کد خبر: 1332636
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰

جوان آنلاین: عباس عبدی به تازگی همچون سی، چهل سال قبل گفته است «اگر روند عوض نشود به راحتی ۱۴۰۵ را نمی‌بینیم؛ فکر می‌کنم قبل این سال اتفاقاتی خارج از اراده سیستم رخ می‌دهد». این یک نمونه از «پیش‌بینی‌های مؤیدخویش» است، یعنی پیش‌بینی‌هایی که شخص انجام می‌دهد به این امید که اتفاق بیفتد! یک نمونه دیگر «پیش‌بینی‌های مکذب‌خویش» است، یعنی شخص به این امید چیزی را پیش‌بینی می‌کند که هشداری بدهد و مانع آن پیش‌بینی شود. 
آقای عبدی سه ماه بعد از اینکه دکتر پزشکیان را «راهبری» کرد تا در ریاست‌جمهوری موفق شود، به او پیشنهاد استعفا داد و چندی بعد گفت او وقت زیاد [برای تغییرات]ندارد «یا همین امسال یا هیچ‌وقت»! و حتی الان که دو سال گذشته است، به حرف‌های سی، چهل سال گذشته‌اش که سرشار از این تهدید‌ها و ضرب‌الاجل‌هاست فکر نمی‌کند، به این دو سه ضرب‌الاجل بعد از روی‌کارآمدن دولت چهاردهم هم بی‌خیال است، فقط عاشق ضرب‌الاجل است. بهتر است عبدی را دنبال کنید. احتمالاً نخستین نوشته‌اش در آغاز سال جدید این است که «بعید می‌دانم جمهوری اسلامی گرمای تابستان ۴۰۵ را ببیند» و بعد «برگ خزان ۴۰۵ را نمی‌بینیم» و در ماه آذر هم همین نوشته‌اش را کپی و دوباره منتشر می‌کند و فقط ۱۴۰۵ را با ۱۴۰۶ عوض می‌کند. او البته این حرف را در مناظره با یک همفکر که مقلدی مذبذب است، بازگو کرده است. مناظره‌ها عرفاً باید بین دو شخص از دو جریان غیرهمسو باشد، اما اینان مناظره با خودی می‌گذارند و دل می‌دهند و قلوه می‌ستانند، چون همتش را ندارند که با کسی بنشینند که دو کلمه هم چیز دیگر بگوید. 
آقای عبدی- شاید به دلیل پرگویی (من اکثر اهجر) - بسیار متناقض و متضاد سخن می‌گوید. در همین مناظره تناقضات پیش‌گفته را دوباره یکجا جمع کرده است. او از طرفی تأیید صلاحیت پزشکیان را ترفند نظام برای عبور از «سیاست‌های شکست‌خورده قبلی» می‌نامد تا دولت مرحوم رئیسی را شکست‌خورده معرفی کند. سپس می‌ماند که با نقش خودش در شورای راهبری این دولت چه کند! پس این نقش را نوعی بهره‌برداری از فرصتی که نظام ناخواسته ایجاد کرده است، معرفی می‌کند. در مرحله بعد می‌بیند انتخابات به‌رغم حضور اصلاح‌طلبان در ساختار آن و شکل‌دادن یک شورای راهبری و دعوت گسترده برای حضور، چندان پرشور و همه‌گیر نشد، بنابراین باید این کمرنگی را دوباره به گردن نظام بیندازد و خود و همفکرانش آن را گردن نگیرند و فقط پیروزی در انتخابات را گردن بگیرند! بنابراین در جملاتی پر از تناقض و تشتت می‌گوید: «به‌محض اینکه آقای پزشکیان نامزد شد، برداشت من و بسیاری دیگر این بود که این اتفاق نشانه‌ای از تمایل [نظام]به تغییر است. اما واقعیت این است که موفقیت مورد انتظار در انتخابات به‌دست نیامد. من تصور می‌کردم مردم بسیار بیش از این در انتخابات مشارکت کنند و حمایت نشان دهند، اما مردم اعتماد لازم را نداشتند؛ گرچه آقای پزشکیان پیروز شد، اما آن اعتماد عمومی شکل نگرفت». چرا اعتماد عمومی شکل نگرفت؟! هرچه بود ربطی به اصلاح‌طلبان که در بدنه دولت‌ها و در احزاب و رسانه‌های مکتوب و مخاطب قراردادن مردم پرشمارترند، نداشت، فقط به رسانه ملی و نظام مربوط بوده است!
عبدی ترفند پاره‌پوره و مشمئزکننده اصلاح‌طلبان یعنی «نمی‌گذارند» را هم از دهن نمی‌اندازد. واقعاً چقدر آدم باید وقت اضافی و عمری بی‌برکت داشته باشد که آن را صرف رسیدن دیگران به قدرت کند و بعد از آن همان حرف به قدرت‌رسیده‌ها یعنی «نمی‌گذارند» را تکرار کند و خودش بگوید دستمزدش برای نوشتن این مطالب آن‌قدر کم است که اگر کسی ببیند افسوس می‌خورد. او می‌نویسد: «حملاتی که به دولت می‌شود و انشقاقی که درون دولت دیده می‌شود، که گاهی حتی می‌توان آن را انفعال نامید، باعث شده برخی مدیران جرئت انجام اقدام مؤثر را نداشته باشند. تنها نقطه امیدی که می‌توانم ببینم این است که این بن‌بست حس شود و جایی تصمیم تغییر فرمان گرفته شود. وگرنه اگر این کار را نکنند، من هیچ امیدی ندارم که بتوانیم به‌راحتی وارد سال۱۴۰۵ شویم. هیچ چشم‌انداز روشنی دیده نمی‌شود. نه در نظام بانکی، نه در نظام پولی، نه در نظام مالی دولت، نه در ساخت اجتماعی، نه در حوزه فرهنگی و از همه بدتر در نظام سیاسی و رسانه‌ای. این معنایش ناامیدی مطلق نیست؛ چون اگر ما هم ناامید شویم، عملاً همان فرآیند منفی را محقق می‌کنیم». سال‌هاست که این آیه یأس‌خواندن شعار عبدی و همفکران اوست و تازه می‌گوید ناامیدی مطلق ندارد. 
اگر قضاوت منصفانه‌ای از بالا و از دور بر کار نویسندگان اصلاح‌طلب شود، احتمالاً آن قضاوت تأیید می‌کند که آنان گرفتار نوع بدخیمی از تناقضات فکری و انفعال عملی و تقلید و تکثیر ناامیدی هستند و اصلی‌ترین دلیل اینکه اعتراف می‌کنند جایگاه اجتماعی خود را از دست داده‌اند و حتی جرئت نمی‌کنند بگویند انتخابات چهاردهم را ما بردیم و بیشتر آن را تصمیم مردم برای رأی‌نیاوردن رقیبان می‌نامند، همین بیماری بدخیم است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار