کد خبر: 1315771
تاریخ انتشار: ۱۰ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
سامان کچل: دزد شدم، چون هیجانش زیاد بود! سارقانی که با مدارک جعلی خانه‌های روزانه را اجاره می‌کردند و به جای بازگرداندن کلید، وسایل صاحبخانه را بار می‌زدند، به دام افتادند. سردسته سابقه‌دار باند می‌گوید دوست داشته پلیس شود، اما وقتی قبول نشده، به‌خاطر هیجانش دزد شده است. 
غلامرضا مسکنی 

جوان آنلاین: چند روز پیش مردی میانسال در تهران با اداره پلیس تماس گرفت و از سرقت عجیب وسایل خانه‌اش خبر داد. او گفت خانه‌اش را برای اجاره روزانه در اختیار دو جوان قرار داده، اما وقتی برای تحویل خانه رفته، خبری از مستأجران نبوده و لوازمش هم سرقت شده است. 

 مدارک جعلی

با اعلام این خبر، تیمی از مأموران راهی محل شدند و دریافتند شاکی خانه‌اش را به صورت ساعتی اجاره داده و مستأجران قلابی هم ساعتی بعد وسایل گرانقیمت خانه را سرقت و فرار کرده‌اند. 

با ثبت شکایت، پرونده به دستور بازپرس ویژه سرقت برای بررسی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. بررسی مدارک ارائه شده توسط مستأجران به شاکی نشان داد، همه آنها جعلی است. ردپای سارقان خیلی زود در پرونده‌های مشابه هم دیده شد. پس از این افراد دیگری هم به اداره پلیس رفتند. همگی خانه‌های خود را به صورت ساعتی یا یک روزه به دو مرد اجاره داده بودند و به همین شیوه وسایل خانه‌شان سرقت شده بود. 

راز کلاه‌گیس 

پس از وقوع چند سرقت مشابه، کارآگاهان پلیس آگاهی تحقیقات گسترده‌ای را آغاز کردند. نخستین سرنخ‌ها از طریق دوربین‌های مداربسته محل سرقت و خیابان‌های اطراف به دست آمد. تصاویر ضبط شده نشان می‌داد دو مرد جوان با خونسردی وارد خانه شده و پس از دقایقی با وسایل سرقتی خارج می‌شوند. 

کارآگاهان در همان ابتدا تصاویر متهمان را با آلبوم مجرمان سابقه‌دار تطبیق دادند، اما نتیجه‌ای به دست نیامد. هیچ کدام از چهره‌ها در بانک اطلاعاتی پلیس ثبت نشده بود. همین موضوع روند تحقیقات را دشوارتر کرد. 

با این حال بازبینی دقیق یکی از دوربین‌ها پرده از حقیقت برداشت. مأموران در صحنه‌ای جالب دیدند که لحظاتی پس از خروج سارقان از محل، یکی از آنها کلاه‌گیسی را از سر برداشت. در همان لحظه چهره واقعی او مقابل دوربین نمایان شد. چهره مرد بلافاصله با آلبوم مجرمان تطبیق داده شد و متهم به نام سامان که سارق سابقه‌داری بود، شناسایی شد. 

با کشف این سرنخ مهم، مأموران خیلی زود سامان را همراه همدستش بازداشت کردند. دو متهم در بازجویی‌ها به سرقت‌های سریالی اعتراف کردند. تحقیقات از متهمان ادامه دارد. 

گفت‌و‌گو با متهم/  هیجان را دوست دارم

سارق سابقه‌دار معروف به سامان کچل ادعا می‌کند دوست داشته به‌خاطر هیجانش پلیس شود، اما نشد و دزد شد، چون هیجان داشت. او مدعی است پس از ۲۰ سال توبه‌اش را شکسته و وارد دنیای خلافکاران شده است. 

سابقه داری؟ 
بله، سابقه سرقت دارم. راستش را بخواهید، سرقت یک‌جور هیجان است. از کودکی دوست داشتم پلیس شوم، حتی در آزمون‌های استخدامی هم شرکت کردم، اما در مصاحبه رد شدم. با خودم گفتم حالا که پلیس نشدم، دزد شوم. پلیس شدن هیجانش کمتر است، اما دزدی هیجان زیادی دارد. هر لحظه فکر می‌کنی گیر می‌افتی و از همه مهم‌تر تعقیب و گریز دزد و پلیس است. البته من توبه کرده بودم و ۲۰ سال سرقت را کنار گذاشتم تا اینکه دوباره سراغش رفتم. 

چطور شد دوباره پایتان به دنیای خلاف باز شد؟
راستش ۲۰ سال بود که دست از سرقت کشیده بودم. وضع مالی‌ام هم بد نبود، اما یک روز رفتم از عابربانک پول بگیرم، موتورم را چند متر آن‌طرف‌تر پارک کرده بودم، جلوی چشمم یکی سوار شد و آن را دزدید. شکایت کردم، اما شناسایی نشد، چون سارق گریم کرده بود و کلاه‌گیس داشت. بعد احساس کردم برای یک خلافکار سابقه‌دار خیلی بد است که خودش قربانی سرقت شود. غرورم شکست و تصمیم گرفتم توبه‌ام را بشکنم و سرقت‌هایم را شروع کردم تا انتقام بگیرم. 

می‌خواستی از چه کسی انتقام بگیری؟ 
از خودم. گفتم که برای من سخت بود که قربانی شوم. 

ایده اجاره‌های قلابی از کجا آمد؟
مدتی قبل در سایت‌های آگهی می‌گشتم. چشمم به تبلیغ اجاره روزانه خانه افتاد. همان موقع جرقه‌ای در ذهنم خورد. اول قصد سرقت نداشتم، اما بعد از ماجرای موتور این فکر جدی شد. موضوع را با یکی از دوستانم در میان گذاشتم. او سابقه نداشت و اول راضی نشد، اما مشکل مالی داشت. زنش همه اموال او را بالا کشیده و جدا شده بود و چاره‌ای نداشت جز اینکه با من همراه شود. 

مدارک جعلی را از کجا تهیه می‌کردید؟
مدارک جعلی نبودند، اما متعلق به خومان هم نبود. معمولاً یا از معتاد‌ها می‌خریدیم یا از سارقانی که مدارک سرقتی داشتند. صاحبخانه‌ها هم خیلی توجهی به مدارک نداشتند و دقت نمی‌کردند. برایشان مهم پول بود، همین که پول به حسابشان واریز می‌شد اعتماد می‌کردند، به همین دلیل ما هم کرایه را با کارت یک معتاد همان لحظه پرداخت می‌کردیم تا خیالشان راحت شود. 

معمولاً به چه بهانه‌ای اجاره می‌کردید؟ 
به سراغ آگهی‌های مجازی می‌رفتیم و زنگ می‌زدیم و می‌گفتیم شهرستانی هستیم و برای خرید از بازار به تهران آمده‌ایم و خانه‌ای برای یک شب نیاز داریم. 

صاحبخانه‌ها هیچ‌وقت شک نکردند؟
نه، چون همه چیز را طبیعی جلوه می‌دادیم. ما مؤدب برخورد می‌کردیم، خوش‌قول بودیم و پول را هم همانجا می‌دادیم. همه چیز مرتب و طبق نقشه بود و جای شک باقی نمی‌گذاشت. 

از سرقت‌ها چقدر گیرتان آمد؟
خیلی نبود، چون زود گیر افتادیم. نهایتاً ۱۰۰میلیون تومان. در این خانه‌های اجاره‌ای وسیله زیادی پیدا نمی‌شود. بیشتر وقت‌ها یخچال و تلویزیون بود. 

چرا فکر می‌کردی دیر گرفتار می‌شوی؟ 
چون من کلاه‌گیس داشتم و چهره‌ام قابل شناسایی نبود و همدستم هم سابقه‌ای نداشت، اما یک اشتباه و حواس‌پرتی ما را به دام انداخت. 

چطوری وسایل را سرقت می‌کردید؟ 
وقتی هوا تاریک می‌شد تلویزیون و یخچال را بار خودرویمان می‌کردیم و می‌رفتیم. 

اگر آزاد شوی، دوباره سراغ دزدی می‌روی؟
نه، دیگر ارزشش را ندارد. آن روز‌ها برای من عقده و هیجان بود، اما الان همه‌اش پشیمانی است. فکر کن الان به خاطر ۱۰۰ میلیون تومان باید چند سال در زندان آب خنک بخورم. 

حرف آخر؟
به صاحبخانه‌ها می‌گویم ساده اعتماد نکنند. مدارک را دقیق بررسی کنند. یک لبخند و پول نقد دلیل کافی برای اعتماد نیست. به جوان‌ها هم می‌گویم دنبال خلاف به هر دلیلی نروند.

برچسب ها: سارق ، پلیس ، سرقت
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار