رفاه در دنیای امروز مفهومی ایستا و محدود به توزیع منابع مالی نیست، بلکه برایند توان تولید، عمق دانش، کیفیت تصمیمسازی و میزان اتکای یک اقتصاد به ظرفیتهای درونی خود محسوب میشود، از این رو اقتصادهایی که بر پایه مزیتهای پایدار بنا شدهاند، توانستهاند سطح رفاه عمومی را از نوسانات سیاسی و شوکهای بیرونی تا حد زیادی مصون نگه دارند. به قاعده تجربه نیز هر جا پیوند میان دانش راهبردی و ساختار اقتصادی تقویت شده، مسیر رشد هموارتر و زندگی مردم باثباتتر شده است. در چنین چارچوبی، فناوریهای پیشرفته اجزای اصلی سازوکار رفاه به شمار میآیند.
فناوری هستهای یکی از همین اجزاست که اغلب با لایهای از سوءبرداشتهای سیاسی القایی پوشانده شده و کارکرد اقتصادی آن کمتر دیده شده است، بنابراین نگاه اقتصادی به این فناوری نشان میدهد با یک حوزه صرفاً هزینهبر مواجه نیستیم، بلکه با زنجیرهای گسترده از تولید ارزش روبهرو هستیم که از آموزش و پژوهش آغاز میشود و تا صنعت، خدمات و صادرات امتداد مییابد. سرمایهگذاری در این عرصه به معنای تزریق منابع به دانشی است که بازده آن در بلندمدت، پایدار و فزاینده خواهد بود. طبعاً اقتصادی که چنین مسیری را انتخاب میکند، پایههای رفاه خود را بر منبعی قابل اتکا استوار میسازد. در تحلیل اقتصادی، دوگانهسازی میان معیشت مردم و فناوریهای پیشرفته فاقد مبنای علمی است، زیرا رفاه زمانی تقویت میشود که اقتصاد، توان خلق ارزش افزوده بالا داشته باشد و این امر بدون تکیه بر فناوریهای پیچیده ممکن نخواهد بود، بنابراین فناوری هستهای با ایجاد اشتغال تخصصی، شکلدهی به مشاغل غیرمستقیم و ارتقای بهرهوری، مستقیماً بر بازار کار اثر میگذارد. این چرخه، یکی از مسیرهای آرام، اما مؤثر افزایش رفاه محسوب میشود.
بخش انرژی یکی از روشنترین عرصههای بروز آثار اقتصادی این فناوری است و اقتصادی که بتواند بخشی از انرژی مورد نیاز خود را از منبعی پایدار و کمنوسان تأمین کند، امکان برنامهریزی دقیقتری برای صنعت و خدمات خواهد داشت، انرژی هستهای این قابلیت را دارد چراکه هزینه تولید برق را در افق بلندمدت قابل پیشبینی میکند و وابستگی به بازارهای پرنوسان سوختهای فسیلی را کاهش میدهد. کاهش این وابستگی به معنای ثبات بیشتر قیمتها، کاهش فشار بر بودجه عمومی و امکان تخصیص منابع به حوزههایی، چون زیرساخت است، در نتیجه این فرایند در زندگی مردم به شکل ثبات اقتصادی نمایان میشود. از طرفی اقتصاد امروز جهان با محدودیتهای زیستمحیطی نیز روبهرو است که هزینههای سنگینی بر کشورها تحمیل میکند، آلودگی هوا، فرسایش منابع طبیعی و پیامدهای تغییرات اقلیمی، مستقیماً بر سلامت و بهرهوری نیروی کار اثر میگذارند. فناوری هستهای با تولید انرژی پاک، هزینههای پنهان ناشی از تخریب محیط زیست را کاهش میدهد. کاهش این هزینهها به معنای آزاد شدن منابع برای سرمایهگذاری در بخشهای مولد است.
در حوزه کشاورزی نیز کاربردهای هستهای نمونهای روشن از پیوند دانش و معیشت محسوب میشود. افزایش بهرهوری زمین، کاهش تلفات محصول و کنترل علمی آفات، هزینه تولید را برای کشاورز کاهش و درآمد او را افزایش داده است. این افزایش درآمد به بهبود شرایط زندگی منجر میشود و از فشار مهاجرت میکاهد، همچنین امنیت غذایی که از دل این فرایند حاصل میشود، یکی از پایههای اصلی رفاه عمومی به شمار میآید.
اقتصاد سلامت نیز جایگاهی کلیدی در این بحث دارد. تولید داخلی تجهیزات و مواد مرتبط با پزشکی هستهای، هزینه درمان را کاهش داده و دسترسی بیماران به خدمات پیشرفته را تسهیل کرده است. کاهش وابستگی به واردات در این حوزه، صرفهجویی ارزی قابل توجهی به همراه داشته و امکان هدایت منابع به توسعه زیرساختهای درمانی را فراهم کرده است. سلامت نیروی کار ارتباط مستقیمی با بهرهوری اقتصادی دارد و هر رقمی که در این مسیر صرفهجویی شود، به صورت غیرمستقیم به افزایش تولید ملی بازمیگردد، همچنین صنعت هستهای بستری برای شکلگیری شرکتهای دانشبنیان و توسعه فناوریهای مکمل فراهم کرده است. این شرکتها در حوزههایی، چون مواد پیشرفته، ابزار دقیق و نرمافزارهای تخصصی فعالیت و ارزش افزوده بالایی ایجاد میکنند. حضور این صنایع در اقتصاد ملی، ساختار تولید را از خامفروشی دور و به سمت صادرات دانش و خدمات سوق میدهد.
باید دقت کنیم که نگاه اقتصادی به فناوری هستهای، باید نگاهی مبتنی بر محاسبه هزینه و فایده در افق بلندمدت باشد، زیرا هزینههای اولیه این مسیر در برابر منافع پایدار آن قابل تحلیل است و تجربه کشورهایی که این مسیر را طی کردهاند، نشان میدهد بازده نهایی به مراتب فراتر از سرمایهگذاری اولیه بوده است.
رفاه حاصل از این فناوری به صورت تدریجی و ساختاری بروز میکند و به همین دلیل کمتر در کوتاهمدت دیده میشود، با این حال آثار آن در ثبات بازار، امنیت شغلی و بهبود کیفیت خدمات عمومی قابل مشاهده است. از سوی دیگر، اقتصادی که بر پایه دانش، انرژی پایدار و سلامت بنا شود، توان مدیریت بحرانها را خواهد داشت. رفاه هستهای در چنین نگاهی، مفهومی ملموس و قابل اندازهگیری است که در کاهش هزینهها، افزایش درآمدها و ارتقای کیفیت زندگی خود را نشان میدهد. این رفاه محصول انتخابی عقلانی است که منافع آن به نسلهای آینده نیز منتقل خواهد شد. مسیری که امروز طی میشود، پایههای اقتصادی فردا را شکل میدهد و هر روز بیش از گذشته، آثار خود را در زندگی جامعه آشکار میسازد.
جان کلام آنکه اگر نگاه به فناوری هستهای از چارچوبهای صرفاً سیاسی و مقطعی خارج شود، بهروشنی در زمره مؤلفههای مؤثر بر رفاه عمومی قرار میگیرد. رفاه در معنای واقعی خود، حاصل ثبات اقتصادی، دسترسی پایدار به انرژی، سلامت جامعه، امنیت غذایی و ایجاد فرصتهای شغلی با ارزش افزوده بالاست که فناوری هستهای به صورت مستقیم و غیرمستقیم در تقویت آنها نقشآفرینی میکند. از این منظر، صنعت هستهای بخشی از سازوکار تولید رفاه در اقتصاد دانشبنیان است. در این چارچوب، تلاشهای سازمان انرژی اتمی برای به نمایش گذاشتن دستاوردهای این صنعت در حوزههای مختلف، اقدامی ضروری، هوشمندانه و قابل تقدیر محسوب میشود. تبیین کاربردهای ملموس فناوری هستهای در انرژی، سلامت، کشاورزی، محیط زیست و صنعت، به اصلاح نگاه عمومی و عبور از دوگانههای نادرست کمک میکند، چه آنکه جامعه زمانی میتواند نسبت به یک فناوری راهبردی قضاوتی منصفانه داشته باشد که آثار آن را در زندگی روزمره خود لمس کند و این دقیقاً همان مسیری است که با شفافسازی و اطلاعرسانی هدفمند دنبال میشود. از طرفی نمایش دستاوردهای هستهای، صرفاً جنبه تبلیغاتی ندارد، بلکه بخشی از فرایند پیوند دادن دانش تخصصی با مطالبات اجتماعی است، زیرا وقتی مردم ببینند که کاهش هزینه درمان، افزایش بهرهوری کشاورزی، ثبات در تأمین انرژی و توسعه اشتغال تخصصی با این صنعت گره خورده است، فناوری هستهای به یک سرمایه ملی قابل دفاع تبدیل میشود. با تداوم این رویکرد، میتوان امیدوار بود که صنعت هستهای بیش از پیش در خدمت توسعه پایدار قرار گیرد و ثمرات آن به تدریج در شاخصهای رفاه عمومی نمایان شود. انشاءالله با استمرار تلاشها، تعمیق پیوند صنعت هستهای با اقتصاد ملی و تمرکز بر منافع ملموس برای جامعه، این مسیر به افزایش رفاه عمومی و بهبود کیفیت زندگی مردم منتهی خواهد شد که امروز آغاز شده است و آیندهای باثباتتر را رقم خواهد زد.