دکتر مهدی ذوالفقاری، مدیر عامل کانون زبان ایران در یادداشتی نوشت:
آموزش زبانهای خارجی، مسیری طولانی و اغلب دشوار است که موفقیت در آن به عوامل متعددی بستگی دارد؛ از کیفیت تدریس و منابع آموزشی گرفته تا انگیزه و ساختار شناختی فراگیر. در این میان، استعدادسنجی زبانی به عنوان یک ابزار تحلیلی قدرتمند، نقش حیاتی در شخصیسازی فرایند یادگیری و به حداکثر رساندن بازدهی آموزشی ایفا میکند.استعدادسنجی در آموزش زبان، فراتر از یک آزمون ساده برای تعیین سطح فعلی است؛ این فرآیند به دنبال شناسایی قابلیتهای ذاتی و تمایلات شناختی فرد در ارتباط با کسب زبانهای جدید است. این امر شامل سنجش عواملی چون حافظه شنیداری، توانایی تمایز فونتیکها (آواشناسی)، حساسیت گرامری، و البته، میزان انگیزه و سبک یادگیری مطلوب فرد است.
۱. شخصیسازی و بهینهسازی مسیر یادگیری:
مهمترین کارکرد استعدادسنجی، امکان شخصیسازی آموزش است. برای مثال، فردی که در بخش «حافظه فعال کوتاهمدت» برای واژگان امتیاز بالایی کسب میکند، ممکن است نیاز به تمرکز کمتری بر تکرار صرف داشته باشد و در عوض، باید روی کاربرد فعالانه واژگان در مکالمات پیچیده متمرکز شود. در مقابل، زبانآموزی که در تمایز اصوات جدید مشکل دارد، باید زمان بیشتری را به تمرینات شنیداری (Listening Comprehension) اختصاص دهد. این تشخیص زودهنگام، از اتلاف وقت و سرخوردگی دانشآموزان جلوگیری میکند.
۲. انتخاب روش تدریس مناسب:
برخی افراد به صورت بصری (Visual Learners) بهتر یاد میگیرند و با نقشهها و نمودارها ارتباط بهتری برقرار میکنند؛ در حالی که برخی دیگر «یادگیرندگان جنبشی/عملیاتی» (Kinesthetic Learners) هستند و با ایفای نقش (Role-Playing) پیشرفت میکنند. ابزارهای استعدادسنجی میتوانند سبک غالب یادگیری هر فرد را مشخص کرده و مدرس را قادر سازند تا روش تدریس خود را با نیازهای ویژه هر دانشآموز تطبیق دهد.
۳. تقویت انگیزه و تعیین اهداف واقعبینانه:
دانستن اینکه فرد دارای استعداد طبیعی برای یک زبان خاص (مثلاً تمایل ذاتی به درک ساختارهای پیچیده یک زبان ریشهدار) است، میتواند انگیزه او را به شدت تقویت کند. همچنین، استعدادسنجی به مشاوران آموزشی کمک میکند تا اهداف کوتاهمدت و بلندمدت قابل دستیابی را برای زبانآموز تعیین کنند. هنگامی که انتظارات بر پایه پتانسیل واقعی فرد تنظیم شود، احتمال موفقیت و تداوم فرایند یادگیری افزایش مییابد.
در نتیجه، استعدادسنجی در آموزش زبان، جایگزین معلم یا تلاش خود زبانآموز نیست، بلکه به عنوان یک ابزار تشخیصی قدرتمند عمل میکند که نقشهراهی دقیق ارائه میدهد. این رویکرد علمی، آموزش زبان را از یک روش «یک اندازه برای همه» به یک تجربه هدفمند و کارآمد تبدیل میسازد و در نهایت، باعث میشود استعدادهای پنهان به بهترین شکل شکوفا شوند.