کد خبر: 1328532
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۴۰۴ - ۱۶:۱۴
مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل:
دوران سلطه امریکا بر جهان به پایان رسیده است مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل با تحلیل ریشه‌های تاریخی تحولات سیاسی و اقتصادی جهان و بررسی جایگاه کنونی ایالات‌متحده تأکید کرد: امروز جهان در حال گذار از نظم تک‌قطبی به سوی نظمی چندقطبی و عادلانه است و دوران سلطه‌گری امریکا بر جهان به پایان رسیده است. 

مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل با تحلیل ریشه‌های تاریخی تحولات سیاسی و اقتصادی جهان و بررسی جایگاه کنونی ایالات‌متحده تأکید کرد: امروز جهان در حال گذار از نظم تک‌قطبی به سوی نظمی چندقطبی و عادلانه است و دوران سلطه‌گری امریکا بر جهان به پایان رسیده است. 
علی‌اکبر ولایتی در گفت‌و‌گو با ایرنا، با اشاره به پیشینه تاریخی شکل‌گیری ایالات‌متحده امریکا گفت: برای درک وضعیت کنونی جهان، باید ریشه‌های تاریخی قدرت‌طلبی و توسعه‌طلبی امریکا را شناخت. پس از کشف قاره امریکا در سال۱۴۹۲ میلادی از سوی کریستف کلمب، قدرت‌های اروپایی همچون اسپانیا، پرتغال، انگلیس و فرانسه به تقسیم سرزمین‌های جدید پرداختند. این رقابت‌های استعماری، درگیری‌های اروپا را به قاره جدید کشاند و سرآغاز سیاست‌های سلطه‌گرانه‌ای شد که بعد‌ها در قالب قدرت امریکا تبلور یافت. استعمارگران اروپایی به‌ویژه پرتغالی‌ها، با رفتار‌های غیرانسانی خود زمینه‌ساز یکی از سیاه‌ترین دوران‌های تاریخ بشری شدند؛ آنان مردم آفریقا را به بردگی می‌گرفتند، در کشتی‌ها به اروپا می‌بردند و نیمی از آنان در راه جان می‌باختند. این شیوه ظالمانه، اساس نظام اقتصادی و اجتماعی اولیه در قاره امریکا را شکل داد. 


 «ترامپ» نماینده تفکر تقدم امریکا  بر همه ارزش‌های انسانی
به گفته مشاور مقام معظم رهبری، در سال ۱۷۷۶میلادی پس از جنگ میان استعمارگران، ایالات‌متحده امریکا تأسیس شد؛ کشوری که از ابتدا بر مبنای تبعیض نژادی، استعمار و انباشت سرمایه شکل گرفت. بعد‌ها جنگ‌های داخلی امریکا که به‌ظاهر بر سر لغو برده‌داری بود، در واقع نزاعی میان دو تفکر اقتصادی و سیاسی متفاوت بود: شمال صنعتی و لیبرال با جنوب زمیندار و سلطه‌طلب. تفکر جنوبی امریکا که بعد‌ها در قالب حزب جمهوری‌خواه تداوم یافت، همچنان بر سیاست‌های توسعه‌طلبانه، برتری‌جویانه و سلطه‌گرانه تأکید دارد. از ریگان تا ترامپ، رگه‌های همان تفکر دیده می‌شود؛ تفکری که منافع امریکا را مقدم بر همه ارزش‌های انسانی می‌داند. 
ولایتی در تحلیل تحولات قرن بیستم تصریح کرد: پس از جنگ جهانی دوم و در دوران جنگ سرد، امریکا کوشید خود را به عنوان تنها قدرت تعیین‌کننده جهان معرفی کند. با فروپاشی شوروی، بوش پدر اعلام کرد که «در جهان تنها یک ابرقدرت باقی مانده است» و فوکویاما از «پایان تاریخ» سخن گفت، اما این خوش‌خیالی دیری نپایید، زیرا ملت‌ها و قدرت‌های نوظهور، سلطه یک‌جانبه امریکا را نپذیرفتند. 
ولایتی افزود: روسیه پس از فروپاشی شوروی در دوران ولادیمیر پوتین بار دیگر به قدرت بازگشت. پوتین با بازسازی ساختار سیاسی و اقتصادی روسیه، اقتدار ملی را احیا کرد و در برابر سیاست‌های تجاوزکارانه غرب ایستاد. او بسیاری از امتیازاتی را که گورباچف و یلتسین به غرب داده بودند، لغو کرد و استقلال روسیه را بازگرداند. وی در ادامه با اشاره به نقش چین در تحولات جهانی خاطرنشان کرد: چین نیز در دهه‌های اخیر با رشد اقتصادی بی‌سابقه و سیاست خارجی متوازن، توانسته است جایگاه مستقلی در نظام بین‌الملل بیابد. اتحاد راهبردی چین و روسیه در قالب سازمان شانگهای و گروه بریکس، نشانه‌ای روشن از شکل‌گیری قطب جدیدی در شرق است که در برابر سیاست‌های یک‌جانبه امریکا ایستاده است. 


 امروز امریکا با بحران مشروعیت مواجه است
مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل با اشاره به سیاست‌های اخیر ایالات‌متحده گفت: امروز امریکا نه‌تنها در خاورمیانه بلکه در امریکای لاتین و شرق آسیا نیز با بحران مشروعیت مواجه است. سیاست موسوم به «حیاط خلوت» که از دوران مونرو آغاز شد، هنوز در تفکر سیاستمداران امریکایی وجود دارد. از نگاه آنان، امریکای‌لاتین باید در کنترل واشینگتن بماند، همان‌گونه که ترامپ در اظهاراتی، کانادا را ایالت پنجاه‌ویکم امریکا خواند. 
ولایتی با اشاره به جاه‌طلبی‌های جدید واشینگتن تأکید کرد: امریکا درصدد گسترش نفوذ خود از امریکای جنوبی تا قطب شمال است و در عین حال، به دنبال کنترل مناطق راهبردی، چون کانال پاناما، ونزوئلا، شیلی و بولیوی است. هدف نهایی، مقابله با قدرت‌گیری شرق و حفظ ابرقدرتی از دست‌رفته خود است. 


 حق‌طلبی مردم فلسطین قابل معامله نیست
او همچنین رفتار ترامپ را نمونه‌ای از سیاست تحقیر متحدان دانست و گفت: ترامپ در نشست‌های بین‌المللی از جمله در شرم‌الشیخ و حتی در دیدار با زلنسکی، رهبران اروپا را تحقیر کرد، زیرا معتقد است امریکا نباید هزینه امنیت اروپا را بپردازد. از سوی دیگر، نگاه او به کشور‌های عربی تنها از زاویه مالی است و حمایت از رژیم‌صهیونیستی را نیز صرفاً در چارچوب منافع شخصی و انتخاباتی خود می‌بیند. 
ولایتی با اشاره به جنگ غزه گفت: تلاش ترامپ برای توقف جنگ در غزه، نه از سر دلسوزی برای فلسطینیان، بلکه با هدف جلوگیری از گسترش نارضایتی در میان کشور‌های عربی است. او می‌خواهد با راضی نگه داشتن دولت‌های ثروتمند عرب، منافع اقتصادی و سیاسی امریکا را تضمین کند، اما این سیاست دیر یا زود شکست خواهد خورد، زیرا ملت‌های منطقه بیدار شده‌اند و حق‌طلبی مردم فلسطین قابل معامله نیست. 


 امریکا دنبال تسلط بر مسیر انرژی  و تجارت منطقه
ولایتی درباره تحرکات امریکا در جنوب آسیا نیز گفت: واشینگتن با افزایش فشار بر پاکستان و هند تلاش دارد حضور خود را در منطقه حفظ کند. سفر‌های مکرر فرماندهان نظامی پاکستان به امریکا و گفت‌و‌گو‌های آنان با مقامات امریکایی، بخشی از این راهبرد است. امریکا می‌کوشد در نزدیکی بندر گوادر و در مجاورت بندر چابهار ایران، پایگاه‌های جدیدی ایجاد کند تا علاوه بر کنترل چین، بر مسیر انرژی و تجارت منطقه نیز تسلط یابد. 
مشاور مقام معظم رهبری در جمع‌بندی این تحلیل اظهار داشت: ایالات‌متحده همچنان با همان سیاست دیرینه خود عمل می‌کند؛ سیاستی که بر مبنای طمع اقتصادی، مداخله‌جویی و سلطه‌طلبی شکل گرفته است، اما شرایط امروز جهان دیگر مانند گذشته نیست؛ ملت‌ها بیدار شده‌اند و قدرت‌های نوظهور، به‌ویژه در شرق، مانع تکرار سلطه یک‌جانبه خواهند شد. 
وی تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری مستقل، الهام‌بخش و تأثیرگذار با تکیه بر منطق عدالتخواهی، ایستادگی در برابر سلطه‌طلبی و تقویت همکاری با کشور‌های مستقل آسیایی و اسلامی، جایگاهی مهم در نظم نوین جهانی دارد. آینده از آنِ ملت‌هایی است که با استقلال و عزت، مسیر عدالت و مقاومت را برگزیده‌اند، نه قدرت‌هایی که قرن‌ها بر پایه استعمار و جنگ، ثروت اندوخته‌اند. 
ولایتی افزود: جمهوری اسلامی ایران همچنان به عنوان محور اصلی جبهه مقاومت، از کشور‌هایی که در برابر صهیونیسم و امریکا ایستادگی می‌کنند، حمایت کرده است و به تلاش‌های خود در این مسیر ادامه می‌دهد. اتهامات غربی‌ها، به‌ویژه امریکا و انگلیس، مبنی بر دخالت ایران در امور داخلی کشور‌های منطقه، نادرست و برعکس واقعیت است. در حالی‌که این کشور‌های غربی، به‌ویژه امریکا و فرانسه، درصدد دخالت مستقیم در امور داخلی لبنان هستند، رژیم‌صهیونیستی نیز به عنوان ابزار سیاست تجاوزکارانه آنان، پیش و پس از آتش‌بس، با حمله به لبنان جان مردم بی‌گناه را می‌گیرد. تنها نیرویی که در برابر این تجاوز‌ها ایستادگی می‌کند، مقاومت اسلامی حزب‌الله است. در عین حال، امریکایی‌ها خواستار خلع سلاح حزب‌الله شده‌اند، در حالی‌که حمایت جمهوری اسلامی ایران از حزب‌الله، در واقع صیانت از لبنان است، این در شرایطی است که اقدامات امریکا و غرب در راستای دخالت در لبنان با هدف تضعیف هویت ملی این کشور و ایجاد وضعیتی مشابه آنچه در سوریه رقم زده‌اند، صورت می‌گیرد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار