جوان آنلاین: چندی قبل مأموران پلیس شهرستان قم با تماس تلفنی مرد چوپان از کشف جسد مردی در بیابانهای اطراف شهر باخبر و راهی محل شدند. جسد متعلق به مرد میانسالی بود که به نظر میرسید دو، سه روزی از مرگش گذشته است و هیچ مدرک شناسایی هم همراه نداشت. جسد، لباس خانه به تن داشت و همین موصوع حکایت از آن داشت که وی در خانهاش به قتل رسیده و عامل یا عاملان قتل جسد را به این مکان منتقل کردهاند تا ردی از خود بهجا نگذارند. بدین ترتیب جسد مقتول برای انجام آزمایشهای لازم، مشخص شدن علت اصلی مرگ و شناسایی هویت به پزشکی قانونی شهرستان قم منتقل شد.
مسمومیت دارویی
در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، پزشکی قانونی اعلام کرد مرد میانسال بر اثر مسمومیت دارویی و مصرف متادون و ترامادول به کام مرگ رفته است. مأموران پلیس در بررسی پرونده افراد گمشده و استعلام از شهرهای اطراف به شکایت پسر جوانی در تهران رسیدند که برای پدرش اعلام مفقودی کرده بود. پسر جوان گفته بود پدرش ایرج راننده تاکسی است و از مدتی قبل با همسر سومش زندگی میکرده که بهطرز مشکوکی ناپدید شده است.
از آنجایی که جسد کشف شده با مشخصات ظاهری ایرج شباهت زیادی داشت، خانواده مرد تاکسیدار به پزشکی قانونی دعوت شدند و جسد پدرشان را شناسایی کردند.
پسر مقتول به مأموران گفت: «پدرم همراه همسر سومش که زن جوانی به نام مژگان است زندگی میکرد که ناپدید شد. مژگان ادعا میکرد خبری از سرنوشت پدرم ندارد، اما تاکسی پدرم در پارکینگ خانه او در یکی از خیابانهای شرقی تهران است، همین موضوع مشخص میکند که پدرم آخرین بار خانه همسر سومش بوده و الان هم به او مشکوک هستم. از طرفی مژگان مدتی است که به تلفن همراه من جواب نمیدهد.»
رابطه پنهانی
بنابراین با شکایت پسر جوان، پرونده برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت. بررسی مأموران نشان داد مژگان پس از حادثه محل زندگیاش را به مکان نامعلومی تغییر داده است. همچنین در بررسی پیامکهای تلفن همراه زن جوان و مقتول مشخص شد مژگان قبل از قتل شوهرش با مرد جوانی به نام بهنام ارتباط پنهانی داشته است و ایرج هم به رفتارهای او مشکوک شده و با هم اختلاف پیدا کردهاند. مأموران در ادامه تحقیقات برای رازگشایی قتل مرد میانسال دریافتند مژگان پس از قتل شوهرش با بهنام ازدواج کرده و برای زندگی به کاشان رفتهاند.
پازلهای به دست آمده از حادثه و تحقیقات میدانی همگی نشان میداد مژگان و بهنام هر دو در قتل مرد تاکسیدار دست دارند، بنابراین مأموران هر دوی آنها را به دستور قاضی سالار صنعتگر، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران بازداشت و به اداره آگاهی تهران منتقل کردند.
فریبم داد
دو متهم در بازجوییها جرم خود را انکار کردند. زن جوان ادعا کرد شوهرش معتاد بوده و همیشه به خانه او نمیآمده و روز حادثه هم ناپدید شده و دیگر از او خبری نداشته تا اینکه متوجه شده فوت کرده است.
در حالی که دو متهم با تناقضگویی قصد فریب مأموران را داشتند، در بازجوییهای فنی بهنام راز قتل ایرج را برملا کرد.
وی گفت: «مدتی قبل در فضای مجازی با مژگان آشنا شدم. او ابتدا مرا فریب داد و گفت شوهرم سرطان داشته و فوت کرده، اما بعد از اینکه با هم رابطه برقرار کردیم، فهمیدم شوهرش زنده است. مژگان میگفت شوهرش معتاد و بیمار است و از من خواست به او کمک کنم تا شوهرش را به قتل برساند. او میگفت که از آزار و اذیتهای شوهرش خسته شده و من هم برای او ترامادول و متادون خریدم و او هم این مواد را به او خوراند و شوهرش به قتل رساند. شب حادثه تلفنی به من خبر داد کار شوهرش را تمام کرده و خواست که در حمل جسد به او کمک کنم. وقتی به خانهاش رفتم، دیدم ایرج فوت کرده است که با یکی از دوستانم که خودروی پراید داشت، تماس گرفتم و از او خواستم به خانه مژگان بیاید.»
وی ادامه داد: «آن شب به دروغ به دوستم گفتم مرد فوت شده شوهرخواهرم است، اما بعد واقعیت را به او توضیح دادم. دوستم به من کمک کرد و جسد را به بیابانهای اطراف قم بردیم و در آنجا رها کردیم.»
خسته شدم
با اعتراف مرد جوان، مأموران دوباره از مژگان تحقیق کردند و اینبار وقتی فهمید بهنام راز قتل را برملا کرده ناچار به قتل شوهرش اعتراف کرد.
متهم گفت: «سال ۹۴ ایرج به خواستگاریام آمد، اما من او را دوست نداشتم، چون میخواستم با بهنام که از قبل او را میشناختم ازدواج کنم. خانوادهام میگفتند بهنام وضع مالی خوبی ندارد و من هم به زور با ایرج ازدواج کردم. البته ایرج قبل از من دو بار ازدواج کرده بود. او همسر اولش را طلاق داده بود و همسرم دومش هم سرطان داشت و فوت کرد و من همسر سومش بودم. زندگی ما از همان ابتدا خوب نبود و هر چقدر هم که میگذشت تلختر میشد، بهطوریکه من از رفتارهای او خسته شده بودم و دنبال راه فرار میگشتم.»
اینستاگرام
وی ادامه داد: «شوهرم به هر بهانهای با من دعوا میگرفت و مرا کتک میزد. زندگیام سیاه شده بود تا اینکه به صورت اتفاقی بهنام را در اینستاگرام پیدا کردم. او هم عاشق من بود و مرا دوست داشت، به همین خاطر با او درددل میکردم. به بهنام گفتم شوهرم معتاد است و سرطان دارد و مرا هم اذیت میکند، به همین خاطر میخواهم از دست او خلاص شوم و ایرج را به قتل برسانم. پس از مدتی بهنام پیشنهاد داد شوهرم را با قرص متادون مسموم کنم و به قتل برسانم. او گفت، چون شوهرم مواد مصرف میکند کسی به نحوه مرگش شک نمیکند و برای من متادون و ترامادول خرید. من مواد را همراه با آبمیوه به شوهرم خوراندم و او فوت کرد. پس از این جسد را با کمک دوست بهنام به بیابانهای اطراف قم بردیم و رها کردیم.»
وی در پایان گفت: «ما فکر نمیکردیم دستمان رو شود و مدتی پس از قتل به کاشان رفتیم و در آنجا با هم ازدواج و زندگی مشترکمان را آغاز کردیم، اما خیلی زود گرفتار شدیم.»
دو متهم پس از اعتراف و بازسازی صحنه جرم راهی زندان شدند. متهمان صبح دیروز برای آخرین دفاع به دادسرای امور جنایی منتقل شدند و دوباره حادثه را بازگو کردند. قاضی سالار صنعتگر کیفرخواست دو متهم را صادر کرد. مژگان به زودی به جرم مباشرت در قتل عمدی شوهرش و بهنام به جرم معاونت در قتل عمدی ایرج در یکی از شعبههای دادگاه کیفری استان تهران محاکمه میشوند.