قتل مرد ۴۰ ساله در جنوب تهران با تماسی ساده آغاز شد؛ زنی که ابتدا مرگ همسرش را «سکته» اعلام کرده بود جوان آنلاین: قتل مرد ۴۰ ساله در جنوب تهران با تماسی ساده آغاز شد؛ زنی که ابتدا مرگ همسرش را «سکته» اعلام کرده بود، خیلی زود در برابر حقیقت شلیک مرگبار تسلیم شد و اعتراف کرد که شوهرش را بهدلیل اصرار او برای پسردار شدن پس از تولد چهارمین دخترشان به قتل رسانده است.
صبح روز پنجشنبه ۱۳ آذرماه، قاضی محسن اختیاری با تماس تلفنی مأموران کلانتری در جنوب تهران از قتل مرد جوانی در خانهاش باخبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد.
کشف جسد
تیم جنایی در محل حادثه و در اتاق خواب با جسد مرد ۴۰ سالهای به نام کیوان روبهرو شد که با شلیک گلولهای به شقیقهاش به قتل رسیده بود. به گفته مأموران، لحظاتی قبل زن جوانی با اداره پلیس تماس میگیرد و اعلام میکند همسرش در خانه سکته کرده است، اما وقتی مأموران به محل حادثه میرسند، در تنپیمایی جسد متوجه میشوند مرد جوان با شلیک گلوله به سرش به قتل رسیده است.
اعتراف اولیه زن جوان
زن جوان که ابتدا ادعا میکرد همسرش سکته کرده است، وقتی پزشکی قانونی در صحنه حادثه علت اصلی مرگ را شلیک گلوله اعلام کرد، به قتل شوهرش اعتراف کرد، اما دلایل و بررسیهای فنی حکایت از آن داشت که وی قاتل نیست و قتل را فرد دیگری مرتکب شده است.
ادعای کبری درباره قتل
متهم در ادعایی گفت: «دخترانم را صبح به مدرسه بردم و ساعتی بعد وقتی به خانه برگشتم با همسرم بحثمان شد که او را با شلیک گلوله به قتل رساندم. پس از حادثه ترسیدم و میخواستم مأموران را فریب بدهم، اما وقتی دیدم دستم رو شده تصمیم گرفتم اعتراف کنم.»
کشف پازل اصلی؛ نقش آراد ۱۹ ساله
در حالی که زن جوان ادعا میکرد قاتل است، تیم جنایی با کنار هم قرار دادن پازلهای حادثه، دریافت قاتل مرد ۱۹ سالهای به نام آراد است. براساس گفته پزشکی قانونی، قتل زمانی رخ داده که زن جوان برای بردن فرزندانش به مدرسه از خانه خارج شده است. در بررسی فنی مشخص شد کبری مدتی است با آراد ارتباط مخفیانه دارد و ساعتی پس از حادثه نیز وی ۵۰ میلیون تومان به عنوان دستمزد به حساب آراد واریز کرده است. مأموران در ادامه متوجه شدند زن جوان زمانی که از خانه خارج میشود، کلید خانه را در اختیار آراد قرار میدهد و او هم پس از قتل با خودروی پژوی مقتول فرار میکند.
تکرار ادعای قبلی
با به دست آمدن این اطلاعات، کبری برای ادامه تحقیقات به دستور بازپرس جنایی به پلیس آگاهی منتقل شد و آراد هم به عنوان مظنون به قتل تحت تعقیب قرار گرفت. صبح دیروز، متهم به دادسرای امور جنایی منتقل شد و در حالی که همه شواهد و دلایل حکایت از آن دارد که پسر مورد علاقهاش قاتل است، اما کبری در بازجوییها دوباره همان ادعای قبلی را تکرار کرد و گفت خودش به خاطر اختلافاتی که داشته، شوهرش را به قتل رسانده است.
مظنون تحت تعقیب
در ادامه متهم برای تحقیقات بیشتر و روشن شدن صحت و سقم ادعایش در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت و پلیس همچنان در تلاش است تا مخفیگاه آراد را شناسایی کند و وی را دستگیر و زوایای پنهان قتل را فاش کند.
گفتوگو با متهم
دخترزا بودم
کبری ۳۶ ساله ادعا میکند که از سالها قبل با شوهرش اختلاف داشته است. او میگوید شوهرش همیشه دوست داشته پسردار شود، اما او چهار شکم دختر زاییده و همین موضوع باعث شده میانشان اختلاف بهوجود بیاید. کبری میگوید به دلیل اینکه «دخترزا» بوده، رفتار شوهرش با او تغییر کرده و در نهایت پس از ۱۵ سال زندگی مشترک، این اختلافها به جایی رسیده که او شوهرش را به قتل رسانده است.
چه شد که برای قتل شوهرت آراد را اجیر کردی؟
من با آراد ارتباط داشتم، اما خودم قتل را انجام دادم.
شما که شوهر داشتی، چرا با پسر جوان ارتباط برقرار کردی؟
شوهرم به من خیانت میکرد و من هم از او کینه به دل گرفتم و با آراد آشنا شدم و ارتباط برقرار کردم.
چطور با آراد آشنا شدی؟
کارم پرستاری از بیماران است و معمولاً روزی یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان بابت پرستاری میگیرم. مادر آراد بیمار شده بود و من در بیمارستان مراقب یک بیمار دیگر در همان اتاق بودم. آراد چند بار برای ملاقات مادرش آمد و همانجا با هم آشنا شدیم. ابتدا با او درددل میکردم و از بدرفتاریهای شوهرم میگفتم. او هم به من توجه میکرد و کمکم با هم دوست شدیم.
شوهرت با تو بدرفتاری میکرد؟
شوهرم دوست داشت من برایش پسر به دنیا بیاورم، اما چهار دختر که الان ۱۴، ۸، ۷ و ۳ ساله هستند، دنیا آوردم. به او گفته بودم پسر و دختر دست من نیست، اما ناراحت بود و همیشه با من درگیر میشد و کتکم میزد. از رفتارش عصبانی بودم، اما مهمتر از همه این بود که به من خیانت میکرد و این برایم قابل تحمل نبود.
چطور متوجه شدی خیانت میکند؟
از رفتارش میفهمیدم. یکبار که از خانه قهر کرده بودم، بعد از چند روز برای دیدن بچهها برگشتم و با زنی در خانه روبهرو شدم و فهمیدم خیانت میکند.
چرا از او جدا نشدی؟
خانوادههایمان اجازه نمیدادند. میگفتند خجالت دارد که با چهار فرزند جدا شویم و بچهها بیخانمان شوند. چند بار قهر کردم و خواستم طلاق بگیرم، اما نشد. آخرین بار سه ماه قهر بودم و در بیمارستان شیفت ماندم و اصلاً به خانه نرفتم، اما خانوادهها آنقدر تماس گرفتند که مجبور شدم برگردم و آشتی کنم.
پس از چه مدتی تصمیم به قتل شوهرت گرفتی؟
الان حساب زمان از دستم در رفته، اما خیلی وقت بود که به این موضوع فکر میکردم تا اینکه شوهرم اسلحه را به خانه آورد و تصمیمم جدی شد.
اسلحه را از کجا آورد؟
سه هفته قبل عموی شوهرم فوت کرد و به شهرستان رفتیم. کیوان اسلحه را از آنجا آورد.
درباره روز حادثه توضیح بده.
شب قبل باز هم سر همان موضوعات قبلی دعوا کردیم و این دعوا به روز حادثه هم کشیده شد. وقتی بچهها را به مدرسه بردم و برگشتم، دوباره دعوایمان شد. من هم اسلحه را که زیر مبل مخفی کرده بود، برداشتم و به سمت او شلیک کردم.