جوان آنلاین: ظهر پنجشنبه، دانشگاه تهران یک دانشجویش را از دست داد، نه در حادثهای بیرونی، که در دل آزمایشگاهی که قرار بود خانه علم باشد! انفجار در دانشکده فنی، پژوهش را نیمهکاره گذاشت و زندگی یک جوان را برای همیشه متوقف کرد. جایی که دانشجویان دوره کارشناسی ارشد در آزمایشگاه دانشکده فنی مشغول پژوهش و گشودن درهای تازهای به دنیای علم بودند، ناگهان انفجاری مهیب همه چیز را دگرگون کرد. صدای ترسناک این انفجار، سکوت علمی آن روز را شکست و به سرعت خبرش در دلهای دانشجویان، اساتید و خانوادهها سنگینی کرد. مهندس محمدامین کلاته، دانشجوی دوره کارشناسی ارشد، در جریان تعویض کپسول گاز هیدروژن جان خود را از دست داد. این حادثه تلخ، نهتنها به جامعه دانشگاهی شوکی عمیق وارد کرد، بلکه بار دیگر زنگ خطر را در خصوص ایمنی آزمایشگاهها و شرایط محیطهای تحقیقاتی به صدا درآورد.
هر چند مسئولان دانشگاه و وزارت علوم وارد عمل شدند و وعده دادند که همه زوایای این فاجعه به دقت بررسی میشود، اما سؤالی که اکنون در ذهن همه قرار دارد، این است که آیا در دل این فضای پر از علم و نوآوری، بستر کافی برای حفاظت از جان و سلامت دانشجویان فراهم است؟
پایان تلخ یک روز علمی
حدود ساعت ۲ و نیم بعدازظهر روز پنجشنبه، حادثهای ناگهانی فضای یکی از آزمایشگاههای دانشکده مهندسی مواد و متالورژی دانشگاه تهران را لرزاند. در جریان تعویض کپسول گاز هیدروژن، انفجاری رخ داد که به کشتهشدن یک دانشجوی کارشناسی ارشد و آسیب دیدن دو دانشجوی دیگر انجامید. دکتر محمدرضا تقیدخت، معاون اجرایی حوزه ریاست دانشگاه تهران، در نخستین واکنش رسمی به این رخداد گفت: «علت حادثه تعویض کپسول گاز هیدروژن هنگام فعالیتهای آزمایشگاهی بوده است. خوشبختانه حال دو مصدوم دیگر این حادثه مناسب گزارش شدهاست.»
در حالیکه شرایط جسمی دو مصدوم حادثه «مناسب» توصیف شده، جامعه دانشگاهی در بهت و سوگ از دست دادن محمدامین کلاته به سر میبرد، دانشجویی که گفته میشود یکی از چهرههای فعال و پرتلاش در حوزه پژوهشهای مهندسی بودهاست. از سوی دیگر آنچه این حادثه را تلختر میکند، این است که هر سه نفر حاضر در محل، از دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی بودهاند، جوانانی که در دل مسیر علمی خود، قربانی حادثهای شدند که میتوانست با اندکی پیشگیری، به شکلی دیگر رقم بخورد.
پیگیری فوری و هشدار درباره ایمنی
این انفجار در یکی از آزمایشگاههای تخصصی مواد و متالورژی رخ داد، فضایی که معمولاً محل اجرای پروژههای تحقیقاتی پیشرفتهاست و با تجهیزات حساس و مواد شیمیایی پرخطر سروکار دارد. این یعنی باید همه تمهیدات برای سلامت و حفظ جان دانشجویان اندیشیده میشد.
پس از حادثه، محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور، طی تماسی با رئیس دانشگاه تهران، خواستار رسیدگی فوری به وضعیت درمانی مصدومان شد و دستوراتی را در این خصوص صادر کرد. عارف همچنین با اشاره به اهمیت ایمنی در مراکز تحقیقاتی دانشگاهی گفت: «لزوم رعایت شرایط ایمنی در آزمایشگاههای دانشگاهی بیش از گذشته احساس میشود. این حادثه تلخ نباید بدون بررسی دقیق باقی بماند.»
او با ابراز همدردی، درگذشت دانشجوی جانباخته را به خانواده او و جامعه دانشگاهی کشور تسلیت گفت.
وعده برای روشنشدن حقیقت
چند ساعت پس از وقوع حادثه، هیئترئیسه دانشگاه تهران، با انتشار بیانیهای، جانباختن مهندس محمدامین کلاته، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده فنی را تأیید کرد و تسلیت گفت. در این پیام آمدهاست: «این ضایعه ناگوار، خانواده بزرگ دانشگاه تهران را داغدار کرد. برای روح این دانشجوی عزیز، رحمت واسعه الهی و برای خانواده محترم او صبر مسئلت داریم.» در ادامه این بیانیه، نام دو دانشجوی مصدوم نیز اعلام شد: «مهندس فاطمه کفاش و مهندس رضا پارسی.» دو نفری که بلافاصله پس از انفجار به بیمارستان منتقل شده و تحت مراقبتهای ویژه پزشکی قرار گرفتهاند.
دانشگاه همچنین وعده داده که تیمهای تخصصی از همان ابتدا، برای بررسی دقیق علت انفجار وارد عمل شدهاند و نتایج نهایی پس از تکمیل تحقیقات اعلام خواهد شد. بدون شک افکار عمومی و جامعه دانشگاهی، منتظر پاسخهایی شفاف درباره اینکه دقیقاً چه عاملی باعث این فاجعه شده، ماندهاند.
روایتهایی از درون حادثه
با علنیشدن حادثه انفجار در دانشگاه تهران، وزیر علوم، نماینده ویژهای را برای پیگیری موضوع معرفی کرد. دکتر ابوالفضل واحدی، معاون آموزشی وزارت علوم، در همراهی با رئیس دانشگاه تهران و جمعی از مسئولان ارشد دانشگاه، به بیمارستان محل بستری دو دانشجوی مصدوم رفت تا از نزدیک در جریان روند درمان قرار گیرد. او پس از بررسی وضعیت این دو دانشجو و گفتوگو با کادر درمان به رسانهها گفت: «از همان دقایق اولیه، تمام اقدامات درمانی از جمله سیتیاسکن،امآرآی و آزمایشهای تشخیصی برای دانشجویان انجام شده است. خوشبختانه وضعیت عمومی آنها در حال حاضر پایدار است.».
اما آنچه در اظهارات نماینده وزیر علوم توجهها را جلب کرد، اشاره به این نکته بود که فعالیتهای روز حادثه، مطابق با روال استاندارد آزمایشگاه پیش رفتهاست. واحدی با استناد به گفتوگوهایی که با مدیر آزمایشگاه و مسئولان دانشگاه انجام داده، تأکید کرد: «همه فعالیتها طبق نرمهای رایج آزمایشگاهی بوده و دانشجویان در کنار اساتید و مدیر آزمایشگاه، مشغول انجام پروژه پژوهشی بودند که این اتفاق رخ داد.»
همین اظهارنظر پرسشی اساسی را به میان میکشد، اینکه اگر همهچیز مطابق با نرمهای رایج پیش رفته، پس دقیقاً چه چیزی باعث وقوع انفجار شدهاست؟ و اگر مشکلی در اجرای دستورالعملها نبوده، چرا حالا مسئولان، یکی پس از دیگری، بر «ضرورت بازنگری در رویههای ایمنی» تأکید میکنند؟
دکتر واحدی این حادثه را «تلخ و تأسفبار» خواند و در پایان بار دیگر بر لزوم پیشگیری از رخدادهای مشابه اشاره کرد، اما برای جامعه دانشگاهی، آنچه اکنون اهمیت دارد، نه فقط ابراز تأسف، که پاسخ به همین تناقضها و بازنگری واقعی در استانداردهای ایمنی است، پیش از آنکه حادثهای دیگر، یادآوری تلختری باشد.
ایمنی برای اجراست نه بایگانی در آییننامه
حادثه انفجار در آزمایشگاه دانشکده فنی دانشگاه تهران، نه اولین است و نه متأسفانه آخرین خواهد بود. این بار اما، حساسیت افکار عمومی، حضور رسانهها و واکنش سریع مسئولان، فرصتی مهیا کرده تا صدای هشدار جدیتری از همیشه شنیده شود. آیا وقت آن نرسیده که ایمنی، نه بهعنوان یک بند در آییننامه و بایگانی شدن در آن، بلکه بهعنوان یک اصل در فرهنگ پژوهش، نهادینه شود؟
دانشجویان، سرمایههای فکری این سرزمین هستند، کسانی که با امید به آیندهای روشن، وارد فضای آزمایشگاه میشوند، نه با تصور بازگشت در آمبولانس! بنابراین وقتی حتی فعالیتهایی که به گفته آقایان مسئول «مطابق نرمهای رایج» انجام شده است، به حادثهای مرگبار ختم میشوند، این یعنی نرمها باید بازتعریف شوند، نهادها باید پاسخگو باشند و سیستمهای ایمنی باید مورد بازبینی قرار گیرند.
جامعه دانشگاهی اکنون فقط به تسلیت اکتفا نمیکند. آنها انتظار دارند اینبار، نه فقط گزارشها، بلکه تصمیمها تغییر کند. حال آیا این انفجار، سرآغاز یک اصلاح عمیق خواهد بود؟ یا باز هم در هیاهوی اخبار دیگر، به فراموشی سپرده خواهد شد؟ پاسخ به این پرسش، آزمونی است برای جدیت نهادهای مسئول و صد البته سنجشی برای اینکه علم، تا چه اندازه در امنیت پیش میرود.