جوان آنلاین: حسن روحانی، رئیسجمهور اسبق که چندی است ویدئوکار شده، گفته است: «مردم در جنگ ۱۲ روزه در کنار ایران ایستادند نه در کنار ما حاکمان».
پرسش این است: اگر اکنون در مسند ریاستجمهوری یا آرزوهای دیگری که دارد، بود، نیز همینقدر فکرش روشن بود؟ قطعاً نه، حقیقتاً نه، هرگز و هرگز نه اینقدر فکرش روشن بود و لامپ قوی در ذهنش داشت، و نه حتی اگر میبود، حاضر به گفتن بود، بلکه برعکس همهچیز را به حساب دفاع مردم از حاکمان و بلکه شخص خودش مینوشت. حتی اینبار دیگر آب و صابون را هرطور بود، تهیه میکرد تا مخالفانش از شرم موفقیت او در تقابل با امریکا و ناتو و اسرائیل، برای این دستاورد جنگی دست و صورت شان را بشویند.
پس وقتی چنین است و بین دو حالت، دو جور میاندیشد، این اندیشه را باید دور انداخت. سیاستمدار نباید مذبذب باشد. اما دولت او پر از دوقطبیساز بود. از وزیرخارجهاش که دوقطبی ننگین «موشک- مردم» را میسازد و نشان میدهد ذهن فاسد هم میتواند بیحد باشد تا خود او که دوقطبی «ایران- حاکمیت» را میسازد. دولت او در زمان استقرار هم نانش در دوقطبیسازی بود. روشی ناشایست که ناسیاستمداران به کار میبرند، چون چیز دیگر نیاموختهاند. اگر میشد که به او فرصتی دیگر برای بازگشت به قدرت داده میشد، اثبات ادعای ما آسان بود، دلیل ما هم تجربهای است که از او داریم. او از طرحهای افراطی علیه ارتش که با مخالفت شهید چمران روبهرو شد تا پروژه ننگین دوقطبیسازی با حاکمیت که در دوره ریاستجمهوریاش راه انداخت، نشان داد شخصیت باثباتی ندارد و نان را به نرخ روز میخورد. نرخ روز الان در جداکردن ایران از حاکمیت است. نرخ فردای او ممکن است، عکس این باشد، بسته به اینکه کجا قرار گرفته باشد!