کد خبر: 1328973
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۴۰۴ - ۱۶:۲۱
همایون ارشادی، بازیگری که روشنفکر بودن را دوست نداشت بازی ارشادی در «درخت گلابی» خاص و منحصر‌به‌فرد است؛ بازی‌ای مبتنی بر سکوت، تأمل و تردید. او کمتر سخن می‌گوید، اما حضورش سرشار از معناست.

جوان آنلاین- احمد محمدتبریزی؛ همایون ارشادی از معدود بازیگرانی است که مسیر حرفه‌ای‌اش در سینما به شکل مستقیم با ادبیات و اقتباس گره خورده است. او از نخستین حضورش در «طعم گیلاس» عباس کیارستمی تا بازی در فیلم‌های اقتباسی ایرانی مثل «درخت گلابی» و بین‌المللی مانند «بادبادک‌باز» همواره نماینده‌ی نوعی نگاه انسانی و اندیشمند به شخصیتش بوده است. نگاهی که میان سکوت، کتاب و درون‌نگری شکل می‌گیرد.

چهره آرام، متفکر و پر از طمانینه ارشادی، او را به انتخاب اول کارگردانان برای ساخت فیلم‌شان بدل می‌کرد. فیلم‌های اگزیستانسیالیستی همچون «طعم گیلاس» ارشادی را همانند قهرمان‌های کتاب‌های کامو و سارتر، در جست‌وجوی معنای زندگی و مرگ قرار می‌داد. مردی که با سکوت و حالتِ آرام چهره‌اش، احساساتی مثل نگرانی، غم، درد‌های فلسفی و حتی نوعی از رهایی را به مخاطب منتقل می‌کرد.

او در فیلم‌هایش، به جای نمایش احساسات بیرونی، در پی بازنمایی لایه‌های ذهنی و درونی کاراکتر‌ها بود. شاید به همین خاطر کارگردانان مولفی مثل، کیارستمی و مهرجویی او را برای نقش‌هایی برمی‌گزیدند که مرز میان فلسفه، ادبیات و تصویر را به تصویر می‌کشید.

شانس خوب زندگی ارشادی

خودش معتقد بود اگر آن روز کیارستمی، او را پشت چراغ قرمز نمی‌دید و اگر سرنوشت او را با کیارستمی آشنا نمی‌کرد، طبعاً مسیر زندگی‌اش هیچ وقت به سمت حضور مداوم در سینما کشیده نمی‌شد. شاید معمار باقی می‌ماند و شاید هم خواننده می‌شد.

ارشادی دلیل موفقیتش در سینما را فقط از روی شانس و اقبال نمی‌دانست و می‌گفت تلاش‌های خودش هم در این زمینه بدون تاثیر نبوده است. تلاش یا تقدیر هر چه بوده، مهم این است ارشادی هیچ وقت از تواضع و رفاقت با کیارستمی خارج نشد: «وارد شدنم به سینما را مدیون عباس کیارستمی هستم و ماندن من در سینما درواقع با فیلم ایشان بود. خیلی‌ها با فیلم‌های ایشان وارد سینما شدند، اما کارشان را ادامه ندادند و همان یک نقش را ایفا کردند.. او مسیر زندگی من را تغییر داد. زندگی من همیشه بالا و پایین زیاد داشته و آشنایی با کیارستمی اتفاق خوب زندگی من است.»

بازی در همین نقش‌ها و فیلم‌ها بود که جایگاهی منحصر‌به‌فرد به ارشادی در سینمای ایران داد. خودش آن زمان تصورش را نمی‌کرد که در سینما و حرفه بازیگری ماندگار شود: «در ابتدا انتظار نداشتم در سینما باقی بمانم همانطور که می‌دانید در فیلم‌های آقای کیارستمی اغلب نابازیگر‌ها ایفای نقش می‌کردند و آنها معمولاً همان یک بازی را داشتند و دیگر ادامه نمی‌داند به همین دلیل من هم تصور می‌کردم با همان یک فیلم حضورم در سینما تمام می‌شود، اما بعد از آن ادامه دار شد در فیلم‌های عشق گمشده، درخت گلابی و … نیز حضور داشتم.»

کیارستمی و «طعم گیلاس» برای همیشه مسیر زندگی ارشادی را تغییر دادند تا پس از آن، او در فیلم‌های مهمی مثل «درخت گلابی» و «بادبادک‌باز» به ایفای نقش بپردازد.

حضوری درخشان در درخت گلابی

در میان نقش‌های کم‌حرف، درون‌گرا و تأمل‌برانگیز همایون ارشادی، حضور او در فیلم «درخت گلابی» ساخته داریوش مهرجویی، جایگاهی ویژه دارد. فیلم که اقتباسی از داستان کوتاه گلی ترقی است، یکی از شاعرانه‌ترین و در عین حال فلسفی‌ترین آثار سینمای ایران در دهه هفتاد به شمار می‌رود.

ارشادی در این فیلم نویسنده‌ای است که برای نوشتن، به باغ قدیمی بازمی‌گردد. جایی که درخت گلابی‌اش دیگر بار نمی‌دهد و گذشته در سایه سکوت و خاکستر فرو رفته است. ارشادی در فیلم با چهره‌ای آرام، نگاهی خسته و صدایی یکنواخت، اما پرمعنا، تصویری از نویسنده‌ای می‌سازد که در مرز واقعیت و خیال قدم می‌زند.

بازی ارشادی در «درخت گلابی» خاص و منحصر‌به‌فرد است؛ بازی‌ای مبتنی بر سکوت، تأمل و تردید. او کمتر سخن می‌گوید، اما حضورش سرشار از معناست.

مهرجویی و چند همکاری دیگر با ارشادی

۱۵ سال پس از «درخت گلابی» ارشادی بار دیگر در فیلمی اقتباسی مقابل دوربین مهرجویی قرار می‌گیرد. ماجرای این فیلم برگرفته از داستان نزاع ایوان ایوانویچ و ایوان نیکیفورویچ از نیکلای گوگول بود و مهرجویی پس از چند تجربه ناموفق مثل «نارنجی‌پوش» و «آسمان محبوب» به سینمای محبوب و دغدغه‌مندش برگشته بود.

فیلمنامه را خود مهرجویی نوشته و در آن مفاهیم فلسفی، طنز و کنایه‌های اجتماعی در هم تنیده شده بود. ارشادی در فیلم نقش دکتر کمالی را بازی می‌کرد، پزشکی که پس از سال‌ها زندگی در خارج از کشور، به ایران بازمی‌گردد. بازگشت او، در ظاهر بهانه‌ای برای دیدار دوستان قدیمی است، اما در لایه زیرین، آغاز مواجهه او با جهانی است که میان واقعیت و خیال در نوسان است.

فیلم نتوانست تکرار موفقیت‌آمیز فیلم‌های دهه ۶۰ و ۷۰ مهرجویی باشد ولی بازی ارشادی در آن قابل قبول بود. «اشباح» آخرین همکاری ارشادی و مهرجویی بود. این فیلم اقتباسی از نمایشنامه ایبسن بود و همچون فیلم قبلی مهرجویی، با آثار درخشان این کارگردان فاصله داشت.

بازی در فیلمی خوش‌ساخت با اقتباسی از داستان جومپا لاهیری

فیلم «ایتالیا ایتالیا» به کارگردانی کاوه صباغ‌زاده، یکی از آثار کمتر دیده شده در سینمای ایران است. این فیلم از داستان کوتاهی از جومپا لاهیری نویسنده هندی‌تبار اقتباس شده بود. فیلم فضایی سرخوشانه و فانتزی داشت که نمونه‌اش کمتر در سینمای ایران ساخته می‌شود. این فیلم اقتباسی از «یک مسئله موقتی» یکی از داستان‌های مجموعه ترجمان درد‌ها بود که مژده دقیقی و انتشارات هرمس آن را به فارسی منتشر کرد.

«ایتالیا ایتالیا» فیلمی درباره زوال عشق، زوال رابطه و زوال یک زندگی مشترک است. زندگی مشترکی که با شور و عشق و هیجان آغاز می‌شود، اما رفته‌رفته اتفاقات ریز و درشت، روزمرگی‌ها، حرف‌های نگفته و دروغ‌های کوچک زوالش را رقم می‌زند. فیلم با وجود داستان نسبتاً تلخش به هیچ عنوان تلخ و ناراحت‌کننده نیست و فضایی سرخوشانه دارد.

بادبادک‌باز و دیده شدن در سینمای جهان

در کنار بازی در فیلم‌های ایرانی، یکی از بخت‌های بلند ارشادی، بازی در فیلم‌های بین‌المللی بود. او پس از درخشش در فیلم «طعم گیلاس»، به چشم کارگردانان کشور‌های دیگر هم آمد و بازی در فیلم اقتباسی «بادبادک‌باز»، سکوی پرتابی جهت معرفی ارشادی به سایر فیلمسازان بود.

ارشادی ماجرای پیوستن به فیلم «بادبادک‌باز» را چنین عنوان می‌کند: «آن زمان که «بادباک‌باز» را بازی کردم منیجر نداشتم. مشغول بازی در سریالی بودم که پیغامی از آقای کیارستمی دریافت کردم که برای بازی در این فیلم ایمیل و شماره تماس تو را می‌خواهند و، چون آنها فیلم طعم گیلاس را دیده بودند، آقای کیارستمی را می‌شناختند و از این طریق با من ارتباط گرفتند. بعد از بازی در این فیلم بود که پروسه حضور من در آثار بین‌المللی آغاز شد.»

فیلم «بادبادک‌باز» ساخته مارک فورستر در سال ۲۰۰۷، بر اساس رمان پرفروش خالد حسینی، یکی از تأثیرگذارترین اقتباس‌های ادبی دهه‌ی اول قرن بیست‌ویکم بود. در میان چهره‌های بین‌المللی فیلم، حضور بازیگر ایرانی همایون ارشادی در نقش «امیرِ بزرگسال» نقطه‌ی درخشانی است؛ شخصیتی که بار گناه و گذشته را بر دوش می‌کشد و در جست‌وجوی بخشش به وطن بازمی‌گردد.

از نظر منتقدان و کارگردان فیلم نقش‌آفرینی همایون ارشادی حیرت‌انگیز بود. یکی از جذاب‌ترین جنبه‌های بازی ارشادی، تفاوت فرهنگی در شیوه‌ی بازیگری اوست. در میان بازیگران پرتحرک و پرواکنش هالیوودی، او با سکوت، تردید و درون‌گرایی‌اش، حضوری متفاوت دارد.

کارگردان فیلم، مارک فورستر در مصاحبه‌ای گفته بود: «چیزی که در مورد او شگفت‌انگیز است این است که بسیار طبیعی بازی می‌کند… او تنها به قلبش تکیه می‌کند.» راجر ایبرت، منتقد سرشناس آمریکایی نیز می‌نویسد که چهره ارشادی در فیلم «بادبادک‌باز» بیانگر فضیلت و درونیاتی‌ست که دیالوگ‌ها نمی‌توانند منتقل کنند.

این ویژگی همان چیزی است که پیش‌تر در «درخت گلابی» و «طعم گیلاس» نیز دیده می‌شد. او از حداقل حرکت، حداکثر حس می‌سازد. در صحنه‌ای که امیر پس از سال‌ها وارد خانه متروک پدری می‌شود، سکوت ارشادی تمام بار اندوه و گناه را منتقل می‌کند بی‌آن‌که نیازی به توضیح یا اغراق باشد. دوربین روی چهره‌اش می‌ماند و مخاطب همزمان حضور گذشته را در صورت او می‌بیند.

«بادبادک‌باز» نه فقط داستانی درباره افغانستان، بلکه درامی جهانی درباره‌ی وجدان، خیانت و بخشش است. در میان تمام عناصر اقتباس، بازی همایون ارشادی پلی میان ادبیات و تصویر و خاورمیانه و هالیوود می‌سازد.

ادامه حضور در سینمای جهان با فیلم‌های اقتباسی

فیلم «مردی تحت تعقیب» به کارگردانی آنتون کوربین در سال ۲۰۱۴ در ژانر فیلم جاسوسی ساخته شد و ارشادی نقشی کوتاه در این فیلم داشت. این فیلم از روی رمانی به همین نام به قلم جان لوکاره نویسنده انگلیسی ساخته و با تغییراتی جزئی به فیلمی سینمایی تبدیل شد.

«علی و نینو» در سال ۲۰۱۶ براساس رمانی از کوربان سعید با همین نام ساخته شده و ارشادی در آن نقش پدری سنتی و مقتدر را بازی می‌کرد که با تغییرات تاریخی، فرهنگی و شخصی نسل نوجوان‌تر روبروست. در نقد‌ها درباره این فیلم نقش ارشادی در فیلم، را کلیدی و تأثیرگذار دانستند؛ پدری با قدرت، ارزش‌ها و دیدگاه سنتی که با بحران‌ها و عشقِ نسل بعد مواجه می‌شود.

اسکرین دیلی در نقدی درباره بازی ارشادی در «علی و نینو» می‌نویسند که بازی او با یک چهره مهربان و کم صحبت» انجام می‌شود.

در جست‌وجوی سکوت

همایون ارشادی به خاطر چهره آرام و حالت خاص چشم‌ها و صورتش، بیشتر برای شخصیت‌های روشنفکر انتخاب می‌شود. هرچند خودش دوست نداشت همیشه با چنین عنوان‌هایی شناخته شود و درباره‌اش چنین می‌گفت: «والا قیافه‌ام این شکلی‌ست، ولی اصلاً روشنفکر نیستم! من اوایل کارم فیلم‌های روشنفکری بازی می‌کردم، اما بعداً برای اینکه به خودم ثابت کنم می‌توانم از پس نقش‌های دیگر هم بربیایم، ژانر عوض کردم. نقش آدمکش و دزد و کمدی هم بازی کردم. البته هنوز فکر نمی‌کنم بازیگر باشم، من همیشه شاگردم! من بازیگرم و اگر بهم نقش روشنفکری بدهند، به قیافه‌ام بیشتر می‌خورد. ولی باور کنید روشنفکر نیستم. این تصور خیلی بد است. چون دیگر بهم نقش طنز نمی‌دهند و می‌گویند به چهره‌اش نمی‌خورد!»

همایون ارشادی، بازیگرِ آرام و بدون حاشیه‌ای بود که مسیر موفقیت در بازیگری را اگرچه دیر شروع کرد، ولی خیلی خوب و باکیفیت ادامه داد. ارشادی اهل حرکت‌های بزرگ نیست، بلکه با نگاه و سکوت به نقش‌هایش عمق می‌بخشید و به فیلم‌ها وزن می‌داد. خودش درباره نظر و سبک بازیگری‌اش در چند کلمه، تمام حرف‌ها را گفته بود: «بازیگری برای من نوعی سکوت بود، نه فریاد.»

برچسب ها: سینما ، بازیگر ، هنر
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار