایی دستبرد زده و صاحبخانه را گروگان گرفته بودند. سپس با تهدید او را مجبور کردند زنگ خانه ما را بزند.»
تشکیل پرونده و سرنخهای مشابه
با شکایت شاکیان، پرونده به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای ویژه سرقت، در اختیار کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. مأموران در جریان تحقیقات با چند پرونده مشابه روبهرو شدند که همگی از سرقتهای مسلحانه سریالی در خانههای شمال تهران حکایت داشت. چهار سارق مسلح نقابدار با تهدید اسلحه، چاقو و حتی چوب وارد خانهها میشدند و دست به سرقتهای میلیاردی میزدند.
تماس مرد جوان
در حالی که تحقیقات برای شناسایی و دستگیری سارقان مسلح ادامه داشت، چندی قبل مرد جوانی با پلیس تهران تماس گرفت و از سرقت در حال وقوع در خانه همسایهشان خبر داد. او گفت: «صداهایی از طبقه بالایی شنیدم و، چون میدانستم صاحبخانه حضور ندارد، مشکوک شدم. پس از تماس با صاحبخانه و اطمینان از نبودنش، سریع با پلیس تماس گرفتم.»
فرار مسلحانه
با اعلام این خبر، مأموران بلافاصله به محل اعزام شدند و در نزدیکی ساختمان با چهار سارق نقابدار روبهرو شدند که قصد فرار با خودروی سمند داشتند. سارقان با مشاهده پلیس با پای پیاده متواری شدند و در ادامه با تهدید اسلحه، دو موتورسوار را خفت کردند و با موتورسیکلتها گریختند. بررسیها نشان داد آنها در این سرقت نیز ۸ میلیارد تومان اموال به سرقت برده و خودروی سمند را در محل رها کردهاند.
رسید بانکی؛ سرنخ اصلی پلیس
کارآگاهان دریافتند خودروی سمند که در اختیار سارقان بوده سرقتی است و چند روز قبل گزارش سرقت آن در اداره پلیس ثبت شدهاست. مأموران در ادامه به بازرسی دقیق خودرو پرداختند و در بازرسی از داخل خودرو، رسید بانکی مربوط به دستگاه کارتخوان کشف شد که نشان میداد یکی از سارقان یا افراد مرتبط با آنها، یک روز قبل خریدی از مغازهای انجام دادهاست.
در بررسیهای فنی، پلیس صاحب رسید را شناسایی کرد و فردی به نام «ارسلان» بازداشت شد. او در بازجوییها گفت که رسید متعلق به خرید بطری آب بوده و از سرقتی بودن خودرو و اقدامات سارقان اطلاعی نداشته است. وی گفت: «آن روز یکی از دوستانم به نام فریبرز با خودروی سمند به سراغم آمد تا جایی برویم. در میان راه بطری آبی از سوپر مارکتی خریدم و رسید آن را داخل خودرو انداختم، اما در جریان سرقتها نیستم.» تحقیقات پلیس نیز صحت گفتههای او را تأیید کرد.
در ادامه، فریبرز بازداشت شد. وی ابتدا منکر جرم شد، اما در نهایت اعتراف کرد که به سفارش فردی به نام بهرام اقدام به سرقت خودرو میکردند و سارقان مسلح با این خودروها دست به سرقتهای سریالی میزدند.
دستگیری سردسته باند
بررسی سوابق بهرام نشان داد وی از سارقان سابقهدار است که چندین بار بازداشت و زندانی شدهاست. بهرام بازداشت شد و سه همدست خود را معرفی کرد. سپس مأموران برای دستگیری همدستان وی وارد عمل شدند، اما موفق شدند یکی از سارقان را بازداشت کنند و دو سارق دیگر متواری شدند. همزمان با ادامه تحقیقات از سارقان دستگیر شده، پلیس در تلاش است تا دو همدست آنها را بازداشت و سرقتهای احتمالی آنها را بررسی کند.
گفتوگو با متهم/ تشکیل باند سرقت در زندان
بهرام، سردسته باند سارقان منازل شمال تهران، سارق سابقهداری است که ادعا میکند این باند را همراه همسلولیهایش در زندان تشکیل داده و پس از آزادی از زندان، سرقتهای خود را آغاز کردهاند.
بهرام! چه سابقهای داری؟
سابقههای اصلی من مربوط به سرقت است. چندینبار به اتهام سرقت دستگیر شدهام. پیش از این، انواع مختلف سرقت انجام میدادم و حتی سابقه درگیری هم دارم، اما این بار تصمیم گرفتیم سرقت از منازل را انجام دهیم.
چرا سرقت از منازل را انتخاب کردید؟
چون سرقت از منزل پول بیشتری دارد. الان در بیشتر خانههای شمال تهران مقدار زیادی طلا و دلار نگهداری میشود و اگر شانس با آدم یار باشد، با یک سرقت میشود پول زیادی به دست آورد. بقیه سرقتها از نظر ما دلهدزدی محسوب میشود.
چطور با همدستانت آشنا شدی؟
همه ما در زندان با هم آشنا شدیم و همگی سابقهدار هستیم. همانجا تصمیم گرفتیم بعد از آزادی، سرقت از منازل انجام دهیم و به تصمیممان هم عمل کردیم.
خانههای مورد نظر را چگونه انتخاب میکردید؟
معمولاً در خیابانهای شمال شهر گشت میزدیم و خانههایی را که چراغشان خاموش بود، انتخاب میکردیم. چند ساعت آن خانه را زیر نظر میگرفتیم و اگر چراغ همچنان خاموش بود، ابتدا زنگ خانه را میزدیم. اگر کسی جواب نمیداد، وارد عمل میشدیم.
چگونه وارد خانهها میشدید؟
معمولاً با دیلم قفل در را تخریب میکردیم. یکی از همدستانم جثه کوچکی دارد؛ بعد از اینکه در را کمی بالا میکشیدیم، وارد حیاط میشد و در را از داخل باز میکرد. بعد وارد خانه میشدیم و اغلب گاوصندوق را هم تخریب میکردیم.
در جریان سرقتها با صاحبخانه هم روبهرو شدید؟
بله. در چند مورد بعد از ورود، صاحبخانه داخل بود که او را با تهدید سلاح یا چاقو مجبور میکردیم به جلوی در واحد دیگری برود و زنگ بزند تا به این روش سرقت دیگری انجام دهیم.
چند فقره سرقت انجام دادید؟
تعداد دقیقش را یادم نیست.
فکر میکردید شناسایی و دستگیر شوید؟
نه، حداقل نه به این زودی. همه چیز را حسابشده انجام میدادیم؛ خودروی سرقتی تهیه میکردیم، نقاب میزدیم و اثر انگشت هم باقی نمیگذاشتیم، اما فکرش را نمیکردیم یک فیش دستگاه پوز باعث لو رفتن سرقتهای سریالی ما شود.