رژیم صهیونیستی و امریکا پس از شکست در جنگ ۱۲ روزه علیه ایران تلاش میکنند با احیای تحرکات گروههای اپوزیسیون، مانند گروهکهای تروریستی، تهدیدات نظامی و امنیتی خود را از کانال دیگری دنبال کنند جوان آنلاین: رژیم صهیونیستی و امریکا پس از شکست در جنگ ۱۲ روزه علیه ایران تلاش میکنند با احیای تحرکات گروههای اپوزیسیون، مانند گروهکهای تروریستی، تهدیدات نظامی و امنیتی خود را از کانال دیگری دنبال کنند. تشدید فعالیتهای گروههای سلطنتطلب در زمان جنگ و بعد از آن، همراه فعالیتهای مخرب گروههای تروریستی شرق و غرب کشور مانند جیشالظلم، قطعه مکمل در پازل رؤیای تسلیم و تجزیه ایران است. هر دو جریان مذکور با تغذیه و حمایت از سوی امریکا و رژیم صهیونیستی، در حال بازتولید ناامنی و تخریب وحدت ملی در جامعه هستند. صفآراییهای جدید در گروههای تروریستی و هیاهوسازی و جنجالافکنیهای اخیر با همین هدف دنبال میشود.
بیانیه اخیر جیشالظلم با عنوان «ائتلاف نیروهای مقاومت جنوب شرق» به منظور آرایش رزمی جدید در مقابل ایران، نشان از طرحریزی جدید رژیم صهیونیستی و امریکا در منطقه مرزی شرق دارد. هر چند که این اقدام با یک شوی رسانهای همراه بود، در عمل، درماندگی و ناتوانی این گروهک را بروز داد، زیرا افراد معرفیشده جدید، چون «امین ملازهی» همان چهرههای فراری گذشته بودند و کارشناسان این اقدام را تلاش ناشیانهای برای القای فعالیت و پوشاندن انزوا و در نهایت شکست تبلیغاتی جیشالظلم دانستند. این گروهک نیز به طور آشکاری تحت حمایت رژیم صهیونیستی قرار دارد. پس از آنکه برای دریافت کمک مالی، درگاه پرداخت رمزارزی را در کانال رسمی خود قرار داد، کانالها و گروههای وابسته به رژیم صهیونیستی این درگاه را بازنشر کرده و با ادعای حمایت از «مبارزان آزادی در برابر جمهوری اسلامی»، از مخاطبان خود خواستند حداکثر حمایت مالی را از این گروهک انجام دهند.
در این میان گروهک تروریستی تجزیهطلب منسوب به الاحوازیه نیز، دامنه تحرکات خود را گستردهتر کرده و از ظرفیتهای بینالمللی برای مقابله با ایران استفاده میکند. در مصاحبهای با شبکه تلویزیونی اسرائیل کان، رئیس کمیته اجرایی گروه موسوم به «دولت الاحواز» ادعا کرد که این گروه به دلیل شناخت تحولات سوریه و آگاهی از دشمنی جولانی، رهبر جبهه النصره با ایران، قصد دارد پایگاه خود را از بلژیک به سوریه منتقل و پخش شبکه خود را از دمشق مدیریت کند. این اظهارات به طور آشکاری وابستگی و ارتباط گروه تروریست الاحوازیه را با دشمن رژیم صهیونیستی ثابت میکند و نشان میدهد که رژیم با استفاده از ظرفیت سوریه در تلاش است اقدامات چند وجهی علیه ایران، همچون کانونی کردن فعالیتهای گروههای تروریستی را فعال کند.
آنچه مشخص است، بنا به نقشه راهبردی امریکا و رژیم صهیونیستی برای تشدید فعالیت تروریستها و دولتی کردن آنها، گروه الاحوازیه در حال ادغام به این روند است. جولانی که یک تروریست فراری ۱۰ میلیون دلاری از منظر امریکا بود، امروزه با حمایت همان امریکا به یک دولت مشروع بینالمللی تبدیل شده تا تروریسم مدرن شده را در منطقه پیادهسازی کند.
آنها که از داخل اروپا و کشورهایی، چون دانمارک و با حمایت اتحادیه اروپا، خرابکاری و توطئه علیه ایران را هدایت میکنند، حال میکوشند که با استقرار در سوریه، راه حل بهتر و کم هزینهتری را در مقابله با ایران و ایجاد ناامنی جایگزین کنند. مجاورت با سرزمینهای اشغالی و پیوند سیاسی و رزمی با رژیم صهیونیستی، بهتر از گذشته، به فعالیتهای نظامی و سیاسی آنها در همسویی با اهداف رژیم جهت خواهد داد. علاوه بر آن، در هم تنیدگی بحرانها، شکافهای قومی و ناامنی در سوریه میتواند کمک شایانی به فعالیتهای تروریستی آنها کند و نیروهای جدید را به عضویت آنها در آورد.
این گروه تجزیهطلب، سابقه طولانی خرابکاری علیه ایران دارد و در سالهای اخیر برنامهریزیهای متعددی برای ناامن کردن اهواز به اجرا گذاشته است. الاحوازیه میخواهد از طریق بیثبات کردن منطقه و خرابکاری و اقدام مسلحانه، زمینه را برای جدایی خوزستان از ایران فراهم کند. در طول جنگ ایران و عراق نیز از حمایت همهجانبه حکومت بعث عراق و شخص صدام حسین برخوردار بود و علیه ایران فعالیت میکرد و در جبهههای جنگ دست به اقدامات خرابکارانه علیه نیروهای ایرانی میزد.
از نشانههای وابستگی گروههای اپوزیسیون و تروریستی از شرق تا غرب ایران به امریکا و رژیم صهیونیستی، اقدامات هماهنگشده و مشترک آنها علیه کشور، چون صدور بیانیههای مختلف است. این هماهنگی، بهویژه پس از جنگ ۱۲ روزه، در قالب تشدید فعالیتهای مشترک تروریستی و سیاسی برای ایجاد ناامنی و مهار جمهوری اسلامی ایران آشکارتر شده است.
در همین راستا، عارف الکعبی، رئیس اجرایی الاحوازیه در مصاحبهای با شبکه فاکس نیوز پس از جنگ، با تأکید بر هماهنگی بین همه اعضای اپوزیسیون، از تجاوز رژیم صهیونیستی دفاع کرد و گفت: «به نظر من، تغییر در ایران در صورت تحقق شرایط زیر امکانپذیر است: ادامه حملات اسرائیل، حمایت از عناصر غیرفارس، اراده بینالمللی و ایجاد پلهای اعتماد بین اعراب، کردها، بلوچها، آذریها و اپوزیسیون فارس. اگر این شرایط محقق شود، معتقدم سقوط ایران تنها چند روز طول خواهد کشید.»
از طرف دیگر، حمایت تمام قد پهلوی از تجاوز و جنایات رژیم صهیونیستی در حق مردم ایران و دادن فراخوان در دوران جنگ و پس از آن، درست همسو با جنایات گروهکهای تروریستی برای مبارزه با ایران، این گزاره را تأیید میکند که تمامی جریانهای برانداز ایران، تروریستهای هماهنگشدهای هستند، حتی اگر با این نام کمتر خوانده شده باشند. واگذاری جریان مبارزه با ایران یا در معنای دقیقتر مهار ایران از سوی امریکا به جریانهای اپوزیسیون، یاد آور شکستهای مکرر آنها در راهبرد براندازی از درون نظام و به طور کلان، یاد آور شکست دوباره آنها در جنگ ۱۲ روزه است.
اتحاد پوشالی اپوزیسیون که در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ تلاش داشت با ایجاد اجماعی شکننده میان همه جریانهای برانداز از جمله منافقین، تجزیهطلبان و سلطنتطلبان شکل بگیرد، به دلیل اختلافات داخلی عمیق آنها با شکست مواجه شد و اعتبار بهسختیکسبشدهشان را به نابودی کشاند. این شکست، نشاندهنده ناتوانی ذاتی این گروهها در ایجاد یک گروه منسجم است و آشکار میکندکه پروژه براندازی آنها فاقد پایگاه مردمی واقعی و صرفاً متکی به حمایتهای خارجی و آشوبگری است. از این رو، ادامه دادن نقشه راه آنها، تنها به شکست بیشتر این جریانها و تقویت انسجام ملی در برابر توطئههای دشمنان خواهد انجامید.
سابقه ۴ دهه گذشته نشان میدهد که گروهکهای تروریستی با عنوان و اسامی دروغین هیچ جایگاهی میان مردم ندارند و منفور مردماند و آنها هم به سرنوشت شوم منافقین دچار خواهند شد.