کد خبر: 1304487
تاریخ انتشار: ۰۶ تير ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
گزارش میدانی «جوان» از قیام مادران مقاومت در تهران و به‌صورت همزمان در سرتاسر دنیا
لالایی‌هایی که وجدان جهان را لرزاند روز گذشته در بیش از ۹هزار نقطه ایران و ۴۵ کشور جهان، همایش جهانی شیرخوارگان حسینی برگزار شد
مهسا گربندی

جوان آنلاین: صبح اولین جمعه محرم، پیش از آنکه آفتاب، کامل بر فراز شهر‌ها بتابد، خیابان‌ها، کوچه‌ها و صحن‌های مقدس، صحنه قدم‌های استوار مادرانی شد که کودکانشان را در آغوش کشیدند. سربند‌های «یاعلی‌اصغر» و «لبیک یا زینب» بر پیشانی نوزادان و کودکان، نوای خاموش، اما رسای این حضور را فریاد می‌زد. حضوری که دیگر صرفاً آیینی مذهبی نبود، بلکه تبدیل به پژواکی از مظلومیت، استقامت و امید در گستره جهان شد. بی‌تردید محرم امسال، حال‌و‌هوای دیگری دارد؛ حال‌و‌هوایی آکنده از عشق و حماسه، آمیخته با شهامت، شجاعت و آشنا با وفاداری و بوی جوانان بنی‌هاشم و بوی شهادت می‌دهد. 

روز گذشته در بیش از ۹هزار نقطه ایران و ۴۵ کشور جهان، همایش جهانی شیرخوارگان حسینی برگزار شد؛ آیینی که از دل کربلا برخاسته و امروز، به زبان مشترک مادران برای تربیت نسل آینده مقاومت تبدیل شده‌است. این مراسم، یادآور مظلومیت حضرت علی‌اصغر (ع)، نوزاد شش‌ماهه‌ای است که در آغوش پدرش، امام‌حسین (ع)، با تیر سه‌شعبه دشمن به شهادت رسید، اما خون او، نه خاموش شد و نه فراموش. 
در حالی که هنوز جهان در شوک جنگ ۱۲روزه مقاومت ایرانیان علیه رژیم صهیونیستی است و تصاویر کودکان شهید، وجدان‌ها را می‌لرزاند، مادران ایرانی همراه با نوزادان و کودکانشان به میدان آمدند. در جای‌جای این سرزمین مقدس، مادران با صدایی آرام، اما پرصلابت زمزمه کردند: «فرزندان‌مان را برای راه علی‌اصغر (ع) تربیت می‌کنیم؛ برای فردا‌هایی که ظلم را خاموش کنند.» آنها همنوا با حضرت رباب (س)، سربازان ظهور خود را به رخ جهانیان کشیدند و فریاد زدند: «ایران حسین تا ابد پیروز است.»

محرم امسال، زبان مشترک مادران مقاومت

از نخستین دقایق صبح، شور و شعف در صحن مصلای تهران موج می‌زد. مادران با نوزادانی در آغوش، زیر آسمانی آکنده از همهمه دعا‌ها و لالایی‌ها، قدم به صحن می‌گذاشتند. صدای زمزمه‌ها در هم می‌تنید با اشک‌هایی که از شوق و دلدادگی می‌درخشید و چشمان سرخ‌شده زنان، گواه دل‌هایی بود که سرشار از عشق، اندوه و ایمان می‌تپید. 

هر کدامشان دلیلی برای حضور در این اجتماع داشتند. یک مادر جوان که نوزادش را سفت به خود چسبانده‌بود، به «جوان» گفت: «پسرم تازه شش‌ماهه شده. آمدم، چون پای کار و عهد و پیمانم با امام‌حسین هستم، حتی اگر جنگ شود، حتی اگر سخت بگذرد. ملت ایران بعد از ۱۲ روز جنگ تحمیلی، قوی‌تر از قبل شده‌است. می‌خواهیم دشمن بداند که همیشه و همیشه پشت کشور و دین‌مان هستیم.»

در میان جمع، مادری با چادر مشکی که دست کوچکی از زیرش بیرون زده‌بود، با غرور و افتخار گفت: «به نیت کوچک‌ترین شهید کربلا آمدم، اما بدون تعارف، حضورم برای دشمن پیام مهمی دارد؛ اینکه نه عقب می‌کشیم، نه می‌ترسیم. این بچه‌ها هر کدامشان سرباز امام زمان هستند و ما همیشه آماده‌ایم، حتی همین حالا.»

کنار ستونی از مصلی، مادری با لبخندی محجوب درباره علت حضورش در این اجتماع گفت: «می‌خواهم پسرم از همین نوزادی، محرم را بفهمد و با آیین آن آشنا شود، اینکه اسم علی‌اصغر (ع) را بشنود و عشق به اهل‌بیت در دل او جوانه بزند. ما زیر هر سختی و فشاری که باشد، بچه‌هایمان را با ایمان بزرگ خواهیم کرد. خدا نگهدار ماست.»

یکی دیگر از مادران که به همراه دختر ۱۰ ساله و پسر ۹ ماهه‌اش به مصلی آمده‌بود، با صورتی خیس از اشک و صدایی لرزان، دست بر قلب گذاشت و گفت: «در ۱۲ روز جنگ، هر شب صدا زدم: «یا حسین...» الان هم به اینجا آمدم که بگویم صداهایم شنیده شد. مگر می‌شود با حسین بود و شکست خورد؟»

میان جمعیت، زنی که کودکش را حسین صدا می‌زد، با چشمانی براق تعریف کرد: «در حرم امام‌حسین بودیم که جواب آزمایش بارداری‌ام آمد و فهمیدم که قرار است مادر شوم. همان موقع بود که با همسرم تصمیم گرفتیم اسم پسرم را حسین بگذاریم. حالا به اینجا آمده‌ام تا با تمام وجود شکرگزاری کنم و سهم خودم را برای دفاع از کشور و اعتقاداتمان ادا کنم.»

کمی آن‌طرف‌تر، مادری نوزادش را روی پا خوابانده و نوزاد دیگرش را نیز در کرییر گذاشته بود. او که با دوقلوهایش به این مراسم آمده‌بود، گفت: «این جمعیت کم نیست، و این سکوت، سکوت نیست. ادامه نهضت امام‌حسین با ماست. خون علی‌اصغر زنده است. من هیچ‌وقت در تجمعی نبودم، اما بعد از جنگ ۱۲ روزه، حس کردم که دیگر باید باشم و بابت تمام روز‌هایی که در راهپیمایی‌ها و اجتماعات نبودم، پشیمانم.»

این مادران، با عقاید و سلایق متفاوت به مصلی آمدند تا به جهان بگویند فرزندانشان را برای حقیقت تربیت می‌کنند و هیچ سختی و مشکلی نمی‌تواند اتحاد آنها را از بین ببرد. 

لالایی‌ای که دل‌ها را لرزاند

لحظه‌ای در مصلی فرا رسید که سکوتی سنگین فضا را در برگرفت؛ سکوتی نه از بی‌صدایی، بلکه از عمق تأثر. گروهی از نوجوانان با اجرای سرود، قلب مادران را لرزاندند و اشک بر گونه‌هایشان جاری کردند. در این لحظه، بسیاری از مادران، فرزندشان را در آغوش گرفتند و با صدای آرام و بغض‌آلود، سرود را زمزمه می‌کردند. سرودی که گویی از دل حضرت رباب (س) برخاسته بود: «لالا لالا بخواب همون بالا، لالا لالا راحت شدی حالا» 

این لالایی، نه فقط یک قطعه موسیقایی، بلکه مرثیه‌ای مادرانه بود؛ روضه‌ای در قالب لالایی، که از زبان مادری داغ‌دیده، روایت می‌شد؛ مادرانی که در مصلی حضور داشتند، بی‌اختیار فرزندشان را محکم‌تر در آغوش می‌فشردند یا نوازش‌شان می‌کردند، بسیاری نیز بی‌صدا اشک می‌ریختند و با حضرت رباب همدردی می‌کردند. یکی از مادران، در حالی که اشک از چشمانش جاری بود، گفت: «این لالایی که خوانده شد. حس کردم دارم با حضرت رباب همنوا می‌شوم و نتوانستم جلوی اشک‌هایم را بگیرم.»

مادری دیگر که ایستاده بود و نوزاد شش ماهه‌اش را روی دست، تکان می‌داد، گفت: «با شنیدن این سرود، انگار تمام داغ‌های تاریخ، یک‌جا روی دل‌مان نشست.»

این سرود، تأثیرگذار اجرا شد و نه‌تنها فضای مصلی را دربر گرفت، بلکه به نقطه اوج احساسی مراسم تبدیل شد. مادران با نگاهی به نوزادان‌شان، گویی عهدی دوباره می‌بستند؛ عهدی برای ادامه راه علی‌اصغر (ع)، برای تربیت نسلی که صدای مظلومیت را به فریاد عدالت، تبدیل کند. 

به عشق علی اصغر (ع)

در فضایی که مادران با اشک و عشق نوزادان‌شان را در آغوش داشتند، خادمان به قلب تپنده این مراسم تبدیل شدند. همانند رشته‌های نامرئی که این بافت عظیم انسانی را منسجم نگه می‌داشت. یکی از دختران جوان که زیر گنبد مصلی برای حضرت علی‌اصغر (ع) خدمت می‌کند درباره علت حضورش به «جوان» گفت: «به طفل شش ماهه امام‌حسین (ع) ارادت ویژه‌ای دارم؛ چند سال است که از ایشان حاجت گرفته‌ام و واقعاً خودم و زندگی‌ام را مدیونشان می‌دانم. امسال، ششمین سال است که بدون وقفه به مصلی می‌آیم و به حضرت علی‌اصغر (ع) خدمت می‌کنم. این خادمی برای من، شرافت و افتخار است و در هیچ کجای دیگر دنیا پیدایش نمی‌کنم.» نگاه این دختر جوان به مادران و نوزادان سراسر شبستان، حالتی از احترام عمیق را نشان می‌داد. او میان صدا‌های اشک و لالایی، آرام آرام قدم برمی‌داشت و می‌خواست برای آنها که آمده‌اند، سنگ تمام بگذارد. 

خادم دیگری نیز که امسال برای اولین‌بار، توفیق خدمت در آنجا را پیدا کرده‌بود، در حالی که چادرش را مرتب می‌کرد، با صدایی پر از اطمینان گفت: «اوضاع کشور را که دیدم، مصمم شدم که حتماً بیایم. دوستان و آشنایان می‌گفتن امسال رفتن به مصلی خطرناک است، با وجود مخالفت‌هایشان منصرف نشدم و حتی با دخترم ثبت نام کردیم و به اینجا آمدیم تا به وظیفه خودمان عمل کنیم. حالا که می‌بینم جمعیت زیادی از مادران و فرزندانشان، با عشق به اینجا آمده‌اند، بیشتر از قبل مطمئن شدم که راهمان درست است.»

صدایی که خاموش نمی‌شود

اجتماع شیرخوارگان حسینی در مصلای تهران، فقط یکی از هزاران نقطه‌ای بود که در اولین جمعه محرم، جهان را به لرزه درآورد. از لبنان تا یمن، از عراق تا بحرین، از پاکستان تا سوریه، همه جا، مادران با نوزادان‌شان جمع شدند؛ آن هم نه فقط برای سوگواری، بلکه برای بیعت. حتی در لندن، تورنتو، برلین و دیگر شهر‌های جهان نیز، مسلمانان مهاجر با پرچم‌های سبز و سرخ، صدای مظلومیت را به زبان‌های مختلف فریاد زدند و همبستگی با مقاومت فلسطین را به تصویر کشیدند. 

در برخی کشور‌های اروپایی، رسانه‌ها با کنجکاوی به پوشش این مراسم پرداختند. کاربران غیرشیعه در فضای مجازی، با دیدن تصاویر ثبت شده از این اجتماعات، پرسیدند: «چه رازی در این آیین نهفته است که هزاران کیلومتر آن‌سوتر، دل‌ها را تکان می‌دهد؟» و این همان نقطه‌ای است که شیرخوارگان حسینی، از یک آیین مذهبی، به یک پیام جهانی تبدیل شدند. 

هر چند این همایش، با اشک آغاز شد، اما با آگاهی و حرکت ادامه خواهد داشت؛ نوزادانی که امروز در آغوش مادران‌شان «لبیک یا حسین» شنیدند، فردا مردان و زنانی خواهند شد که در برابر ظلم، ساکت نمی‌مانند. آنها نه فقط فرزندان این سرزمین، بلکه سربازان آینده حقیقت هستند. 

بی‌تردید در جهانی که رسانه‌ها، گاه حقیقت را پنهان و قدرت‌ها با سلاح و ثروت، صدای مظلومان را خاموش می‌کنند، صدای یک مادر حسینی با کودکش، بلندتر از هر تریبونی است که نمی‌توان آن را پنهان کرد. شاید تاریخ، صدای سلاح‌ها را فراموش کند، اما لالایی‌های مادران را نه؛ آنهایی که امروز، امید را زمزمه کردند و فردا را در آغوش گرفتند؛ و ما، شنوندگان این صدا‌های مادرانه و مسئول در برابر حفظ صدای حقیقت هستیم. تا مبادا تاریخ، نه فقط سلاح‌ها، که فریاد مظلومان را نیز از یاد ببرد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار