جوان آنلاین: در روزگاری که سایه مشکلات و تلخیها بر زندگی بسیاری از خانوادهها افتادهاست، هنوز هم قصههایی شنیده میشود که بوی امید و روشنایی میدهند. قصههایی از جنس بخشش، از جنس انسانیت. یکی از این روایتهای درخشان، زندگی زوج نیکوکار البرزی است.
زوجی از استان البرز، در سالهای گذشته، زندگی هزاران نفر را تغییر دادهاند: بیش از هزارو۳۱۴ زندانی بدهکار آزاد شده و ۱۱۰ محکوم به قصاص از گرده بار گناه و مجازات رهایی یافتهاند، اما کار آنها به این محدود نمیماند؛ کمک به درمان بیماران صعبالعلاج، حمایت از خانوادههای شهدا و جانبازان، تأمین افطاری برای کارتنخوابها و بازسازی اماکن مذهبی و فرهنگی نیز در کارنامهشان ثبت شدهاست.
امید به ادامه زندگی
صدای کوتاه و دلنشین یک پیام صوتی از تخت بیمارستان میآید: پسری یتیم، با لهجه شیرین برازجانی، پس از دریافت کمک ماهانه از سوی زوج نیکوکار میگوید: «حال دلتان همیشه خوش باشد.» همان لحظه است که میفهمی بخشش برای این زوج تنها یک عمل خیر نیست؛ فصل تازهای از پیوند انسانها با هم است. قصهای که گسترش مییابد؛ از رهایی از بندهای زندان تا آرامش دوباره خانوادههایی که سالها چشمانتظار یک معجزه بودند.
زیرپوست شهر
در میان پروندهها، چند روایت تکاندهنده بیشتر به چشم میآید، مردی که بیش از ۲۰ سال از زندگیاش در زندان گذشته بود؛ روزی که آزاد شد، راه خانه را نمیشناخت. زوج نیکوکار برای او خانهای مستقل فراهم کردند و پس از سالها، دیدار دوباره با فرزندان، اشک و آرامش را بازگرداند. موهایش سپید شدهبود، اما لبخند بر چهرهاش بازگشت. زنی که ۱۰ سال به خاطر پرداختنشدن خسارت محکوم ماندهبود؛ جرم سرقتی ناشی از اختلاف خانوادگی و حرف و حدیث یک میهمانی. به علت جهش قیمت طلا، توان جبران خسارت را نداشت. با پرداخت بدهی او از سوی زوج البرزی، چشمهای خستهاش بار دیگر به دیدار دخترش دوخته شد. مردی که پنج سال بهخاطر بدهی در زندان بود و همسرش بر اثر گازگرفتگی جانباخته بود؛ دختر هفتسالهاش در خانه فامیل بزرگ شده بود و همان دختر برای رهایی پدر روزه گرفت. بعد از آزادی، خانواده دوباره کنار هم نشستند. زندانیای که ۱۶ سال در زندان اوین ماندهبود؛ پس از آزادی، زیر سقف خانهای که سالها از آن دور بود، آرام گرفت و دخترش که حالا دانشجو بود، باز پدر را در کنار خود دید. پروندهای دیگر؛ مادر ۲۰ سالهای که بهخاطر سرقت گوشواره در شرایط تنگدستی زندانی شد و در زندان فرزندش را به دنیا آورد؛ نوزاد و مادر آن دوره سخت را تحمل کردند تا سرانجام نیکوکاری ناشناس بار سخت زندگی را سبک کند. هر پرونده، یک زندگی و یک تاریخ است؛ هر رهایی، بازسازی بخشی از یک سرنوشت.
درمان؛ مرهمی برای دردهای بیپناه
حمایتهای درمانی این زوج دامنهدار است؛ از تأمین هزینههای شیمیدرمانی یک طلبه ۲۶ ساله از شیراز که با وجود تلاش پزشکان، یک سال بعد دار فانی را وداع گفت تا پرداخت هزینههای کامل بستری، خرید دستگاه اکسیژن و جراحی برای بیماران نیازمند. کمکها حتی پس از فوت بیمار نیز ادامه مییابد تا خانوادهها برای آیینهای خاکسپاری نگرانی مالی نداشتهباشند. نمونه دیگر، پسر ۲۵ ساله شیرازی مبتلا به نارسایی کلیه است که از سه سال پیش تحت پوشش کمکهای ماهانه قرار دارد؛ مردی که از تخت دیالیز پیام صوتی میفرستد و نام نیکوکاران را به زبان میآورد، هر بار با قدردانی و نگاه نیازمند. همچنین هزینههای درمان جانبازان، تأمین ویلچرهای برقی و بالابرها و خرید دو دستگاه ماشین تایپ مخصوص نابینایان، نمونههایی از اقداماتی است که برای توانمندسازی اقشار آسیبپذیر انجام شدهاست.
حمایت از خانوادههای شهدا، ایتام و محرومان
زوج البرزی توجه ویژهای به خانوادههای شهدا و جانبازان دارند: کمک مالی برای اعزام ۷۰۰ خانواده شهید مدافع حرم به مشهد، تأمین ۳ هزار بسته معیشتی در ایام نوروز، و کمک برای برگزاری یادوارهها و تهیه سبدکالا برای بنیاد جانبازان و ایثارگران، تنها بخشی از این حمایتهاست. در حوزه کمکهای معیشتی نیز، تأمین افطاری برای ۶۰۰ بیخانمان و کارتنخواب محله هرندی در ماه رمضان و کمک مداوم به ۱۱۰ خانواده یتیم و بیسرپرست، بخشی از برنامههای دائمی آنان است.
زیارت، موکب و بازسازی اماکن دینی
عشق به اهلبیت در اقدامات این زوج آشکار است؛ ۹ سال پیاپی فراهمسازی مقدمات سفر زیارت اولیها به کربلا، مشارکت مالی در مرمت خیمه کربلا در تهران، کمک چشمگیر برای احداث یا تجهیز ۴ هزار متر مربع اسکان زائر در یکی از موکبهای بزرگ مسیر پیادهروی اربعین، خرید سردخانه برای موکبها و تأمین دستگاههای پخت و پز همگی نشان از نیت پاک و پایداری در نذرهای دینی دارد.
فرهنگ، مسکن و هنر
زوج نیکوکار به ساختمانهای فرهنگی و مساجد نیز کمک کردهاند: مرمت گلدستهها، تکمیل ورودی و بازسازی فضای شهدای گمنام و تأمین هزینه ساخت یک مجتمع فرهنگی شش طبقه در البرز. در بخش مسکن، تهیه جهیزیه برای ۱۵ زوج کمبرخوردار و تأمین هزینه ودیعه و اجاره برای هنرمندی که دچار مشکلات مالی و بیماری بود نیز از اقداماتشان است.
فلسفه نیکوکاری: آبرو و قضاوتنکردن
«ر. ف» و همسرش «م. ح» بر حفظ آبرو و غرور مددجویان تأکید دارند: «پرداخت بدهی زندانیان آبرومند برایمان مقدس است.»
تا وقتی نفس هست، امید هست
در پایان نگارش این گزارش، تلفن دفتر میلرزد؛ خبر میآید که پدری ۵۱ ساله با واکر و تازه معرفیشده به زندان، در آستانه آزادی قرار گرفتهاست. شاید همین لحظه، امضای دیگری برای آزادی اضافه شود. این، استمرار قصهای است که هنوز پایان ندارد.