سفر نتانیاهو به امریکا و دیدار او با ترامپ، بهظاهر تلاشی برای نمایش اتحاد استراتژیک در برابر ایران بود، اما همزمان با این دیدار، آنچه در شمال غزه رخ داد، تمام سناریوهای رسانهای و سیاسی دو طرف را به هم ریخت؛ پنج نظامی صهیونیست در حملهای پیچیده کشته شدند، آن هم در منطقهای که از آغاز تهاجم، بارها پاکسازی شده و تحت کنترل کامل ارتش رژیم اسرائیل اعلام شده بود.
«صدای ایران» روزنامه اینترنتی رسانه KHAMENEI. IR، در شماره ۱۷ خود نوشته است: اسرائیل، به رغم حجم گسترده تخریب و کشتار در غزه، نهتنها به امتیاز راهبردی نرسید، بلکه با فرونشستن هیجان روزهای جنگ، افکار عمومی داخلیاش نیز نسبت به عملکرد دولت و ارتش، بهویژه شخص نتانیاهو معترض شدهاند، حتی رسانههای داخلی این رژیم که در روزهای اول به تبلیغ پیروزی میپرداختند، اکنون از شکافهای امنیتی، ناکامیهای سیاسی و وضعیت آشفته پس از جنگ سخن میگویند.
در همین حال، همزمان با سفر نتانیاهو به واشینگتن، تلاش رسانههای وابسته به رژیم برای ایجاد فضای ترس و تهدید، به وضوح دیده شد.
برخی کاربران فضای مجازی- که سرنخشان احتمالاً به واحد فارسیزبان ارتش اسرائیل بازمیگردد- شایعه حملهای قریبالوقوع به ایران را مطرح کردند تا افکار عمومی ایران را به اضطراب بکشانند.
این پروژه، بخشی از همان «شرطیسازی روانی» است که پیشتر نیز در دوران مذاکرات برجام تجربهاش را داشتیم؛ همان روندی که جامعه و اقتصاد را به اخبار و شایعات وابسته و حساس کرده بود.
اکنون نیز دشمن، با بزرگنمایی تهدید جنگی، سعی در شرطیکردن جامعه ایران دارد. هدفش القای این ادعاست که «سرنوشت ایران در دستان ماست»؛ برخوردی فرعونی که در ادبیات و مواضع ترامپ کاملاً مشهود است. اما تجربه میگوید همانقدر که غفلت نسبت به تهدید خطرناک است، بزرگنمایی آن نیز میتواند آسیبزا باشد. ملت ایران نه با هیجان دروغین جنگ که با بصیرت امنیتی میتواند دشمن را خلع سلاح کند. دیدار نتانیاهو و ترامپ از منظر دیگری هم قابل تحلیل است. تحلیلگران معتقدند این سفر، بیش از آنکه برای هماهنگی واقعی باشد، یک نمایش سیاسی بود. رژیمصهیونیستی و ایالات متحده بهویژه در سطح عملیاتی، همپوشانی کامل دارند و نیازی به پرواز چندهزار کیلومتری برای گفتوگوی تاکتیکی نیست.
هدف اصلی این سفر، ترمیم چهره تخریبشده نتانیاهو و القای پیروزی در جبههای بود که در واقع، چیزی جز شکست سیاسی و امنیتی در آن حاصل نشده است. ترامپ نیز در این میان، کوشیده است با ژستهای نمایشی و طرح ادعاهایی درباره آغاز مذاکرات یا توافق با ایران، صحنه را مدیریت کند، اما همانطور که در ماجرای جنگ ۱۲روزه دیدیم، اظهارات او اغلب بخشی از یک بازی فریبآلود بوده که نه برای حل بحران، بلکه برای ایجاد نوعی سردرگمی در ایران طراحی شده بود. در نهایت، همانطور که تحلیلگران رسانهای نیز اذعان کردهاند، موضوع اصلی در افکار عمومی منطقه و جهان، نه ایران بلکه غزه است؛ پروندهای که نه اسرائیل قادر به بستن آن است، نه امریکا توان مدیریتش را دارد. آنچه قرار بود «جشن پیروزی» باشد، به تعبیر بسیاری از ناظران، در اثر مقاومت فلسطینیان و آشفتگی درونی رژیم، به مجلس عزای سیاسی نتانیاهو بدل شد.