سعید فلاحفر کارشناس تجسمی در سخنرانی تازهاش تاکید کرد عکاسی مستند، هویت مستقل از سینمای مستند دارد. جوان آنلاین: در شروع سخن، برای مبرا شدن از هر نوع اتهامی باید یادآور شوم که رویداد «عکاسی مستند» میتواند در کنار «سینمای مستند» در «جشنواره فیلم حقیقت» حضور داشته باشد. البته با شرایطی.
در شرح نظریات و وقایع هنری و...، با مغالطه و برخورد لغتنامهای با اصطلاحات و کلمهها مخالفم. چون به نظرم این معانی میتواند دیگرگون شود و همیشه نمیتوان به معنای قبلی کلمات استناد کرد. در این نوع رویدادها دقت نظر لازم است تا جلوی هر سوءتفاهمی گرفته شود.
قلمی را فرض کنید که در دست یک مهندس عمران یا معمار نکاتی را درخصوص بنا ثبت میکند و بعد از ظهر در فضایی دیگر «شعر» مینویسد. با دو معنا، نتیجه و کارکرد غیرقابل مقایسه.
عکاسی ممکن است ابزاری برای یادداشت برداری مثلاً معمار و شهرساز باشد. گاهی ممکن است این یادداشت برداری از یک بنای تاریخی چنان دقیق و با رعایت اصول فنی، قاببندی و ترکیببندی، کاربرد نور و سایه و... باشد که بتوان از آن به عنوان عکس توریستی استفاده کرد. یا آن را یادداشتی فرض کرد که برای مقدمات طراحی یک فیلم مستند به کار میآید. اما عکس میتواند با معنایی افزوده یا آشکار کردن معنایی، به سطح کمال «عکس معماری» برسد. این کمال جایی و نیازی برای کامل شدن توسط «فیلم مستند» ندارد.
در واقع عکسمستند زبان مستقلی است که برای بیان گویاتر؛ ارتباط و نیازی به فیلم مستند پیدا نمیکند.
الزاماً نباید تقدم و تاخر ابداع پدیدهها را دلیل تکامل و کارایی آنها دانست. چنانچه «عکس سیاه و سفید» پیش از ابداع عکس رنگی، جلوهای واقعگرایانه داشت. اصلاً عکس سیاه و سفید، پیش از رواج عکسهای رنگی، توسط مخاطب، با تصور رنگی تجربه میشد. اما بعد از شیوع عکسهای رنگی معنای تازهای از زیبائیشناسی پیدا کرد.
عکاسی هم بعد از ابداع فیلم، با فلسفهای مستقل، کارکردی مستقل و زبانی مستقل ادامه حیات داد و محدودیتی که در زمان و حرکت و صدا و... داشت به عنوان ویژگی و حتی امتیاز و برتری مطرح شد. این که عکس و عکسمستند را ناکافی و مقدمهای برای فیلم بدانیم، یا منتظر باشیم محتوای عکس مستند در یک فیلم دیده شود، برداشتی عامیانه از این دو رسانه است.
عکاسی مستند مثل هر پدیده فکری و تصویری دیگری ـ مثل ادبیات و شعر، مجسمهسازی، نقاشی، جامعهشناسی و... ـ میتواند در فیلم مستند به کار گرفته شود یا الهامبخش باشد، اما نباید با این نوع مواجهه موجب تشکیک در جایگاه عکاسی شد.
حتی تاثیر گرفتن از سینما و استفاده از تمهیداتی که نواقص ظاهری عکس ـ زمان و حرکت ـ را بازسازی میکند، اغلب چیزی بیشتر از تکنیکهای فانتزی نیستند و سازگاری با ماهیت عکاسی ندارند.
نظرات فوق براساس محتوای فراخوان و پوستر و همچنین آثار به نمایش درآمده، بیان شده و ممکن است با ذهنیت و فرضیات تبیین نشده طراحان مغایر باشد.
بدیهی است همانطور که گفته شد باید ترتیب رویداد به گونهای میبود که از هر سوءتفاهم و شبهه ممکنی مصون میماند.