آمریکا که سالها پرچمدار جهانیسازی و حذف مرزهای اقتصادی بود، امروز برای نجات اقتصاد بحرانزده خود، قوانین سازمان تجارت جهانی را زیر پا گذاشته و با بازگشت به سیاستهای تعرفهگذاری، اصل «دهکده جهانی» را قربانی منافع ملی میکند. جوان آنلاین: سردار «محمدرضا نقدی» مشاور فرمانده کل سپاه نوشت: بیایید واقع بین باشیم. بیایید واقعیتهای عینی را انکار نکنیم. بیایید باور کنیم که دنیا بشدت تغییر کرده است و باز هم با شدت بیشتری در حال تغییر است. خطاب بنده به دوستانی است که در تمام سالهای مبارزه انقلابیون را به واقع بینی دعوت میکردند و اصرار داشتند به ما بقبولانند که قدرت شاه و آمریکا زیاد است و نمیتوان با آنها در افتاد. همان جریانات امروز خود چشم روی عینیتها بستهاند و دیگر حرفی از واقع بینی به میان نمیآورند و دائما حرفهای کهنه را تکرار میکنند.
در ابتدای انقلاب نمایش تلویزیونی بسیار ارزشمندی با عنوان «حصار در حصار» پخش شد که صرفنظر از انحراف بعدی کارگردان آن که بعدها فریب خورد و به اردوگاه دشمن پیوست، نمایشی بسیار پرمعنا و زیبا بود. مضمون نمایش این بود که انقلاب پیروز میشود و به زندانیان سیاسی میگویند آزادید، از زندان بیرون بروید با وجود اینکه همه زندانیان با خوشحالی زندان را ترک میکنند ولی بعضی زندانیان متوهم و گرفتار ذهنیتهای ارتجاعی که از زمان عقب هستند، حاضر به ترک زندان نیستند. از حصار زندان آزاد شدهاند ولی در حصار توهمات خودشان ماندهاند و میگویند: محال است انقلاب پیروز شده باشد؟! حتما توطئهای در کار است که میخواهید ما را بیرون کنید؟! حتی وقتی هم بندیهایشان در زندان که رفتهاند برمی گردند به آنها خبر پیروزی را میدهند باز هم میگویند محال است پیروز شده باشیم.
حال و هوای این روزهای بعضی غربگراها همان حکایت «حصار درحصار» است که در توهمات خودشان نسبت به قدرت آمریکا و اذناب او ماندهاند و حاضر نیستند مواضع تکراری و کهنه گذشته در مورد ضرورت مذاکره و تعامل را کنار بگذارند و هنوز از قدرت آمریکا در وحشتند. امروز با واقعیتهایی امید بخشی مواجه هستیم که تحقق وعدههای الهی به بسیجیانی است که در غربت در مقابل همه نیابتیهای آمریکا از شاه و صدام گرفته تا نیابتیهای دیگر ریز و درشت دیگر از گروهک فرقان تا منافقین و داعش و تجزیهطلبان و انواع براندازان کمونیستی و امپریالیستی و کودتاچیها و فتنه گران از اردوگاه غرب و شرق ایستادند و جنگیدند و با حضور در همه میدانهای مبارزه بازوهای آمریکا را یکی پس از دیگری قطع کردند و او را به زیر کشیدند و امروز نوبت خود آمریکا رسیده است. بیایید بر بعضی از این واقعیتهای امروز مرور کنیم:
یکم: عرصه روابط بین الملل
۱- دادگاه بین المللی که از آغاز تاسیس غالبا طرف مستکبران را میگرفته حکم بازداشت نتانیاهو متحد اصلی آمریکا در منطقه را صادر کرده و بر آن پا میفشارد.
۲- نزدیک ۸۰ در صد هیئتهای نمایندگی کشورها در اعتراض به سخنرانی نتانیاهو سالن اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل را ترک کردند.
۳- اجلاس گروه ۲۰ متشکل از متحدان چند سال پیش آمریکا بدون حضور آن کشور برگزار شد بعضی از سران کشورها از عدم حضور آمریکا استقبال کردند.
دوم: در عرصه سیاست داخلی
۱ - مدیریت شهر نیویورک که پیوسته پایتخت صهیونیستها بوده و در ۷۰ سال گذشته هر نامزد انتخاباتی برای رای آوری در این شهر الزاما میباید با صهیونیستها بیعت میکرده است. روز ۱۳ آبان با رای مردم و با اختلاف آرای زیاد بدست کسی افتاده که در مبارزات انتخاباتی گفت "من پیرو امام حسینم" و گفت "اگر نخست وزیر اسرائیل اینجا بیاید دستگیرش میکنم. "او در مبازات انتخاباتی برای رای آوردن در انتخابات نه تنها مطابق سنت دهها ساله این شهر با اسرائیل بیعت نکرد بلکه دفاع از فلسطین را شعار خود قرار داد.
۲- هفته پیش هم این جوان رفت در کاخ سفید ایستاده ترامپ را استیضاح کرد و به او حالی کرد که مردم آمریکا راضی نیستند پولهایشان را میبرید برای کمک به نسل کشی در غزه. دو روز پیش هم دفتر شهردار را با روضه امام حسین (ع) افتتاح کرد.
۳- شهرداران دو شهر مهم دیگر آمریکا هم با همین مذهب و با همین شعارهای انتخاباتی برنده شدند. معاون فرماندار یکی از مهمترین ایالات آمریکا (ویرجینیا) هم از همین طیف افراد انتخاب شد.
۴- اختلافات داخلی به حدی بالا گرفته که یک رئیس جمهور همه ابلاغهای رئیس جمهور قبل از خود را باطل کرد و عکس او را از آلبوم دیواری روسای جمهور سابق آمریکا در کاخ سفید حذف کرد.
۵- آشفتگی سیاست داخلی در حدی است که ترامپ مهمترین متحد انتخاباتی خود (ایلان ماسک) را اخراج و خانه دیگری را که دشمن خونی جمهوری اسلامی هم هست (جان بولتون) تفتیش و او را در آستانه محکومیت بلند مدت قرار داد.
سوم: در عرصه دفاعی
۱- ناوهای هواپیمابر چنان رعب انگیز بودند که حرکت یکی از آنها به سمت کشوری دولت آنجا را سرنگون میکرد. ۵ فروند آنها باحمایت دهها ناو جنگی برای جنگ با یمن به دریای سرخ آمدند و هرکدام با نوش جان کردن چند موشک و پهپاد یمنی و خسارات سنگین دست از پا درازتر
چند هزار کیلومتر تا سواحل آمریکا را با وحشت گریختند.
۲- پیش از آن جهان شاهد فرار مفتضحانه این ارتش از افغانستان بود فراری که برابر گزارش سازمان حسابرسی کل آمریکا با برجا گذاشتن۲۰۰ فروند بالگرد و هواپیمای جنگی ۸۰۰۰کامیون نظامی ۲۰۰۰۰ خودروی تاکتیکی ۶۴۰ هزار تفنگ ۱۶۰۰۰ بی سیم و. همراه بود که برابر سخنرانی ترامپ ارزش سلاحهای بجا مانده در افغانستان ۸۵ میلیارد دلار است.
۳- در جنگ دوازده روزه بلافاصله بعد از اصابت موشکهای ایران به پایگاه العدید از ترس ادامه شکست بلافاصله پرچم سفید را بالا بردند.
چهارم: در عرصه سیاست خارجی
آمریکا در میان ملتهای جهان و دولتهای استقلال طلب و آزادیخواه که منفور بودند امروز در میان دولتهای استعماری اروپا و حتی همسایه و صمیمیترین دوستانش منزوی و مطرود شده خواب نمیبینید اینها واقعی است:
۱- نخست وزیر کانادا در یک صحبت رسمی از "جهان بدون آمریکا" صحبت کرد.
۲- رئیس جمهور فرانسه رسما امنیت اروپای مستقل از آمریکا را پیگیری میکند.
۳- دول اروپایی با اجماع آراء طرح آمریکا برای اوکراین را با شدیدترین لحن رد کردند.
۴- رئیس جمهور اوکراین طرح ترامپ را خیانت به شرافت ملی اوکراین نامید.
پنجم- در عرصه امنیت داخلی
۱- آمریکایی که با کودتا و براندازی هر روز وضع یک کشوری را بهم میریخت در خاک خود آمریکا به جان رئیس جمهورش سوء قصد شد.
۲- چارلی کرک رئیس ستاد انتخاباتی جوانان وی در ترور دیگری کشته شد.
۳- رئیس جمهور آمریکا برای برقراری امنیت هر روز با ارتش به یک ایالت لشکر کشی میکند و در توجیه این لشکر کشی در رسانهها میگوید: بجای انتقاد باید از من ممنون باشید، چون قبل از دخالت گارد ملی در این ایالتها نا امنی به حدی بود که جرات نداشتید تعطیلات آخر هفته دست زن و بچه تان را بگیرید ببرید رستوران غذا بخورید.
۴- هفته پیش هم که دیدید ۲ نیروی گارد ملی آمریکا در کنار کاخ سفید بدست فردی که در افغانستان جذب دستگاه جاسوسی آمریکا شده و جزء مزدوران آدمکش مستخدم امریکا بود کشته شدند.
ششم- در عرصه اقتصاد
آمریکا با ۳۸ تریلیون دلار بدهی که سالی ۳ تریلیون دلار به آن افزوده میشود و مانند بهمن اقتصاد امریکا را میبلعد، برای احیای اقتصاد در حال احتضار خود با بجان خریدن رسوایی و ننگ قانون شکنیهای بزرگ بینالمللی به جرزنی، تکدی گری، دزدی، خفت گیری روی آورده است و با پذیرش خفت تنزل از یک اقتصاد صنعتی پیشرو به اقتصاد روزمره و کم بهره به باج گیری و خام فروشی پناه برده است و با زیرپا گذاشتن تمام قاعده گذاریهایی که برای محدود سازی سایر کشورها و عقب نگه داشتن دیگران و حفظ جایگاه خود انجام داده بود برای کنترل کوتاه مدت بحران خانمان برانداز اقتصاد خود وادار شده تیشه را بر بنیاد منافع اقتصادی دراز مدت خود بزند.
راههایی جنونآمیز و ناپایدار برای نجات یک اقتصاد ورشکسته
۱- آمریکا که تبلیغاتش برای دهکده جهانی و جهانی شدن اقتصاد گوش فلک را کر کرده بود و با راه اندازی سازمان تجارت جهانی حرف زدن از اقتصاد ملی و وضع تعرفه توسط کشورها را مستوجب مجازات و اخراج از اقتصاد جهانی و ممنوعیت صادرات کالاهای آن کشور میدانست، امروز برای نجات اقتصاد در آستانه ورشکستگی خود شروع به عهدشکنی کرده، تمام بافتهها و قانون گذاریهای بین المللی گات و سازمان تجارت جهانی را دور زده و با جرزنی، تعرفه گذاری را در مرکز ثقل تصمیمات اقتصادی خود قرار داده است.
۲- بجای استفاده از منابع سرشار خدادادی که در سرزمین آمریکا هست برای دزدی منابع دیگران به دو بهم زنی و ایجاد جنگهای داخلی برای تجزیه کشورها و تبدیل آنها به دولتهای بدون حکومت متوسل شده تا بتواند از آب گل آلود ماهی بگیرد و با قراردادن سرلوله نفتکشهای خود در سرزمینهای بلا صاحب مثل سوریه و لیبی و سودان نفت آنها را غارت کند.
۳- با زورگویی به بعضی کشورها (نمیخواهم نام ببرم تا نگویند چرا روابط دیپلماتیک ما را برهم زدی) به بهانه اینکه آنها را از چنگ فلان اشغالگر نجات داده بخش اعظم درآمد نفتی آنها را به جیب میزند و مورد اخیر آن تصاحب معادن ارزشمند اوکراین به بهانه کمک به آنها در جنگ با روسیه در حالیکه خود آمریکا بود که این بیچاره را فریب داد و با وعده عضویت در ناتو به ورطه جنگ کشید.
۴- با خفت گیری، لشکر کشی و تهدید کشورهای بزرگ نفتی مانند ونزوئلا و نیجریه و گماشتن ایادی خود در این کشورها منابع نفتی آنها را در کنترل خود بگیرد
۵- برای ارزان سازی انرژی و رقابت پذیر کردن تولیدات خود از پیمان جهانی پاریس برای حفظ محیط زیست خارج شد و با تشدید آلودگیهای زیست محیطی حیات جهان را به خطر انداخته است.
پنج موردی که در بالا آمد با خوی استکباری، زورگویی و چپاولگری آمریکا سازگار است و ممکن است گفته شود اقتصاد آمریکا همیشه با غارت منابع دیگران و قانون شکنیها اداره شده و اینها تازگی ندارد. اما وضعیت اقتصاد آمریکا آنقدر وخیم است که برای نجات آن مجبور است به اقدامات خفتبارتری هم تن بدهد.
۶- آمریکا که اقتصادش همیشه مازاد داشت همه کشورها منت او را میکشیدند تا در کشورشان سرمایه گذاری کند امروز رئیس جمهورش به تکدی گری روی آورده و کاسه گدایی در دست کشور به کشور میگردد التماس میکند برای جلب سرمایه گذاری خارجی یک سفر دورهای به خلیج فارس و گرداندن کاسه گدایی پیش شیخنشینها، دور دیگر سفر به خاور دور و همین خواهشها از کشورهای آنجا.
۷- آمریکا که از اوایل دهه هشتاد میلادی بهره برداری از منابع نفت خود را به حداقل رسانده بود و نیازهای نفتی خود را وارد میکرد تا به زعم خودش بعد از اتمام ذخایر نفتی در جهان، کشور منحصر بفرد دارنده نفت شود و آخرین کشور دنیا باشد که منابع نفتی اش به پایان میرسد، مجبور شده به خام فروشی روی آورد و با منحنی رو به افزایش صادرات نفت خام با رساندن صادرات خود به ۴ میلیون بشکه در روز، سومین کشور صادر کننده نفت خام جهان شده و در ذغال سنگ هم با سرعت از صادرات صفر با رسیدن به صادرات حدود صد میلیون تن با فاصله زیاد از رتبه دوم به رتبه اول صادرات ذغال سنگ در جهان رسید.
۸- کشوری که ۱۵ -۲۰ سال پیش نه فقط خام فروشی منابع بلکه حتی صادرات کالاهای صنعتی معمولی را هم کسر شان خود میدانست و معتقد بود بعنوان سرور اقتصاد جهان فقط باید از صدور خدمات فنی و فناوری اطلاعات و تولیدات دانش بنیان انحصاری ارتزاق کند و با همین تفکر بخش عظیمی از صنایع او به شرق آسیا بویژه چین مهاجرت کردند برای سرپا نگهداشتن اقتصاد ورشکسته اش نه فقط با تعرفه گذاری برای بازگشت صنایع به کشورش التماس میکند بلکه با عدول از همه مواضع قبلی کارش به سبقت گرفتن در خام فروشی کشیده و با همین روند رشد ظرف ۵ سال آینده آمریکا در صادرات نفت خام از عربستان هم جلو میزند و به رتبه نخست خام فروشی نفت جهان تبدیل خواهد شد. آیا خفتی بدتر از این هم میشود که رئیس جمهور آمریکا در سفر به خاور دور درخواست خرید بیشتر از ذغال سنگ و نفت خام آمریکا را به سران ژاپن و کره جنوبی تقدیم میکرد.
۹- برابر بیانیه اوباما رئیس جمهور پیشین آمریکا طبق آمار رسمی ۴۷ میلیون نفر از آمریکائیها غذای کافی برای خوردن ندارند این در حالی است که ۴۰درصد مواد غذایی قبل از مصرف فاسد میشوند.
همه آنچه گفته شد نشان میدهد که آمریکای امروز یکی از ناکارآمدترین و نابهره ورترین دولتهای جهان است، کشوری که با وجود داشتن بهترین معادن خدادادی و منابع زمینی و در اختیار داشتن پیشرفتهترین دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی و در اختیار داشتن پیشرفتهترین فناوریهای روز نمیتواند منابع طبیعی اش را نقد کند و عرضه ندارد از بهم رساندن ظرفیت مواد خام خود با استفاده از فناوریهای روز محصولات فرآوری شده با ارزش افزوده به دنیا صادر کند و تا مشکل بیکاری میلیونها کارتن خواب و بی خانمان خود را هم باایجاد اشتغال حل کند.
ما در ایران هم مشکلات زیادی داریم ولی نمیتوانند نظام ما را به ناکارآمدی متهم کنند. چرا که در طول ۴۶ سال یک لحظه شیطنت، خرابکاری، دخالت، تحمیل جنگ، براندازی، توطئه، تحریم، ترور اندیشمندان و دانشمندان و. را علیه ما را تعطیل نکردهاند. اما آنها برای این عقب ماندگی جز اذعان به بی خردی رهبران و ناکارآمدی حکومتشان چه توجیهی دارند؟ چه کسی با جنگ و تحریم و ترور و... مانع آنها شده؟ آیا ناکارآمدتر و نابهره ورتر از حکومتی که سالانه هزار میلیارد دلار برای ارتشی خرج میکند که آنطور بزدلانه از مقابل پابرهنهها در یمن میگریزد میتوان تصور کرد؟
بودجه دفاعی ۱۹۹ کشور دنیا روی هم به این عدد که فقط برای ارتش یک کشور هزینه میشود، نمیرسد ولی کارآمدی آن ارتش این است که آنطور مفتضحانه از یمن و افغانستان میگریزد و در جنگ دوازده روزه خودمان با نوش جان کردن موشکها در پایگاه العدید همان شب پرچم سفید را بالا ببرد و برای آتش بس به واسطهها التماس کند.
حکومتی که ۳۰ هزارکیلومتر رودخانه قابل کشتیرانی، ۱۰۰هزار دریاچه و ۷۰۰۰کیلومتر ساحل دریا در داخل سرزمینش دارد و با سادهترین ابزار میتواند تمام بیکاران خود را برای تامین شیلات مورد نیاز مردمش شاغل کند و مساله کارتون خوابها را بکلی حل کند ولی ۸۵ درصد شیلات و فرآوردههای دریایی خود را از خارج وارد میکند.
ناکارآمدی و شکست حکومت داری آمریکا از این واضحتر که ترامپ در جلوی دوربین رسانههای جهان با به رخ کشیدن صنعت دفاعی ایران به صنایع دفاعی آمریکا سرکوفت زد. ترامپ در ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ در دوحه قطر گفت: من به یکی از شرکتهای (آمریکایی) گفتم که پهپادهای زیادی میخواهم. در ایران پهپادهای خوبی میسازند و با ۳۵ هزار تا ۴۰ هزار دلار پهپاد میسازند. آن شرکت دو هفته بعد سراغم آمد و پهپادی آورد که هزینهاش ۴۱ میلیون دلار است. من به آنها گفتم منظورم این نبود. منظور من پهپادی بود که نهایت ۳۵ هزار تا ۴۰ هزار دلار باشد... (این پهپادها) خیلی خوب، سریع و مرگبار و وحشتناک هستند.
اینهایی که گفتم افسانه نیست همه واقعیتهایی است که سند مصور هر مورد آن در شبکه جهانی تنها با چند کلیک ساده روی صفحه کلید گوشی تان روبروی چشم شما ظاهر میشود. پس بیایید واقع بین باشیم، بیایید واقعیتهای عینی را انکار نکنیم، بیایید باور کنیم آمریکا رو به زوال است. باور کنیم که دنیا بنفع مستضعفین تغییر کرده است و باز هم با شدت بیشتری بسوی آرمانهای انقلاب اسلامی در حال تغییر است.
خطاب بنده به دوستانی است که در تمام سالهای مبارزه انقلابیون را به واقع بینی دعوت میکردند و اصرار داشتند به ما بقبولانند که قدرت آمریکا زیاد است و نمیتوان با او در افتاد به ما خرده نگیرید که چرا در آن روزها واقع بینی را قبول نداشتیم امروز تبلیغ واقع بینی میکنیم؟ آن روز هم واقع بینی را قبول داشتیم ولی ما همه واقعیت را میدیدیم که عالم غیب و قدرت خدا هم جزئی از آن بود و میدیدیم که قدرت آمریکا در مقابل قدرت خدا هیچ است. ولی امروز حتی بدون مقایسه امریکا با قدرت معنویت و خدا هم میشود ضعف شدید آمریکای و روند زوال آن را دید. پس بیایید واقع بین باشیم و بجای ترس و دعوت به تعامل و مذاکره دعوت به تعارض و مبارزه با شیطان بزرگ و راس ستمگران را پیشه سازیم و با کمک هم آخرین نفسهای این گرگ خون آشام را بگیریم؛ نکند بیانیه انحلال ایالت متحده هم که منتشر میشود مثل "حصار در حصار" شما بگوئید دروغ است و هنوز هم دنبال واسطه برای تعامل با آمریکا بگردید.
منبع: دفاع پرس