فاطمه ترسا، تهیهکننده برنامه عصرگاهی «ایستگاه ۱۰۶» رادیو فرهنگ گفت: این برنامه که شنبه تا چهارشنبه ساعت ۱۷ از رادیو فرهنگ پخش میشود با تکیه بر روایتهای کوتاه، صداهای متنوع و طنز اندیشهمحور تلاش میکند ذهن خسته مخاطبان را آرام کرده و آنان را دوباره به شنیدن مشتاق سازد. جوان آنلاین: فاطمه ترسا، تهیهکننده برنامه «ایستگاه ۱۰۶» گروه تاریخ و تندیشه رادیو فرهنگ با تاکید بر نقش منحصربهفرد عصرگاه در تجربه شنیداری مخاطب گفت: برنامههای عصرگاهی قلمروی ویژهاند؛ قلمرویی که در آن احساس و اندیشه در نقطهای میان پایان روز و آغاز شب به هم میرسند.
او افزود:شنونده در این ساعتها هنوز درگیر کار روزانه است، اما ذهنش آرامآرام از تنشها فاصله میگیرد و آماده میشود چیزی تازه، آرام و اندیشیده بشنود. به همین دلیل، به باور او، فرم چنین برنامهای باید سیال، گفتوگومحور و همراه با ضرباهنگی آرامبخش باشد.
ترسا درباره طراحی فضای روایی «ایستگاه ۱۰۶» بیان کرد: در این برنامه از روایتهای کوتاه و موجز استفاده میکنیم تا ذهن خسته مخاطب دچار سنگینی نشود و بتواند با سرعت و علاقه وارد دنیای برنامه شود.
او ادامه داد: این روایتها اغلب الهامگرفته از زندگی روزمره، تجربههای انسانی، فرهنگ ایرانی و جملات تاملبرانگیز هستند و تلاش میکنند هیجانی تازه، اما لطیف در ذهن شنونده ایجاد کنند.
ترسا گفت: «ایستگاه ۱۰۶» تنها یک برنامه نیست؛ سفری روزانه است در مسیر آشنای فرهنگ، اندیشه و آرامش. این قطار هر روز در ایستگاههایی گوناگون توقف میکند؛ از کوچهباغهای شهرهای مختلف ایران و روایتهای مردمانش گرفته تا مقصدهایی که در آنها سبک تغذیه سالم، کتابهای الهامبخش و یاد بزرگان و مفاخر فرهنگی معرفی میشود. گاهی در میان این سفر شنیدنی، ایستگاهی هم برای تلنگر به وجدانهای بیدار دارد؛ یادآوریهایی کوچک، اما بیدارکننده درباره مسئولیت، مهربانی و نیکی در زیستن. همین ترکیب از شعر و شناخت، زندگی و اندیشه، باعث شده «ایستگاه ۱۰۶» نه فقط یک برنامه عصرگاهی، بلکه تجربهای انسانی و فرهنگی باشد که هر روز مسافران خود را به گفتوگویی تازه با خود و جهان پیرامونشان دعوت میکند.
او با اشاره به اهمیت صدا در برنامه گفت: صدا در «ایستگاه ۱۰۶» فقط ابزار انتقال پیام نیست؛ صدا اینجا شخصیت دارد، رنگ دارد، احساس دارد و گاهی حتی نقش یک همراه را ایفا میکند.
ترسا افزود: استفاده از صداهای متنوع، موسیقیهای آرام، افکتهای کاملاً حسابشده و لحنهایی متناسب با فضای عصرگاهی باعث میشود برنامه حال و هوایی متفاوت پیدا کند؛ حال و هوایی که نه شلوغ است و نه خستهکننده، بلکه آرام، ریتمیک و همراهکننده است.
ترسا درباره کاربرد طنز در برنامه نیز تاکید کرد: در «ایستگاه ۱۰۶» طنز تنها وسیله خنداندن نیست؛ بلکه طنزی اندیشهمحور و تاملبرانگیز است که کمک میکند موضوعات فرهنگی و اجتماعی با لطافت بیشتری بیان شوند.
او افزود: این طنز به مخاطب فرصت میدهد با خستگی روزنهزده ذهنش دوباره روشن شود و به شنیدن ادامه دهد، بدون آنکه فشار فکری یا بار اطلاعاتی بر او تحمیل شود.
او در ادامه درباره نقش عصرگاه در تجربه شنیداری گفت عصر برای رادیو تنها یک بسته زمانی نیست؛ بلکه یک حالوهواست، یک فضای تنفسی، یک مکث ضروری میان شلوغی روز و آرامش شب.
ترسا افزود: رادیو فرهنگ در این ساعات نهفقط انتقالدهنده پیام، بلکه تنظیمکننده ضربان شنیدن است؛ یعنی تلاش میکند با انتخاب درست کلمات، موسیقی و ساختار، ضرباهنگ آرام، اما زندهای به ذهن مخاطب ببخشد.
تهیهکننده «ایستگاه ۱۰۶» با اشاره به رویکرد انسانی برنامه گفت: هدف ما این است که مخاطب احساس کند در ایستگاهی کوتاه از مسیر روزمرهاش توقف کرده، نفسی تازه کرده و دوباره با ذهنی آرامتر به مسیر برمیگردد.
او افزود: در این برنامه بیشتر از هر چیز تلاش میکنیم صدای رادیو به زبان آرامش بدل شود؛ صدایی که نه میخواهد چیزی را تلقین کند و نه امر کند، بلکه همراه آرام و فکری مخاطب باشد.
این تهیه کننده شنوندگان را تنها یک همراه صرف نمیداند و درباره همراهی آنها توضیح میدهد: شنوندگان مسافران این قطار هستند و همچون یک مسافر با ما همراه شده و تعامل دارند.
ترسا در پایان گفت: «ایستگاه ۱۰۶» میخواهد عصرگاه شنوندگان را از یک زمان گذرا به یک تجربه معنادار تبدیل کند. او افزود اگر رادیو بتواند در این ساعات آرامبخش، پلی میان ذهن خسته و اندیشه روشن بسازد، رسالت خود را بهدرستی انجام داده است؛ رسالتی که «ایستگاه ۱۰۶» هر روز برای تحقق آن با بخشهای متنوع و همراهی مردم و هنرمندان این برنامه تلاش میکند.