دو سارق پرسهزن که با خشونت، سرعت و پوششهای نقابدار در معابر مرکزی پایتخت تلفنهمراه شهروندان را میربودند، اینبار پیش از آنکه فرصتی برای فرار داشتهباشند، در تیررس کارآگاهان پایگاه یکم زمینگیر شدند؛ باندی که اعترافات آنها راز ۳۰ فقره سرقت، موتورسیکلتهای مسروقه و شبکهای از مالخران را فاش کرد.
شبهای شلوغ و روزهای پررفتوآمد مرکز تهران، مدتها بود چهره پنهان خشنی را تجربه میکرد؛ دو موتورسوار با کلاه نقابدار، در سکوت خیابانها پرسه میزدند، ناگهان کنار رهگذری کمتوجه توقف میکردند، گوشی تلفن را از دستش میقاپیدند و در ازدحام موتورسیکلتها و خودروها ناپدید میشدند. شکایتهای مشابه یکی پس از دیگری به پلیس آگاهی میرسید و سایهای از بیاعتمادی و نگرانی بر برخی محلههای مرکزی شهر سنگینی میکرد.
افزایش شکایتها
با افزایش تعداد شکایتها، گشتهای هدفمند پایگاه یکم پلیس آگاهی شدت گرفت. شب حادثه، کارآگاهان هنگام عبور از یکی از معابر پرتردد به موتورسیکلتی لاکیرنگ با دو سرنشین مشکوک شدند؛ رفتار مردان روی موتورسیکلت شبیه همان الگوی گزارششدهبود: پرسهزنی، رصد رهگذران و حرکتهای تند و بیهدف.
بازداشت سارقان
سرهنگ کارآگاه کرم یوسفوند، جانشین پلیس آگاهی تهران بزرگ، روایت میکند: «پس از بیتوجهی راکب به فرمان ایست، کارآگاهان مطابق قانون بهکارگیری سلاح تیراندازی هشداردهنده انجام دادند و در نهایت موتورسیکلت را متوقف و هر دو نفر را بازداشت کردند.» بازرسی اولیه پرده از ابزار خشونت آنها برداشت: یک قبضه چاقوی تیز و یک گاز اشکآور آماده استفاده. هویت این افراد، تصویر روشنتری از ماجرا را آشکار کرد. راکب، تبعه یکی از کشورهای همسایه و سرنشین او، سابقهدار در سرقتهای خرد شهری بود. هر دو نفر بهعنوان سارقان پرسهزن، مدتهاست در محدودههای مرکزی تهران شناخته شدهبودند.
فیلمی که مسیر پرونده را تغییر داد
ساعاتی پس از این دستگیری، یکی از شهروندان با فیلمی در دست به پایگاه مراجعه کرد. در فیلم، دو موتورسوار با ویژگیهایی کاملاً مطابق با افراد دستگیرشده، تلفنهمراه مردی جوان را با تهدید قاپیده و فرار کرده بودند. با تطبیق چهرهها، هویت سارق اصلی - مردی معروف بین سارقان به نام «فرزاد» - مشخص شد.
کارآگاهان با اقدامات اطلاعاتی محل اختفای فرزاد را یافتند و او را در عملیاتی غافلگیرانه بازداشت کردند. بازرسی از مخفیگاه، پرده از روی تجهیزات و مدارک جرم برداشت: هشت کلاه نقابدار که هنگام سرقت بر صورت داشتند و دو موتورسیکلت هوندا سرقتی.
فرزاد در بازجوییهای تخصصی لب به اعتراف گشود؛ او مسئولیت سرقت تلفنهمراه شاکی و ۳۰فقره سرقت مشابه را پذیرفت. او همچنین توضیح داد که گوشیهای مسروقه را به دستفروشان یکی از بازارهای مرکزی تهران میفروخته و موتورسیکلتهای کشفشده را از فردی به نام «سامان» خریداری کردهاست.
درگیری خطرناک
کارآگاهان با اطلاعات بهدستآمده، وارد مرحله دوم عملیات شدند؛ شناسایی شبکه مالخران. پنج نفر با هویتهای مشخص، هدف عملیات قرار گرفتند. اکثرشان بدون درگیری بازداشت شدند، اما یکی از آنها - مردی به نام «رضا» - هنگام محاصره، چاقوی بزرگی بیرون کشید و به سمت مأموران حملهور شد.
سرهنگ یوسفوند تأکید میکند که مأموران بار دیگر مطابق قانون عمل کردند: «با شلیک هدفمند به ناحیه زانوی وی، خطر را مهار و نامبرده را دستگیر کردیم.» با این اقدام، حلقه آخر شبکه خرید و فروش اموال سرقتی نیز فروپاشید. تا این لحظه، ۱۵ نفر از مالباختگان شناسایی شدهاند و روند تطبیق اموال و پیگیریهای قضایی ادامه دارد.