جوان آنلاین: مردی که در یک درگیری ناخواسته در شیراز مرتکب قتل شدهبود، با هدیهکردن تابلوی زیارت عاشورا به مادر مقتول و دیدن خوابی آرامبخش، از طناب دار فاصله گرفت. بخششی که به احترام اهلبیت (ع) اتفاق افتاد و یک خانواده را از فروپاشی نجات داد.
بامداد یکی از شبهای بهمن ۱۳۹۹، مأموران پلیس شیراز با تماس تلفنی مردی که خود را قاتل معرفی میکرد، از کشته شدن مرد جوانی کنار یک دکه جگرکی باخبر شدند. با حضور تیم جنایی و بازپرس ویژه قتل در محل حادثه، مشخص شد مرد جوان با ضربه قمهای که کنار جسد افتادهبود، جان باخته است. صاحب دکه که خود تماسگیرنده با پلیس بود، بازداشت شد.
او در توضیح ماجرا گفت: مرد غریبهای نیمهشب به دکهاش نزدیکشده و با ادبیاتی مشکوک درخواست «جگر تازه» کردهاست. این گفتوگو به مشاجره کشیده شده و به گفته متهم، مرد جوان ناگهان با قمه به او حمله کردهاست. صاحب دکه مدعی شد در دفاع از خود، مهاجم را هل داده و سپس قمهای را که بر زمین افتاده بود، برداشته، اما ضربهای که زده، ناخواسته به گردن مقتول اصابت کردهاست.
محاکمه و صدور حکم قصاص
با انتقال جسد به پزشکی قانونی و بازسازی صحنه جرم، پرونده به دادگاه کیفری یک استان شیراز رفت. متهم در جلسه دادگاه ضمن ابراز پشیمانی، تأکید کرد قصدی برای قتل نداشتهاست. با این حال، مادر مقتول ـ تنها ولیدم ـ درخواست قصاص کرد و قضات نیز او را به قصاص نفس محکوم کردند. رأی صادره پس از تأیید دیوان عالی کشور برای اجرای حکم ارسال شد و محمد، متهم پرونده، چندین بار تا پای چوبه دار رفت.
۳ بار پای چوبه دار و معجزه یک تابلو
محمد طی سالهای حضورش در زندان با میانجیگری افراد خیر و مسئولان، سه بار از اجرای حکم در لحظات آخر مهلت گرفت، اما هر بار مادر مقتول بر اجرای قصاص تأکید داشت. او تعریف میکند در سومین انتقال به سلول انفرادی، تنها آرزویش ملاقات مادر مقتول بود.
در ملاقات، با گریه از مادر مقتول خواست او را ببخشد و گفت از همان لحظه وقوع حادثه پشیمان بوده و برای روح فرزندش خیرات میکند. مادر مقتول اعلام کرد اگر خواب پسرش را ببیند، میبخشد. محمد در پایان دیدار، تابلوی بزرگ و ارزشمند «زیارت عاشورا» که طی ماهها در زندان ساخته بود، به او هدیه داد؛ تابلویی چوبی که به گفته خودش با عشق امامحسین (ع) تهیه شدهبود.
۲۴ ساعت پیش از اجرای حکم، ناگهان مأمور زندان با چهرهای خندان به سلولش آمد و گفت مادر مقتول پس از دیدن خوابی درباره پسرش، او را بخشیدهاست. محمد همان لحظه سجده شکر به جا آورد.
بازگشت به زندگی و درخواست کمک
محمد پس از پنج سال و یک ماه حبس و به دلیل رفتار مناسب در زندان آزاد شد. او میگوید: «بخشی از دیه توسط خیرین پرداخت شد و بقیه را باید قسطی بپردازم. حالا دخترم ۱۱ ساله است و خانواده مقتول را مانند خانواده خودم میدانم، اما سرمایهای برای آغاز کار ندارم.»
او از خیرین درخواست دارد برای شروع دوباره زندگی همراه خانوادهاش، او را یاری کنند.