کد خبر: 1333583
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
مهسا گربندی

تهران و چندین شهر دیگر، این روز‌ها شبیه بیمارانی هستند که پزشکان معالجشان بالای سرش ایستاده‌اند و فقط مشغول بحث و جدل هستند! ساکنان این شهرها، هر روز صبح با نفس‌های سنگین از خانه‌شان بیرون می‌آیند و دود به ریه‌هایشان می‌رود. در مقابل مسئولان سرگرم تکذیب و توجیه‌اند. گاهی حرف‌های تکرار می‌زنند و گاه حرف‌هایشان موجب نارضایتی و خشم شهروندان می‌شود. 
سازمان محیط‌زیست می‌گوید بنزین و گازوئیل توزیع‌شده در تهران و البرز، به‌ویژه سوخت مصرفی نیروگاه‌های اطراف پایتخت، غیراستاندارد است، وزارت نفت می‌گوید «نه، همه‌چیز یوروست»، اما این وزارتخانه نگفته که «یورو» دقیقاً یعنی چه؟ 
در استاندارد‌های سوخت، عدد یورو تعیین می‌کند که سوخت چقدر پاک یا آلوده است، مثلاً یورو۲، سوختی با آلایندگی بالا، مناسب دهه‌ها قبل است و یورو۴ و یورو۵، سوختی با گوگرد و بنزن بسیار کمتر و مطابق با استاندارد‌های روز اروپاست، بنابراین وقتی وزارت نفت فقط می‌گوید «یورو» و عدد را اعلام نمی‌کند، یعنی می‌تواند هر چیزی باشد، از یورو۲ آلوده تا یورو۵ پاک. بدون شک، این بازی با واژه‌ها همان‌قدر خطرناک است که دود نیروگاه‌ها. نتیجه آن چه می‌شود؟ اینکه مردم نمی‌دانند چه چیزی وارد ریه‌هایشان می‌شود و نمی‌دانند کدام داده‌ها از سوی کدام مسئول درست است، در نتیجه اعتمادشان، درست مثل هوای شهر، دود می‌شود و به هوا می‌رود!
وقتی مسئولان بر سرکار می‌آیند و مسئولیتی را قبول می‌کنند، انتظار می‌رود که کارهایشان را بدون نقص و با وجدان بالا انجام دهند، اما گاهی دیده می‌شود که این مسئولیت‌ها آنطور که باید و شاید انجام نمی‌شود و تبعات آن دامن مردم را می‌گیرد. 
تصاویر ماهواره‌ای نشان داده، جنوب‌غرب تهران مثل کانون آتش، آلاینده‌ها را به سمت شهر می‌فرستد. البته این معضل، تنها مربوط به تهران نمی‌شود، مشهد با وارونگی‌های مکرر، اصفهان با صنایع سنگین، تبریز با ترافیک فشرده، اهواز با ریزگرد‌ها و کرج و اراک با نیروگاه‌ها و صنایع آلاینده، همه و همه، درگیر چنین معضلی هستند. معضلی تکراری که بابتش حرف‌های تکراری می‌زنند و بدتر آنکه راهکار‌های بی‌عمل برایش می‌دهند!
آنطور که گزارش سازمان استاندارد نشان می‌دهد ۸۳ درصد بنزین کشور غیراستاندارد است. این یعنی هر بار که باک خودرو را پر می‌کنیم، سهمی از آلودگی، مستقیم وارد ریه‌هایمان می‌شود، چه در تهران، چه در مشهد، چه در اصفهان یا اهواز و هر شهر دیگری!
در مقابل می‌بینیم، جلسات کارگروه ملی آلودگی هوا، به جای تصمیم جدی و عملی و کارساز، به یک «هیچ» ختم می‌شود. نه برنامه‌ای برای جمع‌آوری خودرو‌های فرسوده، نه تعهدی برای اصلاح سوخت، نه حتی یک سازوکار ساده برای پایش مستقل. از هیچ کدام از اینها خبری نیست. گویی عمده مسئولان منتظرند که باد و باران بیاید و مشکلات را حل کند. 
البته که این بحران فقط مختص ایران نیست. سازمان جهانی بهداشت در گزارش سال ۲۰۲۵ اعلام کرده که آلودگی هوا سالانه ۷ میلیون مرگ قابل پیشگیری در جهان رقم می‌زند و بیش از ۹۹ درصد جمعیت زمین در هوایی زندگی می‌کنند که کیفیت آن پایین‌تر از استاندارد‌های توصیه‌شده‌است، اما این بدان معنا نیست که سهم قصور مسئولان در کشورمان نادیده گرفته شود؛ چراکه بسیاری از کشورها، آستین همت بالا زده‌اند و اقداماتی، چون سرمایه‌گذاری در انرژی پاک، استاندارد‌های سختگیرانه و کنترل صنعتی و از این دست موارد را در دستور کار قرار داده‌اند، اما مدیران در کشور ما چه کرده‌اند؟!
بدون شک این داده‌های جهانی و اقداماتی که برای مقابله با آلودگی هوا انجام شده، یک پیام روشن دارند، اینکه برخی از کشور‌ها به سمت اقدام فوری و البته عملیاتی حرکت می‌کنند، اما آقایان مسئول در کشور ما، درگیر تکذیب و تناقض هستند و دست روی دست می‌گذارند. 
نه امسال و نه سال گذشته، نه حتی دو سال و سه سال قبل، بلکه سال‌های سال است که تهران، مشهد، اصفهان، تبریز، اهواز، کرج، اراک و غیره، با وارونگی دما و آلودگی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و در گردوغبار نفس می‌کشند. در چنین وضعیتی، اما بیشتر از آنکه وارونگی دما و هوا به چشم بیاید، وارونگی مسئولیت است که دیده می‌شود! 
وزارت نفت می‌گوید نیروگاه‌ها، گاز می‌سوزانند و گازوئیل تنها در مخازن کمکی آنها نگهداری می‌شود، معاون اجرایی رئیس‌جمهور خودرو‌های فرسوده را مقصر می‌داند، وزارت نیرو اطلاعات سوخت را محرمانه اعلام می‌کند و آن را برای سازمان محیط‌زیست ممنوع می‌داند، و به این ترتیب، هر کس ساز خودش را می‌زند و سهم تقصیر را بر گردن دیگری می‌اندازد. متأسفانه کسی نیست که سهم قصور خود را بپذیرد و درصدد جبرانش باشد و در این میان، تنها چیزی که برای شهر می‌ماند، دود غلیظی است که هر روز بر فرازش می‌نشیند. 
پرواضح است که بحران آلودگی هوا نه با تعطیلی مدارس حل می‌شود، نه با انکار و نه با جلسات بی‌حاصل. راهکار‌ها هم مشخص است. سوخت استاندارد با عدد مشخص، جمع‌آوری ناوگان فرسوده، پایش مستقل و شفافیت بی‌ملاحظه؛ و تنها اراده و عزم کافی برای اجرای آنهاست که نیاز است تا این بحران را حل و فصل کند. 
دیگر آلودگی هوا در کشور ما تنها یک بحران زیست‌محیطی محسوب نمی‌شود، بلکه بحران اصلی، ناکارآمدی و بی‌مسئولیتی برخی از مسئولان است. در چنین شرایطی، دود فقط از اگزوز‌ها و دودکش‌ها نیست که بلند نمی‌شود، بلکه از دل اعتماد سوخته شهروندانی برمی‌خیزد که سال‌هاست در مه‌ِ بی‌توجهی‌ها گرفتار هستند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار